۱۳۹۴ اسفند ۶, پنجشنبه

نقد نظریه اوشو در مورد ازدواج



نقدي بر نظريات اشو در مورد ازدواج
مقدمه:
اوشو را بشناسيم:
"اشو" در يازدهم دسامبر 1931 در شهر "كوچ وادا" واقع در ايالت "مادياپر ادش" هندوستان چشم به جهان گشود. او از همان كودكي، روحيه اي سركش و مستقل داشت و بر اين امر پافشاري مي كرد كه به جاي دريافت دانش و باور از ديگران، خودش حقيقت را بياموزد.
نام پدري اشو، "راجنيش" است. كنيه ي "باگوان" به معناي "آقا" و "سرور" را به ابتداي نام وي افزوده بودند و در كتابها و نوشته ها از او با نام "باگوان شري را جنيش" ياد مي كردند (شري، كنيه اي احترام آميز به معناي مقدس و بزرگ است). در ژانويه ي سال 1989، اشو به دليل سوء برداشت هاي به وجود آمده، كنيه ي "باگوان" را از نام خويش برداشت و گفت:
"ديگر مسخره بازي بس است."
از آن پس، او را "اشو راجنيش" ناميدند. نام "اشو" (Osho) از واژه ي oceanic”" برگرفته از "ويليام جيمز"، فيلسوف و روانشناس آمريكايي به معناي "حل شده در اقيانوس" است؛ واژه ي "oceanic" در حقيقت به بيان اين تجربه مي پردازد و "اشو" به معناي كسي است كه اين پديده را تجربه مي كند.واژه ي "اشو" همچنين در فرهنگ كهن "خاور دور" كاربرد داشته و به معناي "شخص متبرك و ملكوتي، كسي كه آسمان بر او باران گل مي بارد" است. البته اشو در سپتامبر همان سال، "راجنيش" را نيز از نام خود برداشت، زيرا راجنيش نامي برگرفته از مذهب هندو است و اشو نمي خواست كه نمايانگر فرقه يا آيين ويژه اي باشد.
اشو به هيچ سنتي دلبستگي ندارد. همان گونه كه خود در اين باره مي گويد:
"من سر آغاز يك آگاهي سراسر تازه هستم. خواهشمندم مرا به گذشته مرتبط نسازيد؛ گذشته حتي ارزش ياد آوري هم ندارد. " اگر چه اشو در تمام طول عمرش خود را به هيچ دين و فرقه مذهبي وابسته نمي دانست، در تاريخ 21 مارس سال 1953 و در سن 21 سالگي به "سامادهي" رسيدن به روشن بيني كه در آن روح انسان با روح هستي يگانه مي گردد رسيد.
اشو پس از اينكه در سن بيست و يك سالگي به روشني رسيد، با كسب درجه ي فوق ليسانس در رشته ي فلسفه از دانشگاه "سوگار"، تحصيلات خود را به پايان رساند و چندين سال در دانشگاه "جبل پور " به تدريس فلسفه پرداخت. در همين سالها با سفر به سراسر هندوستان و برگزاري جلسه هاي سخنراني و بحث و گفتگو در شهر هاي گوناگون، رهبران مذهبي سنت "زوربا" شخصيتي زميني و اهل خوشگذراني هاي دنيوي است، در حالي كه حالي كه "بودا" نمايانگر روش معنوي است.
اشو از سال 1963 به سخنراني در دور ترين نقاط هند پرداخت و همچنين روشهايي عملي براي مراقبه جهت دگرگوني و پيشرفت معنوي انسانها به وجود آورد.
در نخستين سالهاي دهه ي 1970، آوازه ي اشو به گوش غربيها رسيد. تا سال 1974، مركزي در شهر "پونا" تاسيس شد و ديري نپاييد كه سيلي از دوستداران او از غرب به نزد وي در اين مركز رفتند. اشو در طول برنامه هاي كاري خود ز تمام جنبه هاي توسعه ي آگاهي انسان سخن گفت. او عصاره ي { چكيده و برگزيده} هر آنچه را كه در راه جست و جوي معنوي انسان امروزي داراي اهميت است برگرفت و آنها را نه بر پايه ي درك ذهني، بلكه بر پايه ي آزمايش و تجربه ي هستي گرايانه بنا نهاد.
به مدت بيش از 35 سال، اشو به آموزش و همكاري با كساني كه نزد او مي آمدند، پرداخت. وي بر اين باور بودكه زمندگي انسان امروز بايستي بر پايه ي مراقبه بنا شده باشد، منتها مراقبه اي كه با نياز ها و حقايق زندگي انسان امروزي هماهنگ است. او شيوه هاي گوناگون نويني براي مراقبه پديد آورد تا هركس بسته به نياز و روحيه ي خويش، آن را برگزيده و با آن كار كند. او همچنين طي همكاري با درمانگران، روشهاي جديد درماني را بر پايه ي مراقبه به وجود آورد.
در سال 1980 و در يكي از سخنرانيهاي صبحگاهي اشو، يك هندوي بنيادگرا او را با چاقو هدف حمله قرار داد كه به دليل بي كفايتي پليس اين تروريست، از هر گونه شبهه اي مبرا شد.
يكي از رويداد هاي مهم زندگي اشو، مهاجرت وي به آمريكا در سال 1981 بود. دليل او براي سفر به آمريكا، درمان بود، اما به علت وجود پيروان بسيار در آمريكا، تصميم گرفت كه آنجا بماند. مريدان اشو يا به عبارتي "سانياسين" ها (Sannyasins) بدين منظور در نقطه اي دور افتاده در ايالت "اوريگون"، زمينهايي را خريداري كرده و طي مدت 4 ماه شهري به نام "راجنيش پورام" (Rajneeshpuram) در آنجا بنا نهادند.
بسياري از مردم محلي از ايجاد چنين مركزي در بين خودشان به دليل تفاوتهاي ديني و فرهنگي خشنود نبودند. بازتاب اين ناخرسندي به صورت ندادن احداث ساختمان به جانبداران اشو نمود پيدا كرد. ساختمان هايي بدون كس مجوز در مزرعه برپا شد و هنگامي كه مقامات رسمي، از اين ساخت و سازها جلوگيري كردند، اداره ي آنها بوسيله ي افراد ناشناسي به آتش كشيده شد.
محبوبيت اشو به طور روز افزون در آمريكا افزايش يافت و سيل افراد از دورترين نقاط اين كشور به سوي "راجنيش پورام" كه به عنوان يك مركز معنوي شهرت يافته بود، سرازير شد.
اما اين امر به مذاق دولتمردان آمريكا خوش نيامد. آنها از افزايش محبوبيت اشو نگران بودند. زيرا اشو كليه ي ارزشهاي
جامعه ي آمريكا را زير سوال برده و راهي جديد پيش روي انسانهاي قرار داده بود. از اين رو دولت آمريكا بر آن شد تا به هر ترتيب از شر اشو رهايي يابد. اين مساله تا بدانجا پيش رفت كه وزير دادگستري وقت آمريكا، نابودي كمون "باگوان" را مهمترين اولويت خود قرار داد.
