۱۳۹۷ خرداد ۱۷, پنجشنبه

سرقت آبهای افغانستان و موضع انفعالی دولت «بقلم عزیزالله طهماسی »


سرقت آب های افغانستان و موضع انفعالی دولت:

در آموزه های دینی ما عنصری بنام (( آب ))  از اهمیت والای برخوردار می باشد. و در متن مقدس آمده است :
"من الماء کل شی ء حی " تمامی اشیاء حیات خود را مدیون آب است . و این عنصری بی بدیل سبب مایه و بقای تداوم زنده گی تمامی جانداران و پدیده ها معرفی شده است .                                                  مت‍أسفانه محدوده ی جغرافیای موجود کشور ما ، طوری از سوی استعمار کهن طراحی و مهندسی گردیده است که این سرزمین از دسترسی به آب های آزاد بین المللی محروم ساخته شده است . از دیگر سو خوشبختانه کشور ما با بارش نزولات آسمانی ( برف و باران ) و از طرف دیگر با عطف توجه به ساختمان طبیعی ناشی از لطف واسعه ی الهی ، موجودیت کوه های مرتفع برف گیر و دره های زیبای طبیعی ، که حیثیت ذخیره گاههای نزولات یاد شده را دارند ، و پس از مایع شدن ، آب غیر آلوده را به فرآورده های انرژی پاک تبدیل می کنند و به مقدار ضرورت و حتی مازاد بر نیاز ، سخاوتمندانه هدیه می نمایند . بر بنیاد آمار تخمینی ، افغانستان سالانه بطور میان گین بیش از هفتادو پنج میلیارد متر مکعب  آب شیرین را در ذخایر خود جا میدهد . که از این بابت از جمله اندک کشور های است که از این نعمت خدا دادی بر خوردار می باشد . شاید عده ی از هموطنان ما نمی دانند که پس از داشته های عناصر زیر زمینی دست نخورده مانند : نفت ، گاز ، ذغال سنگ ، یورانیوم ، طلا ، لیتیم ، مس ، آهن و غیره پر ارزش ترین ثروت اهدایی از سوی خالق هستی ، برای ما که متضمن حیات می باشد " آب " است . با عطف توجه به تغییر اقلیم جهانی اگر بهره برداری مسؤلانه از این ثروت بی نظیر به عمل آید ، افغانستان در آینده نه چندان دور در ردیف ثروت مند ترین کشور های منطقه و حتی جهان قرار خواهد گرفت و ظهور پر رونق اقتصادی پیدا خواهد کرد . چه ؛ همین حالا یک متر مکعب آب شیرین در مارکیت های جهان برابر با یک دالر آمریکایی معامله می شود . عده ی از تحلیل گران دانشمند باور دارند که جنگ آینده نه جنگ " تمدن ها " بل جنگ بر سر منابع " آب " پیش خواهد آمد .                                                                                 بد بختانه موجودیت فساد همه گیر در تار و پود نظام ناکار و به تبع آن نبود مدیریت سالم و فقدان برنامه های کار ساز ی که بتواند این منبع عظمی را تبدیل به نقدینگی های معتبر جهانی نماید ، و مردم پا برهنه افغانستان را از در آمد که پس از فروش نفت حایز مقام اول رادر نظام اقتصاد بین الملل  دارا می باشد محروم ساخته است .   سهم استفاده از سرمایه ملی ( هفتادو پنج میلیارد متر مکعب آب ) موجود در ذخایر خدا داد خود ساز افغانستان سالانه صرفاً در حدود بیست و پنج میلیارد متر مکعب برای ما می باشد که بیشترینه از اثر موجودیت سیستم آبیاری کهنه و سنتی تلف شده و از بهره برداری می افتد .                                                            دولت و در کنار آن حامیان جامعه جهانیش ،کار های زیر بنایی که بتواند از پای بست زنده گی ساکنان این سرزمین را به استقامت تحول مثبت سمت و سو دهد در 12 سال پیشین روی دست نگرفته و انجام نداده است . ، البته هر گونه انتظار هم در این راستا بی جا  و خیال پلو ی بیش نخواهد بود ؟ ! ! زیرا جامعه جهانی برای اهداف غیر از این نیرو و سرمایه هزینه کرده است ، تا باز سازی و نو سازی زیر ساخت های افغانستان ویرانه .      نا گفته پیداست که افغانستان عنوان و جایگاهی کشوری را دارد که به لحاظ ثروت های زیر زمینی دست نخورده و ساختار مستعد جغرافیای طبیعی برای احداث بند و انهار احتمالاً کم مانند می باشد . به نظر می آید غارت و چپاول داشته ها و سرمایه های ملی ما به یک امر سیستماتیک و مهندسی شده در آمده است زیرا نهاد های مسؤل کمترین اقدام در راستای پیش گیری از این یورش مافیایی نکرده اند.                                     شایسته است مرتبط با عنوان این نوشتار به یک جستار ی که از سوی یکی از اساتید دانشگاه بیرون داده شده است توجه نمایید : (( در سال 1355 خورشیدی قرار داد ی که در پیوند با استفاده ایران از آب دریای هلمند با دولت وقت افغانستان بسته شد بر طبق مفاد آن برای ایران در هر ثانیه سی و چهار متر مکعب حقابه تعیین گردید . که جانب ایران در سالهای بحران از مقدار حقابه تعیین شده تجاوز کرده و این مقدار را تا 100 صد متر مکعب در ثانیه به سود خود افزایش داده است . به همین لحاظ است که بخشی زیاد آب مورد استفاده شهر های  زابل و مشهد ایران از همین طریق تأمین می گردد ایران به این سرقت آشکار آب بسنده نکرده و از احداث سد  " سلما " و نصب توربین سوم بند  " کجکی " با شگرد های ویژه مانع می شود . و با تمویل و تجهیز نیرو های مخالف مسلح ، آتش نا امنی ها را در مناطق یاد شده شعله ور تر می سازد . در نهایت اینکه ایران در سی سال گذشته 150 میلیون متر مکعب آب را بطور غیر قانونی دست برد زده است .                                         از آن سو پاکستان که از دشمنی دیرینه با مردم افغانستان تا هنوز اشباع نشده است و خصومت با افغانستان در اولویت بر نامه های خارجی آن قرار دارد ، بیشتر از سه دهه می شود که سالانه بطور اوسط 18 میلیارد متر مکعب آب شیرین افغانستان به درون خاک پاکستان سرا زیر می گردد . در این میان سهم همسایه های شمالی ما با بهره گیری رایگان از آب های بی صاحب افغانستان قابل گذشت نمی باشد . کما اینکه بستر دریای آمو که مرز مشترک با کشور های یاد شده می باشد با وقوع هر آبخیزی ، به ضرر افغانستان تغییر و گسترش می یابد )) .
ظرفیت های تولید انرژی برقی افغانستان  
انرژی برق آبی را انرژی پاک می گویند زیرا هیچگونه آسیب و زیانی به محیط زیست وارد نمی سازد . بر اساس یک سروی ابتدایی از سوی کار شنا سان ، آبهای موجود افغانستان ظرفیت تولید بیش از 25000MWH  ساعت برق را دارد . اگر افغانسان به سوی صنعتی شدن هدایت شود و این روند ادامه یابد کشور ما تا ده سال آینده نیاز به انرژی برقی تا حدود 4000MWH   را می داشته باشد ،‌و ما می توانیم ضمن تأمین نیاز داخلی ، تا مقدار  20000MWH صادر نماییم .
پاکستان به تناسب ازدیاد جمعیت خود حد اقل در ده سال گذشته هیچ منبع انرژی پاک ونا پاک ی را برای تأمین نیاز های خود نکرده است چون ظرفیت با القوه که بتواند انرژی آفرین باشد در آنکشور وجود ندارد.                                                                                                                                                
تنها امید دولت فدرال پاکستان به بند " کا لا باغ " است که در ایالت پختون خواه قرار دارد و حکومت ایالتی یاد شده و پشتون های ملی گرا از احداث این سد به دلیل زیان های که از ناحیه ساختمان آن متصور می باشد به شدت جلو گیری می کنند .
پاکستان به دلیل کمبود فزاینده ی انرژی در آینده نه چندان دور به طور حتم و یقین دچار یک بحران عمیق اجتماعی خواهد گردید ؟ ! ! بحرانی که از همین حالا نشانه های آن قابل رویت می باشد .