آنها در نهايت در سال 1986 اشو را به دروغ، متهم به شكستن قانون مهاجرت كرده و او را دستگير نموده و به دادگاه كشاندند. در پي اين رخداد ها، اشو مجبور به ترك خاك آمريكا و بازگشت به هند شد.
اشو يك نويسنده به معناي رايج كلمه نيست. او تاكنون خود هيچ كتابي ننوشته است. كتابهاي نشر شده به نام اشو كه شمار آنها به بيش از 600 عنوان مي رسد، در حقيقت، نسخه برداري از سخنراني هاي وي هستند. حدود هفت هزار سخنراني از اشو بر روي نوار كاست و هزار و هفتصد سخنراني بر روي نوار ويدئو ضبط شده است. اشو پر فروش ترين نويسنده در هند به شمار مي آيد. سالانه بيش از يك ميليون نسخه از كتابهاي و نوار هاي اشو در هند به فروش مي رسد. كتابهاي او به نوزده زبان زنده ي دنيا ترجمه شده است.
روزنامه ي "Sunday Times"  چاپ انگلستان از اشو به عنوان يكي از هزار شخصيت تاريخ ساز قرن بيستم ميلادي ياد كردهاست. روزنامه ي "Sunday Midday" چاپ هند نيز او را در زمره ي ده شخصيتي كه سرنوشت هند را تغيير داده اند (در كنار شخصيتهايي همچون گاندي، نهرو و بودا) قرار داده است.
او در مورد آموزه هاي خويش مي گفت:
"پيام و رسالت من، ترويج آيين و مكتب و فلسفه ي ويژه اي نيست. پيام من گونه اي كيميا و راه و روشي جهت دگرگوني معنوي آدمي است."
"ژان لايل" در مجله "Vogue" درباره ي اشو مي نويسد:
"او مردي است مهربان و شفيق، در نهايت راستي... يكي از باهوش ترين، اديب ترين، پر مغزترين و آگاهترين سخنوراني  است كه تاكنون ديده ام."
با وجود اين، اشو هميشه از خويش به عنوان انساني عادي ياد مي كرد و بر اين نكته تاكيد داشت كه آنچه كه او بدان دست يافته، براي همه دست يافتني است.
اشو در دوران زندگي خويش، در تمام زمينه هاي ممكن مربوط به پيشرفت خود آگاهي آدمي، سهن رانده است: مرابه، عشق، زندگي و مرگ، دانش هاي گوناگون ، فلسفه روانشناسي، آموزش و پرورش، خلاقيت و روابط بين آدمها. سخنان اشو، تازگي، شوخ طبعي و بينش و آگاهي استثنايي وي را به نايش مي گذرد.
اشو عارفي است كه خرد و حكمت ابدي مشرق زمين را به دشواري ها و پرسش هاي مبرمي كه انسان امروزي با آن روبرو است پيوند مي دهد. او از هماهنگي و كليتي كه در هسته و ذات همه ي مذاهب و آيين هاي سنتي نهفته است سخن مي گويد و حقيقت فراگير نهفته در جوهر مذاهب را براي آذدمي روشن مي سازد.
اشو در نوزدهم ژانويه ي 1990 كالبد خاكي خود را ترك گفت. مركز او در "هندوستان"، همچنان بزرگترين مركز رشد روحي در دنيا است. همه ساله هزاران نفر از سراسر دنيا براي شركت در دوره هاي آموزشي مراقبه، درمان حركتهاي بدني، برنامه هاي خلاقيت آفرين و يا تنها براي ديدار از اين مركز روحاني به آنجا سفر مي كنند.

نظر اوشو در مورد ازدواج
ازدواج پيوند مقدسي است كه در همه اديان مورد احترام قرار دارد و در هر يك آنها با شيوه هاي خاصي انجام مي پذيرد.
هدف ازدواج جدا ارضاي شهوت جنسي طرفين تشكيل خانواده و بقاي نسل انسانهاست. و يقيناً اگر اين رسم وجود نمي داشت جامعه بشري و دچار بي نظمي و نسل انسان نيز در خطر مي افتاد.
اما اشو عارف و صوفي هند كه شما مختصري از زندگي نامه او را مطالعه كرديد در مورد ازدواج نظر ديگري دارد. او ازدواج را اسارت زن معرفي مي كند آنهم اسارتي به طول تاريخ و خود را مبارزه با مردان متعصب تاريخ معرفي مي كند، ولي گويد كه ميخواهد زنان را از اسارت مردان نجات دهد البته منظور اوشو از اسارت اين نيست كه مردان به زنان ظلم مي كنند، بلكه منظورش اين است كه با انجام ازدواج مردان زنان را مجبور مي كنند كه با فقط با يك مرد عمل زناشويي انجام دهد و اين يعني اسارت زن در دست مرد. او مي گويد: ازدواج مصنوعي است و ساخته انسان.
2 بقول اشو تعهد و ازدواج با هم انس گرفته است و اين در حالي است كهحتي افراد را كه حاضر نيستند در يك جامعه تن به ازدواج بدهند انسان هاي بي تعهد قلمداد مي كنند.
او مي گويد: تعهد را نمي توان تحميل كرد، اين يكي از مشكلات ريشه اي در روابط انسانهاست. مرد ها بيشتر نياز به آزادي دارند و زنها. بيشتر به عشق نياز دارندت، تا آزادي. اين مشكلات در روابط تمام زوج ها در سراسر دنيا وجود دارد.
3 براي اوشو مهمترين مسله عشق است، و بايد همه چيز فداي عشق شود، او مي گويد ازدواج عشق را ازبين مي برد.
ازدواج وسيله اي است براي فرار از ترس تغيرات ازدواج وسيله اي است تا پيوند را تثبيت كند، اما عشق چنان پديده اي است كه به محض تلاش براي تثبيت آن خواهد مرد. ايستايي در عشق همان و نابودي عشق همان.
4 در واقع اشو طرفدار يك نوع زندگي آزاد و بدون تعهد است و اين را دليل شهامت مي داند. او خود مي گويد: رابطه داشتن و در عين حال مستقل بودن اين همان شهامت است.
5 اوشو مي گويداگر ازدواجي نباشد ديگر مشكل و درگيري هم نخواهد بود و اينگونه مثال مي زند: آيا شما يك شتر زن ذليل ديده ايد؟ و براي پايان دادن به مشكل و درگيري ها، بايد ازدواج برداشته شود. و اين روش پاك كردن صورت مسلهْ بجاي حل كردن آن است. او معتقد است كه در باب مسايل زناشويي همه انسانها بايد مث حيوانات زندگي كنندت و محدوديتي در باب روابط جنسي نداشته باشند.