به همین لحاظ است که پاکستان  به دلیل ظرفیت های موجود انرژی که شاهرگ حیاتی برای  آن کشور می باشد و همچنان به لحاظ موقعیت بی بدیل ژیو پولیتیک ، افغانستان را به صفت عمق استراتیژیک خود بر گزیده است . تا حذف خود را از نقشه جغرافیای سیاسی جهان پیش گیری نماید .                                                                               شرم آور و بسا جای تأسف است که کمر نه چندان استوار دولت افغانستان را سیاست منفعلانه اش در نظام بین الملل در پیش گاه همسایه گان به رکوع وا داشته و تعریف واحد از دوست و دشمن و در عرض آن از مفاهیم همچون امنیت ملی ، امنیت منطقه ی و امنیت جهانی خود ندارد . و اگر دارای سیاست خارجی مدون و تعریف شده می بود ، با داشتن ظرفیت های با القوه این چنینی بلند انرژی پس از طی دوازده سال حضور جامعه جهانی نه تنها انرژی مورد نیاز خود را از منابع داخلی تولید و تأمین می کرد که خود یکی از صادر کننده گان انرژی برقی به کشور های مثل پاکستان و هندوستان در جایگاه بلند ی قرار می داشت ، افسوس و البته صد افسوس که اینک خود یکی از وارد کننده گان انرژی برقی از کشور های همسایه شمالی می باشد .                                                                                                                      
عبور دوازده سال پر از جزر و مد ، فرصت کم پیدای طلایی بود تا از سرمایه های نقدی داخلی و بیشتر خارجی واریز شده به حساب افغانستان ، جا داشت که چندین پروژه زیر ساختاری که اقتصاد این کشور را به سوی تغییر مثبت دگرگون می ساخت قد می کشید و به بهره برداری سپرده می شد . که شور بختانه چنین نشد .
اتلاف سالانه نزدیک به پنجاه میلیارد متر مکعب آب شیرین ، ضایع غیر قابل جبران دیگریست که هر باشنده این سر زمین را دچار شوک می سازد . و می بایست تاوان آنرا کسانی بپردازد که از کنار این مهم بی اعتنا می گذرند. البته از یاد به دور نداشت که نرخ هر متر مکعب آب شیرین در مارکیت های جهانی برابر با یک دالر آمریکایی سنجش و معامله می گردد . به این معنا که سالانه پنجاه میلیارد دالر سرمایه ملی ما بالاثر ضعف و سوء مدیریت کلان سیاسی جامعه خواسته و نا خواسته از کیسه افغانستان فرار می نماید .
افغانستان از اینکه موقعیت ژیو پولیتیک و ژیو ایکونومیک کم مانندی را حایز می باشد ، یکی از نسخه های پر سود دیگری که اقتصاد بیمار افغانستان را شفا می بخشد ، خرید انرژی ارزان و فروش بالا تر از نرخ خرید است کاری که همین حالا بسیاری از کشور ها مثل ترکیه و ایران می نمایند . 
افغانستان می تواند انرژی برقی را از کشور های همسایه شمالی که از این بابت دارای ظرفیت های بلندی هستند خریداری نماید و با اضافه مثلاً پنج سنت در هر کیلو وات ساعت برق ، آن را به کشور های متقاضی که رقم آنها کم نیستند به فروش برساند .  بطور نمونه اگر افغانستان سالانه به اندازه 1000 MWH  برق خریداری و آنرا با                  
 سود پنج سنت عرضه نماید در آمد حاصله از آن در یک سال (43,800,000,000 )  دالر آمریکایی به نفع افغانستان واریزمی شود که در منطقه و یا احتمالاً در جهان کم تر کشوری را می توان با این مقدار در آمد بی زحمت سراغ داشت .
اما :
کار هر بز نیست خرمن کوفتن
گاو نر می خواهد و مرد کهن
اگر از ثروت های خدا دادی افغانستان بهره گیری در خور شأن منافع ملی ما به عمل آید جامعه جنگ زده ما دیگر شاهد حضور پا برهنه های که بروی گنجینه های پیدا و پنهان قدم می نهند نخواهد بود .
مسؤلیت پژوهش گران کار شناس پر از درد است که از سر دلسوزی به این مردم و این خطه ی شایسته مشحونی از توجه و عنایت اهمیت دهند و محتوای این نوشتار را با تحقیقات کار شناسانه بسط و توسعه دهند و حتی بسیار مهم می نماید که به یک گفتمان ملی روز برایش جا باز کنند تا شمه ی از سرقت های سازمان یافته دزدان سر گردنه بر ملا گردد .
 این نبشته را با شعری معنا داری از علامه شهید سید اسماعیل بلخی مزین ساخته و پایان می بخشیم .
ما بسر منزل مقصود چسان راه بریم  بریم
راهبر رهزن و خس دزد امام است اینجا