اوشو خودش با توجه به مخالف شديد با ازدواج و خانواده هيچگاه ازدواج نكرد. در مدل كمون (لغت فرانسوي بمعناي مشترك و عمومي9 خانواده جاي ندارد، مفهوم ضمني اين نكته روشن است در كمون از ازدواج خبري نيست. اوشو از دوست دختر هاي متعدد خود ياد مي كند وي در جواني دوست دختري به نام ((يوك)) داشت ولي گفت: ((شاشي)) به عنوان ((يوك)) باز آمده است.
6 اوشو از ازوانج و تشكيل خانواده دوري مي جويد و در عين حال يكي از اصول اساسي خود را اشباع تالم غريزه جنسي بر مي شمرد نتيجه آن همان مي شود كه خودش عمل مي كند، يعني ارتباط سكسي ميان مردم، بي بند و باري و روابط نامحدود جنسي ميان دختر ها و پسر ها. اختيار دوست دختر هاي متعدد توسط اوشو نيز به خاطر همين اعتقادات است. به نظر مي رسد ازواج و مسووليت آن چيزي است كه اوشو از آن فرار مي كند، او لذت آزاد را بدون دغدغه و مسئوليتي مي خواهد و اين همان چيزي است كه حيوانات در آن هم داستانند.
اين بود گوشه هاي از نظريات اوشو عارف هندي در مورد ازدواج قبل از اينكه ما مطالبي را در رد اين گفته ها بنويسسم بايد بگوئيم كه اوشو خود نيز مخالف اين نظريات نظر داده. كه معلوم نيست از نظريات خود پشيمان شده و يا آنچه را قبلاً در مورد ازدواج گفته بوده فراموش كرده بود. ما اين مطالب را جمع آوري كرديم و اينرا ما هم نميدانيم كه ارائه اين نظريات در كدام مقطع زماني بوده و در مقدم و مؤخر بودنش نميتوانيم ارائه نظر نمائيم ، بهر صورت اين هم نظر اوشو است: ((ازدواج نهادي است كه نظم، قناعت، خويشتن داري، گذشت و بسياري فضيلت هاي با شكوه ديگر را به آدم مي آموزد كه اگر مجرد مي ماند به انها احتياجي نداشت.
7 در جاي ديگر از پايدار بودن ازدواج اينگونه مي گويد:
ازدواج گل پلاستيكي است و عشق گل سرخ واقعي، اما گل سرخ واقعي در صبحدم زيباست در شامگاه از بين رفته هيچ كس نمي تواند بگويد چه وقت نابود مي شود، چه وقت گلبرگهايش شروع مي كنند به فرو افتادن.  يك باد شديد و ديگر اثري از آن نيست، يك آفتاب شديد و ديگر اثري از آن نيست. اما گل پلاستيكي آنجا خواهد بود، باران بيايد، آفتاب بيايد، گل پلاستيكي آنجا خواهد بود.
8  و اما سخن ما در مورد نظريات اوشو:
اولاً: سوال اينجا كه آيا واقعاً ارتباط جنسي در ميان حيوانات آزاد است و يا اينكه آزادي را كهايشان در مورد آن صحبت مي كنندحتي در جهان حيوانات هم وجود ندارد. و به نظر ما اوشو ميخواهد با اين نظر انسانها را در جايگاه پست تر از حيوانات قرار دهد. انساني كه خدا او را اشرف مخلوقاتش قرار داده است.
ما عملاٌ مي بينيم كه در بين پرندگان پيدا كردن جفت مناسب و ساختن خانه و كمك در نگهداري از تخمها براي به دنيا آمدن جوجه ها و در واقع تشكيل خانواده و پاي بندي به تعهدات و مسئوليت هاي كه بر عهده هر يك از پرنده نر و ماده مي باشد دليل محكمي در آزاد نبودن روابط جنسي در بين حيوانات است.
حتي در بين حيوانات كه در جنگل بصورت دسته جمعي زندگي مي كنند. كه با توجه به اين نكته به اين نتيجه مي رسيم كه سخن او در مورد جهان حيوانات و آزادي مطلق روابط جنسي كاملاً سطحي وبدون تحقيق بوده است.
و اما در بين انسانها،
آنچه را اوشو مي گويد ظاهر در خيلي از كشور هاي غربي عملاً به مشاهده مي رسد، بدون اينكه معتقد به نظريات او باشند، حتي ازدواج با خر، سگ، ميمون و... هم در بسياري از كشور ها ديده مي شود. همين بي احترامي و سطحي نگري به پيوند مقدس ازدواج در كشور هاي غربي باعق گرديده تا ميزان فحشا و فساد بالا رفته و از طرفي باعث رشد انواع امراض مقاربتي و بخصوص مرض مهلك ايدز گرديده است .
تجربه نشان داده كه فرزند تربيت شده در دامن يك خانواده مخصوصاً صميمي و فرزندي كه در كودكستان و پرورش گاها رشد يافته از نظر اخلاق،  كركتر و اخلاق و صميميت چقدر فرق دارند.
صرف نظر از همه اينها اگر نظر اوشو را در پيوند يا مساله ازدواج در ترازوي مقايسه بانظر اديان و مكاتب اعتقادي مختلف بگذاريم نسبت به همه سبك و غير منطقي خواهد بود.
ما با وجوديكه به خيلي از نظريات و گفته او به ديده احترام و قدر مي نگريم ، اين مورد (ازدواج) نظر ايشان كاملاً سطحي و غير منطقي مي دانيم و جامعه را كه از نظر ايشان پيروي نمايد آنرا جامعه مبتذل و گرفتار بي هويتي ميداينم.
نوت:
نظر اوشو در پيوند با ازدواج و اينكه خودش تا اخير مر ازدواج نكرد بدين معني نيست كه اصلاً با وجود زن مخالف باشد، او شعارش اين بود كه زن را از اسارت ميخواهد نجات بدهد، در حاليكه با نظرياتش در مورد ازدواج انسان را در جايگاه پائين تر از حيوانات قرار داده و مخصوصاً زن به يك ابزار ارضأ شهوت تبديل مي نمايد. در قمت نظريات اوشو در مورد زن با ارائه مطلب مستقلي ان شاالله در خدمت خواهم بود
در قسمت فوايد ازدواج كه امروز علما و دانشمند آنرا تثبيت كرده اند نمي پيچيم زيرا اين نوشتار ظرف آنرا ندارد اما صرف اشراتي را درين مورد بيجا نمي دانيم: ازدواج داري يك سلسله فوايد اجتماعي، جسماني، روحي و رواني و ديني ميباشد كه ذيلاً به آن اشاره مي شود فوايد اجتماعي ازدواج:
1 تداوم نسل با هويت پاك و ثابت
2 تشكيل خانواده و ايجاد فضاي محبت، و بالاخره جامعه مملو از محبت و روابط نيك.
3 حفظ عفت و حياي فردي
فوايد جسماني:
1.    بهبود حس بويايي
2.    كاهش بيماري قلبي
3.    كاهش وزن و تناسب اندام
4.    استحكام عضلات
5.    بالا رفتن مقاومت بدن در مقابل درد
6.    سلامت پروستات
7.    افزايش جريان خون
فوايد روحي رواني:
1.    ايجاد آرمش
2.    دوستي و محبت و عشق
3.    مسوليت پذيري
4.    تكامل در ابعاد مختلف
فوايد ديني:
ازدواج علاوه بر فوايد ذكر شده داراي يك سلسله ارزش هاي ديني نيز مي باشد:
1.    تكميل دين فرد
2.    افزايش دين
3.    تعاون در اطاعت
4.    جلب رضايت و بهره مندي از پاداش
5.    زياد شدن روزي بهبود وضع اقتصادي.
اينها نيز مسايلي است كه همه ثابت شده ولي جناب اوشو با ناديده گرفتن اين همه با نظريات واهي خويش در قسمت ازدواج ميخواهد جامعه انساني از نظر اخلاقي در جايگاهي قرار بگيرد كه حتي از حيوانات وحشي هم پست تر.
منابع:
1.    اشو- پرواز در تنهايي – ترجمه مجيد پزشكي
2.    اشو – راز – ج 1 78
3.    اشو – در هواي اشراق  364
4.    پيوند 72
5.    آفتاب در سايه 140
6.    آينده طلايي 350
7.    الماسها  141
8.    الماسها 133

۱۳۹۴ اسفند ۲, یکشنبه



ازدواج در شبه قاره هند
سنت هندويسم و تاريخ اين سرزمين بيانگر اين است كه در اين كشور هميشه و درطول تاريخي يك نظام طبقاتي كه به آن ((كاست)) مي گويند حاكم بوده كه روابط اجتماعي، سياسي، اقتصادي و... بر مبناي آن تعين مي گرديده است. يك تن از مؤرخان انگليس مي گويد: ((تصور جامعهْ هندوي بدون طبقه ممكن نيست.)) 1
ازدواج هم درين سرزمين تابع مقررات خاص خود هست و موضوع طبقات اجتماعي در آن يك اصل نهايت مهم است.
اگر موضوع ازدواج را درين سرزمين بعد از هجوم آراياييها ها مورد مطالعه قرار دهيم در مييابيم كه آراياييها نيز مثل ساير اقوام به ازدواج هاي درونگاني و بيرونگاني اصول و ضوابطي داشتند. ازدواج با بيرون از گروه نژادي در چارچوب خويشان نزديك را تحريم كرده بودند. اينها نهايت تلاش خود را داشتند تا هويت نژادي شانرا در هند حفظ نموده  و از ازدواج با بوميان هندي جلوگيري نمايند.
بحث ما درين مقاله صرف بحث ازدواج و راه و رسم اين سنت در گذشته و حال است.
با وجوديكه قوانين و رسم و رواج ازدواج درين كشور در مقاطع مختلف تاريخ دچار تحولاتي گرديده است با آنهم اين سنت كماكان وجود داشته و به آن به عنوان يك پيوند مقدس احترام مي گذارند.
و ازدواج را جز اصول دين ميدانند اما آنچه را مهم تر از همه به آن عقيده دارند رعايت مقررات طبقات اجتماعي است كه در ازدواج بايد رعايت گردد.
گرچه در مورد طبقات اجتماعي تصميم اين است كه درين رابطه بحث مستقلي صورت گيرد اما به جهت گنگ نماندن مطلب همين قدر بعرض مي رسانيم كه: نظام اجتماعي كه با واژه پرتگالي كاست Caste  ياد مي شود به چهار دسته تقسيم گرديده است
1. برهمان طبقه روحانيون
2. كشاتريا ها – طبقه شاهان، شاهزادگان و جنگاوران
3. ويشياها – طبقه بازرگانان و دهقانان
4. شودرها – طبقه كارگران
و فرو تر ازين چهار طبقه يك طبقه ديگر هم وجود داشت كه بختيها ياد مي شدند. اما امور خان يوناني لشكر اسكندر هندي ها را اينگونه وصف مي كنند: (( براي درستكاري شان بسيار قابل توجه اند، چنان معقولند كه به ندرت كارشان به دادگاه مي كشد. وچندان شريفند كه نه بر در هايشان قفلي هست و نه براي پيمانهايشان تعهد كتبي مي سپارند، بي نهايت هم راستگو هستند.))
با آنهم در عصر ودايي. 2 ممكن بود ازدواج از راه ربودن عروس بازور، يا خريدن او، يا رضاي طرفين، صورت گيرد، اما ازدواج به رضاي طرفين را اندكي ننگ آور مي داسنتند، زنان فكر مي كردند كه اگر آنها را بخرند و براي شان پول بدهند شرافتمندانه تر است. و ربوده شدن را ستايش بزرگي ميدانستند.
تعدد زوجات را مجاز ميدانستند و مخصوصاً بزرگان را به آن تشويق و ترغيب مي كردند.
تكفل چند زن و استفاده از استعداد هاي آنها را كار نيك و شايسته ميدانستند.
 ماجراي در و پدي 3 كه در يك زمان باپنج برادر ازدواج كرد نشان ميدهد كه درين عصر چند شوهري، ازدواج يك زن به طور همزمان با چند مرد، معمولا چند برادر اتفاق مي افتاده است اين رسم تا سال 1859 در سيلان باقي ماند، و گاهي هنوز هم در روستاهاي كوهستاني ثبت آثاري از آن ديده مي شود. اما چند زني معمولاً امتياز مرد بود، كه با قدرت پدرشاهي بر خانواده آريائي حكومت مي كرد. بر زنان و فرزندان خود حق تملك داشت و ميتوانست در موارد خاص آنها را بفروشد و يا از خانه بيرون كند.
با اين همه زن هندي در دوره ودايي خيلي بيشتر از دورده هاي بعدي از آزادي برخوردار بود، در انتخاب شوهر بيش از آنچه اشكال ازدواج مقرر دارد، مي توانست اظهار نظر كند، آزادانه در جشن ها و رقصها ها ظاهر مي شد و در جشن هاي ديني به مردان مي پيوست، مي توانست تحصيل علم كند و مثل گاركي (بانوي فاصل و از قديم ترين فلاسفه هند)  در گفتگوي فلسفي شركت جويد. اگر بيوه مي شد
هيچ محدوديتي براي ازدواج مجددش در كار نبود، در عصر قهرماني گويا زن اندكي از اين آزادي را از دست داده باشد؛ او را از جستجوي معنوي دل سرد كرده بودند، دليل شان اين بود كه ((ودا خواندن زن نشان آشوب منزل باشد)) ازدواج بيوه گان از رسم افتاد، حجاب، پرده نشيني و مستوري زنان آغاز شد و رسم سالي كه تقريباً در عصر ودايي كاري ناشناخته بود افزايش يافت.
اكنون نمونه زن آرماني پهلو ان بانوي را مايانا، يعني سيتاي وفادار بود كه در هر گونه آزمون وفاداري و جرئت، تا دم مرگ فروتنانه از شوهرش پيروي و فرمانبر داري كرد.
با توجه به  مطلب فوق موضوع خانواده، ازدواج و در كل روابط اجتماعي و خانوادگي را در هند اگر بخواهيم به بررسي بگيريم حد اقل بايد بصورت كل به سه دوره تقسيم كنيم عصر وداها بعد از وداها تا دوصد سال قبل و عصر دوصد سال اخير تا حال.
اما اين كار با توجه به ظرفيت مقاله، كمي مواد لازم براي تحقيق عدم توانايي صحي نگارنده برايم مقدورنيست و آنچه رادر ذيل مطالعه مي كنيد آميزهْ است از مجموعه عصر ها و رسم و رواج ها كه اميد واريم در آينده بتوانيم به شرح بيشتر اين موضوع بپردازيم.
ازدواج در آئين هندو:
ازدواج در فرهنگ هند با وجود گذشته هاي پرخاطرده و بعضأ حتي توهين و تحقير كرامات انشاني، يك پيوند پاك و مقدس پنداشته مي شود. متون مذهبي وداها، متون مذهبي بوديسم و جينسم ازدواج را يك فريضه مذهبي قلمداد مي كند.
ازدواج در لغت هندو ((ويواه)) خوانده مي شود بعنوان يك وظيفه اساسي براي هرهند و محسوب مي گردد.
بر اساس آئين هندويسم هر انسان باي رنج قرباني بزرگ را انجام دهد و اين پنج قرباني را زماني ميتواند مرد و يا زن انجام دهد كه ازدواج نموده باشد، زندگي مشتركي را كه زن و مرد تشكيل ميدهند در هندويسم ((گرهياستا)) خوانده مي شود و پنج قرباني مذكور تقديم به خالق هستي ((براهما)) خدايان هندو، اجداد، عناصر و همنوعان. كه بدين حساب دختر و پسر هردو داراي اهميت خاص هستند، اما با وجود اين براي رشد اهميت خاص تري قيل هستند. زيرا معتقد اند كه تولد پسر در خانواده باعث رستگاري يا آزادي مي شود.
در واقع ازدواج در مكتب هندويسم يكي از مراسم مذهبي چندگانه مبتني بر اهداي بدن است كه زن و مرد بايستي در يك مقطعي از زندگي اين را عملي سازند. بر اساس اعتقادات در مذهب هندويسم دختر به محض رسيد به سن مناسب براي ازدواج پدر و يا قيم او باي دختر موصوف را به خانهْ بخت بفرستند، اگر اورا نتوانست تا سه سال روسي نماي، بعد از آن دختر خود اختيار دارد و آزاد است تازوج مورد نظر خود را انتخاب نمايد. ازدواج در سنين كودكي تا هنوز هم در اطراف واكناف هند رايج است و سنين ازدواج در هند از نوزاد شش ماهه شروع تا سن بالا ادامه مي يابد. هم اكنون در بسيار از مناطق روستاي هند مراسم عروسي دختر و پسران خورد سال را برگزار مي كنند و پس ازين مراسم كودك دختر به خانه شوهر رفته و مابعي عمر را در خانه شوهر سپري خواهد كرد. هدف اين نوع ازدواج در ايالت هاي راجستان و مناطق جنوبي هند كه بيشتر رايج است وابسته ساختن و پسر به زندگي مشترك است از همان آوان كودك.
سن ازدواج  در ميان گروههاي مختلف در هند متفاوت است و اين كشور پايين ترين معدل سني ازدواج را چه ميان دختران و چه در ميان پسران جهان دارا است.
در ميان طبقات مختلف مذهبي در هند، به ترتيب دختران ((طبقه نجس)) يا هاريجان، براهمان (طبقات روحاني هند) گشاتر يا (طبقات شاهان و شاهزادگان و جنگاوران) مرو ويشا (طبقات كشاورزان) ، پائين ترين سن ازدواج را دارند.
قانون اساسي هند در بخش ازدواج هندوها در سال 1964 حد اقل سن ازدواج براي زنان را 15 سال و براي مردان 18 سال تعيين كرده است اما عملاً اين قانون در همه جا اجرا نمي شود.  و اما بهترين و پسنديده ترين ازدواج هديه كردن عروس به داماد است هندوييسم براي ازدوج بين زوجين شرايطي قايل است از جمله يك مرد هنگامي مي تواند ازدواج نمايد كه شرايط دوران تعليم و مطالعه متون مذهبي هندو را پشت سر گذاشته باشد.
تا قبل از تصويب قانون متذكره درسال 1964 از لحاظ اعتقادي هر هندو ميتوانست چندين زوجه داشته باشد كه اينكار در ميان طبقه ثروتمند و سائر طبقات بجز طبقات روحاني كه عمدتاً يك زوجه داشتند رايج بود.
ازدواج درقديم از راه هاي گونان صورت مي گرفت، باربودن عروس به زور مي شد ازدواج كرد. مي شد زني را خريد يا پس از  جلب رضايت دختر باوي ازدواج كرد، ولي ازدواج از روي رضايت طرفين كمي غير آبرومندانه تصور مي شد و زنان ترجيع ميدادند كه خريده شوند. اگر هم دزديده مي شدند براي شان جنبه تعريفي داشت.
5. مراسم خواستگار
قرار گرفتن مرد به عنوان محور، تهيه جهزيه هاي سنگين از طرف خانواده دختر با توجه به فقر اقتصادي مردم هند اكثراً تولد دختر را در خانواده نحس ميدانند. در جامعه هند براي مرد ارج بيشتري قايل هستند و از همين روست كه بايد خانواده دختر بعد از آنكه دختر شان به سن ازدواج ميرسد دنبال پيدا كردن داماد باشند.
بعد آنكه داماد مورد نظر را تحت فوكس قرار دادند پدر مادر دختر به منزل او رفته موضوع را مطرح مي كنند، درين هنگام دختر و پسر در رد و قبول موضوع نقشي ندارند و بعضاً حتي تا مراسم ازدواج همديگر را نمي بينند.
بعد از حضور خانواده دختر در منزل پسر پدر و مادر داماد به منزل عروس مي روند كه درين رابطه هم مراسم خاصي وجود دارد:
(در جنوب هند خانواده داماد از قبول عروس همراه با يك دست لباس به منزل دختر رفته و نظر نهايي خود را اعلان مي كنند. در شرق هند يعني ايالت پنجاب خانواده داماد با يك قطعه جواهر ( گردنبند يا انگشتر) همراه با لباس و با يك نوع ظرف نقره به منزل عروس مي روند كه به اين رسم ((سكالي)) گفته مي شود.
در هر حال حضور خانواده پسر در خانواده دختر در واقع قبول دختر به عنوان عروس است، درين نشست در مورد جهزيه (دوري) و برنامه عروسي صحبت مي شود.
يكي ديگر از موضوعات جالب ازدواج در هند اين است كه:
در شهر ((ساورات)) ايالت بيهار در شرق هند پسر ها به قيمت خوبي در نمايشگاه بفروش مي رسند، و خريداران آنها والدين دختران دم بخت هستند. درين شهر از 600 سال پيش تا كنون پسر ها همراه با بزرگان خانواده خود در يك باغ انبه جمع مي شوند و خانواده دختر حق انتخاب را ميدهد ولي موضوع اش را توافق طرفين در مورد مبلغي كه خانواده دختر بايد بپذيرد قطعي مي شود. خانواده دختر چند داماد را انتخاب كرده و پس از بحث مفصل در باره پشينگي خانوادگي ، سوابق تحصيلي و ساير داراريي هاي پسر و بالاخره تعيين ميزان جهزيه، مسلهْ ازدواج نهايي مي شود. داماد ها به قيمت هايي از 3 تا 300 هزار روپيه بفروش مي رسندكه قيمت بر اساس شغل آنان تفاوت مي كند :
بهاي داماد هاي كارگر روز مزد از 3 تا 5 هزار روپيه، پاسبان 5 تا 8 هزار روپيه، كارمند بانك از 10 تا 16 هزار روپيه، افسر پوليس از 16 تا 30 هزار روپيه و يك موتر سيكليت براي داماد، كارمند دولت ايالتي از 16 تا 50 روپيه، معاون رئيس پوليس 30 تا 60 هزار روپيه به اضافه يك موتر سواري، كاركنان خدمت اداري هند با اعتبار ترين شغل در هند از 150 تا 300 هزار روپيه با اضافه يك موتر براي داماد و يكي براي پدر و يكي هم براي كسي كه دو خانواده را بهم معرفي نموه و واسطه خويشاوندي گرديده است، استاد دانشگاه از 15 تا 30 هزار دالر ، كارگران شاغل در بمبي ، دهلي و ساير شهر هاي بزرگ هند 15 تا 45 هزار دالر ، روز نامه نگاران در ايالت ها از 6 تا 15 هزار و روز نامه نگاران در شهر هاي بزرگ هند 15 هزار دالر به اضافه يك موتر تعيين شده است در ايالت بيهار از زماني كه دختر در خانواده متولد مي شود والدين به جمع آوري پول براي ازدواج وي مي پردازند و خانواده اي كه صاحب چند دختر شود بدچانس ترين خانواده مي داند به همين دليل كشتن جنين دختر يك پديده عمومي درين ايالت است.
عروسي در هند:
ازدواج و عروسي در هند در واقع جز شعاير مذهبي است و اين مراسم كاملاً در يك فضاي مذهبي صورت مي گيرد مراسم از جانب خانواده عروس برگزار شده و از داماد در محل عروس استقبال نموده ودست عروس را بر دست داماد مي گذارند و با تقديم حلقه هاي متقابل گل ازدواج رسميت پيدا مي كند و بعد از آن هر دو هفت مرتبه به گرد آتش مي چرخند و روحاني كه در آنجا حضور دارد با خواندن اوراد و سرود هاي مذهبي از ((ودا)) ، ((گرياسو توا)) و ((سازيسيس )) مراسم را ادامه داده و از روغن مخصوص كه در دست دارد به داخل آتش مي ريزد.
 طبقات پائين اجتماعي مجاز نيستند كه در هنگام اجراي مراسم فوق آورادي را كه در ودا است بخوانند. آنها اوراد (( مانترا)) كه در متون ((يورنها)) موجود است مي خوانند. اين مراسم 3 تا 6 ساعت طول مي كشد و عروس و داماد بايد تا 12 ساعت غذا نخورند. مراسم عروسي عموماً در محل هاي عمومي بابر پايي ساني كه از پارچه و چوب به شكل چادر هاي زيبايي سر پوشيده تزئين شده است برگزار مي شود. قسميكه نگارنده اين مراسم را از نزديك ديده ام در مصرف غذا و پذيرايي مدعيون نهايت صرفه جويي است يعني مراسم با مصرف خيلي كم انجام مي پذيرد با آنهم مبناي برگزاري مراسم عروسي بستگي به امكانات مالي عروس  و طبقه اجتماعي وي متفاوت است و از حد اقل يعني با ساده ترين امكانات ممكن كمتر يكهزار روپيه هندي شروع مي شود، امروزه در هند عنوان ((سپتابادي)) چرخيدن هفت مرتبه به دور آتش از رسوم مشترك هندو هاست، شامل ازدواج هاي است كه احتياج به هيچگونه تشريفات و مراسمي ندارد.
بسيار ازدواج ها بوسيله بخشنامه قانوني مربوط  به ازدواج سال 1954 دولت انجام مي شد، البته  قابل توجه است كه نشأت گرفتن اين قانون از كتاب هاي هندو و سنت هاي قديمي است كه با اصلاحاتي از طرف دولت بصورت قانون در آمده است. و قانون فوق تصريح كرده بود كه اصل داشتن يك زن است و همين موضوع قانون مذكور را متمايز از ديگر قانون ها ساخته بود . البته اين رسم اكتفا به يك زن  تا بسيار سالها تطبيق نشد و شايد هم تا هنوز در اطراف و بعضي مناطق براي ازدواج دوم و سوم مانعي ندارد. البته با اين تفاوت كه دادگاه ها براي ازدواج  دوم مردان دليل و مدرك طلب مي كنند ، در حاليكه در اغلب اوقات دليل مدركي وجود ندارد. در زمان قديم، ازدواج ها در جامعه هند به عنوان اجراي يك آئين مذهبي كه زن و مرد را پيوند مي داد و اين پيوند حتي تا زمان مرگ و بعد از آن نيز تفكيك ناپذير بود، محسوب مي شد. اين موضوع توسط قوانين  و حقوقي كه براي حمايت از زنان وضع شده و در آن از طلاق به عنوان عاملي در جهت از هم پاشيدگي وحدت بين زن و مرد نامبرده شده از بين رفت با اين وجود تصريح قانون ازدواج هند و در مورد برابر زن و مرد در موضوع طلاق به عنوان يك اقدام قانوني در جهت برقراري تساوي بين زن و مرد محسوب مي شد.
جهزيه بار سنگين دختران در هند:
جهزيه زماني تحايفي بودكه براي دختران هنگام رفتن به خانه شوهر داده مي شد، اما امروزه اين رسم به يك امر خطرناكي تبديل گرديده كه پيامد هاي آن عبارت است از سقط جنين بعد از معاينات تلويزيوني كه فهميده شود جنين دختر است ، خود كشي و عروس سوزي و موارد ديگري كه واقعاً به دختران هندي حتك حرمت و توهين و تحقير است.
در حال حاضر آمار سقط جنين و خود سوزي و خود كشي دختر در هند خيلي بالا است گفته مي شود كه در هر 24 ساعت در دهلي يك عروس از اثر خود سوزي جان ميدهد كه در اكثر اين حوادث ناگوار عامل اصلي جهزيه مي باشد. در گزارشي از وبلاك مهر كه مخصوصاً تحقيقاتي را در خصوص ازدواج در كشور ها و اديان به نشر مي رساند ميخوانيم:
( در عصري كه هند به پيشرفت هاي اقتصادي بي سابقه اي دست يافته گزارشات روز افزوني ازشكنجه و سوزاندن عروسان هندي به خاطر جهزيه بدست مي رسد . افزايش اين عمل به واسطه ظهور عصر جديد از مصرف گرايي كه با سنن قرون وسطايي تداخل پيدا كرده ابعاد جديد يافته است .مقامات هندي مي گويند : تمام خانواده ها صرف نظر از زمينه مذهبي، اجتماعي و اقتصادي شان، به طور فزاينده اي جهزيه  بيشتري را طلب مي كنند تا از فقربگريزند، ثروتي بياندوزند ،تا لوازم مدرني را كه هر روز تبليغش رادر تلويزيون مي بينندبه چنگ بياورند. در جريان شتاب جامعه به سمت مدرنيزه شدن تقاضاي جهزيه راهي شده است تا ساليان سال بعد از ازدواج همچنان پول و كالا از خانواده عروس اخذ شود و اگر خانواده عروس قادر به اينكار نباشد عروس در معرض گرفتاري، ضرب و جرح و حتي قتل قرار مي گيرد . جهزيه شايدبزرگترين عامل فشاري باشد كه ستم كشيدگي زنان در هند و ساير نقاط شبه قاره را تشديد مي كند. اين سنت كه در آغاز به منظور كمك به زندگي دختران كه وارث خانواده محسوب نمي شدند بنا نهاده شد، اما اينك به عامل ورشكستگي خانواده ها وستم كشيدگي زنان بدل شده است. از لحظه اي كه يك دختر بدنيا مي آيد خانواده اش ميدانندكه سالها وحتي نسل ها بايد بهاي ازدواج وجهزيه اش را بپردازند. و همين عمل موجب قتل نوزادان دختر و سقط جنين دختر مي شود .اگر دختر زنده بماند، خانواده اش با اعتقاد به اينكه جز خرج برايشان فايده اي ندارد و بايد روزي او راتحويل خانواده  شوهر بدهند با او مثل يك سربار رفتار مي كنند و نسبت به برادرانش غذاي كمتري به او ميدهند و توجهي به سلامتش ندارند. بعد هم خانواده داماد فكر مي كنندبه خاطر اينكه بار اضافي ورود يكزن به خانوادهْ شانرا پذيرفته ان، بايدپول كلاني به آنها داده شود.
7 رسم جهزيه در هند بستگي به وضعيت اجتماعي و مالي عروس دارد، موضوع جهزيه بايد در همان اول نامزدي توافق شود، خانواده هاي كه از امكانات مالي خوب برخوردار هستند خانه و حتي خانه در يكي از كشور هاي خارجي براي داماد هديه مي كنند وسايل مدرن ، موتر هاي قيمتي و مودل سال و....
در ميان دختراني كه توان مالي والدين خود ضعيف مي بينند يا دست به خود كشي ميزنند و يا راهي مراكز فحشا مي شوند.
هيولاي مرد كه عامل اصلي آن جهزيه  است در ايالت هاي مختلف هند آثار وحشتناكي را به نمايش گذاشته است طي يك دوره يك و نيم ساله ( در همين سال هاي نزديك) تنها در يك بخش ايالت (( آندرابرادش))  بيش از دوصد مورد مرگ همسر توسط خويشاوندان ويا خود شوهر گزارش شده است كه دليل آن عدم توانايي زنان در پرداخت جهزيه كافي بوده است.  به آتش كشيدن زن هنوز يك روش متداول براي خلاصي يافتن از دست همسران است كه به همراه خود جهيزيه كافي به خانه شوهر نمي آورند. و شوهراني كه نمي خواهند دستشان به خون آغشته شود چنان زندگي را به همسر خود تنگ مي كنند تا او خود دست به خودكشي بزند.

چند شوهري:
رسم چند شوهري كمتر از چند زوجه اي در هندوستان مرسوم است اما به هر حال در بعضي از نقاط اين كشور مشاهده مي شود.اين رسم در ميان طبقات ((تودا)) و((كوتا)) از منطقه ((نيلگريز)) و طبقه ((خاشا)) از منطقه ((جونان باور)) و اطراف شهر درادون و در بعضي ديگراز نقاط شمال هند رواج دارد. رسم چندشوهري بدو گونه مختلف است:
1 نوع اول برادري خوانده مي شودكه تمام شوهر هاي يك زن برادرهستند. درين نوع از رسم چند شوهري برادر بزرگ تر دسترسي بيشتربه زن دارد و فرزندي هم كه به دنيا ميآيدمتعلق به همان برادر بزرگتر است. زيرا ازدواج هم در مرحله نخست بوسيله همان برادر بزرگ صورت مي گيرد. اين رسم هم اكنون در منطقه و ايالت ((هاريانا)) رواج دارد.
2 در رسم چند شوهري نوع دوم شوهران يك زن با همديگر رابطه خويشاوندي ندارند.به اين ازدواج چند شوهري متفرق مي گويند. اين نوع ازدواج در ميان طبقه (( نيار)) در ايالت ((كرالا)) مرسوم بوده است.
3 ازدواج مرد با زن برادر متوفي در صورتي كه داراري فرزند ذكور باشد آنهم صرف برادر كوچك ميتواند با بيوه برادر بزرگ ازدواج كند اما برادر بزرگ اين حق را ندارد. اين رسم در حال حاضر در ميان طبقات ((جات)) ((گجرات)) و تعداد زيادي از ديگر طبقات ايالات ((اتاريرادش )) و سبقه ((كاراگوز )) درمنطقه (( ميسور)) رواج دارد.

ازدواج خواهرانه:
درين نوع ازدواج مرد ميتوانددر صورت فوت زنش با خواهر او ازدواج كند، اين نوع ازدواج در بخش هاي از ايالت ((هاريانا)) رواج دارد.
و اما نوع مبتذل ازدواج: ازدواج با سگ به اين گزارش از سايت صداي روسيه توجه نماييد: خانم ((مانگلي موندا)) دختر 18 ساله است كه در روستايي در شرق هند زندگي مي كند. نشريه
The Daily Mirrorبا انتشار اين خبر گزارش داده است كه مانگلي با يك سگ ازدواج كرده است.
داماد كه سگي ولگرد است با موتر به همراي راننده به مراسم عروسي آورده شده. مهمانان نيز بلا فاصله به استقبال او كه ((شيرو)) نام دارد رفته و با دست تشويق، او را تا محل جشن همراهي كردند.
اين مراسم با اصرار و پافشاري شوراي روستا و به خاطر رفع بلايي كه خود دختر و روستا را تهديد مي كرد، برگزار شد. بزرگان روستا درين رابطه اعلان كردند كه اگر اين دختر نوجوان حاضر به ازدواج با اين حيوان نشود در زندگي با هر مرد ديگر، سياه بخت خواهد شد. به مانگلي قول داده شد كه پس از چند ماه خواهد توانست باخيال راحت ازدواج كرده و خوش بخت شود. براي اين منظور او بايد در طول اين مدت هر چه. بهتر از حيوان خانگي اش مراقبت كند. اين اولين باي نيست كه روستايان هند دختران را مجبور به ازدواج باسگ مي كنند. اين مراسم به عنوان رفع بلا و خلاصي از چنگال طلسم شيطاني بوده و در برخي از مناطق مسكوني اين ناحيه رواج دارد.
ماندا درين رابطه گفت: همسايه هاي ما به من گفتند كه همه دختراني كه همچون من اين مراسم دفع بلا را سپري كرده اند، اكنون از شر شيطان و طلسم خلاص شده  و با خوشبختي تمام زندگي مي كنند. با تاسف بايد بگويم كه با وجود اين همه پيشرفت و اصلاحاتي كه در هندوييزم آمده اين رسم ناپسند كه در واقع توهين به انسانيت است در هند وجود دارد. 
تشريفات ازدواج:
عروسي هندو ها مثل سائر مراسم وعنعنات شان از تشريف خاصي برخوردار است كه ذيلاً با خلاصه به عرض مي رسانيم:
1. روز خواستگاري را با اجازه بزرگتر ها تعين مي كنند.درين مراسم حضور ونظر بزرگتر هاي فاميل بسيار مهم است.
2. با يك منجم مشوره مي كنند تا روز و محل مراسم مناسب با طالع زوجين براي برگزاري اين جشن مشخص شود.
3. تصميم گيري راجع به پذيراي از مهمان ها به شيوه سنتي كه بايد روي زمين بنشينند يا تهيه ميز وچوكي براي برگزاري مهماني به شيوه مدرن.
4. تصميم گيري راجع به اجراي 15 مرحله از تشريفات مذهبي رايج در خانواده هاي سنتي ويا انتخاب به و جا آوردن گزينه هاي كه براي زوجين معنا و مفهوم ويژه دارد.
5. خريد لباس سنتي هندي (ساري) توسط داماد براي تعويض لباس عروس در روز مراسم.اين تعويض لباس از جمله تشريفات مهم به حساب مي آيد و به معني واگذاري مسووليت و سرپرستي عروس از والدين به داماد است.
6. تهيه تداركات پذيرائي از جمله غذا، ميوه و...  خوردن، آشاميدن و صحبت كردن در طول مراسم عروسي هندو مانعي ندارد.
تشريفات ازدواج:
عروسي هندو ها مثل سائر مراسم وعنعنات شان از تشريف خاصي برخوردار است كه ذيلاً با خلاصه به عرض مي رسانيم:
1. روز خواستگاري را با اجازه بزرگتر ها تعين مي كنند.درين مراسم حضور ونظر بزرگتر هاي فاميل بسيار مهم است.
2. با يك منجم مشوره مي كنند تا روز و محل مراسم مناسب با طالع زوجين براي برگزاري اين جشن مشخص شود.
3. تصميم گيري راجع به پذيراي از مهمان ها به شيوه سنتي كه بايد روي زمين بنشينند يا تهيه ميز وچوكي براي برگزاري مهماني به شيوه مدرن.
4. تصميم گيري راجع به اجراي 15 مرحله از تشريفات مذهبي رايج در خانواده هاي سنتي ويا انتخاب به و جا آوردن گزينه هاي كه براي زوجين معنا و مفهوم ويژه دارد.
5. خريد لباس سنتي هندي (ساري) توسط داماد براي تعويض لباس عروس در روز مراسم.اين تعويض لباس از جمله تشريفات مهم به حساب مي آيد و به معني واگذاري مسووليت و سرپرستي عروس از والدين به داماد است.
6. تهيه تداركات پذيرائي از جمله غذا، ميوه و...  خوردن، آشاميدن و صحبت كردن در طول مراسم عروسي هندو مانعي ندارد.
7. سفارش حلقه هاي گل عروس ودامادكه بايد از دست همديگر بگيرند و بر گردن يكديگر بياويزند.
8. سفارش يك گردنبند طلا كه داماد بر گردن عروس مي آويزد.
9. درين مرحله عروس و داماد هفت قدم در كنار هم بر ميدارند كه نماد ازدواج فرخنده ، ارزوي ثروت ، شادي ، قدرت و.. است
10. درست كردن معجوني از ماست و عسل كه عروس بايد به داماد تعارف كند. اين معجون سمبول تضمين سلامت جمسي و شيريني آغاز ازدواج براي داماد است.
11. اهداي غذ و ساير نذورات به خدايان و طلب دعاي خير و بركت ( در آئين هندو يك قدرت مطلق وجود دارد كه ساير خدايان تنها صورت هاي ديگر آن تخدا هستند)
12. تهيه يك سنگ كه عروس به رسم وفاداري و صداقت بر آن مي استد و داماد حلقهْ را در انگشت پاي او قرار مي دهد.
13. پاشيدن برنج و گل برسر عروس و داماد بعد از اعلام پيمان ازدواج در جمع.
14. درين مرحله داماد با گذاشتن علامتي بر پيشاني عروس بوسيله پودر نارنجي يا Sedhu به حضار متاهل شدن عروس را اعلام مي كند. بعد از آان زوجين بايد پاي والدينشان را لمس كرده و از آن طلب دعاي خير كنند.
15. برگزاري يك مهماني مفصل براي حضار و مدعوين به صرف انواع  غذا و نوشيدني. ماليد زرد هم جز همين ها است اميدوارم بتوانيم در آينده بازهم پيرامون اين مطلب و مسايل ديگر معلوماتي را خدمت خواننده گان محترم تقديم نمائم
منابع:
1. تاريخ تمدن – ويل دورانت ج ا 559
2. ادعيه و آئين هاي هندوان در مجموعهْ بنام وداها (vedas) به معني دانش، به زبان نسيگريت گرد آمده است و به آن ثروتي ( sruti ) يعني وحي الهام و علوم مقدس موروثي لقب ميدهند، پژوهشگران تاريخ تصنيف وداها را بين 1400 تا 1000 قبل از ميلاد مي دانند و بر اين اساس سالهاي 1500 تا 800 قبل از ميلاد را دوره ودايي مي خوانند .
3. درمها باراتا آمده است ملكه دروپدي بارضاي همهْ دانايان با پنج برادر ازدواج كرد ( تاريخ تمدن ج ا 365)
4. رسمي كه زن هندو به موجب آن پس از مرگ شوهر در آتشي كه براي سوزانيدن جسد شوهرش مي افروختند مي سوزانيد، و ما آنرا در مقالهْ ( زن در تفكر هندديسم ) شرح داديم.
5. تاريخ تمدن ج ا 588
6. انترنت وبلاگ مهر
7. همان
8. متن كامل اين گزارش http://persian.nurr.ru/news