۱۴۰۲ بهمن ۳۰, دوشنبه

روایت 44

 

دومین نشست دوحه برای افغانستان؛ بازهم مشتی در تاریکی!

غلام علی صارم

 یکشنبه 29دلو1402

بحران افغانستان بیش از چهار دهه هست که همچنان ادامه دارد. همانگونه که این کشور از جانب قدرت های بزرگ سالهاست که به میدان آزمایش مخرب ترین سلاح ها قرار گرفته، همانگونه به میدان تمرین بازی های سیاسی  به نوآموزان سیاست نیز مبدل گردیده است.

تاریخ چهار دهه کشور نشان میدهد که نشست ها و جلسات زیادی در کشور های مختلف و با عناوین متفاوت به منظور حل معضل افغانستان تدویر یافته که گاهی به فیصله های انجامیده و گاهی هم بدون نتیجه به پایان رسیده است. جلسات چندباره مسکو، جلسات اوزبیکستان، چین ، ویانا و...... که در هریک از این جلسات تعدادی از کشور ها منطقه و فرامنطقه نیز شرکت داشته اند که هیچکدام برای افغانستان مثمر ثمر نبوده است.

اینک جلسه  و نشستی در حیاط خلود امریکا یعنی دوحه قرار است که امروز (یکشنبه 29 دلو1402__ 18فبروری 2024) برای افغانستان تدویریابد.

دراین جلسه میزبان شخص آقای گوترش سرمنشی سازمان ملل متحد میباشد که گفته شده در آن بیست کشوری که در قضایای افغانستان دخیل هستند شرکت می کنند و این کشور ها شامل تعدادی از کشور های منطقه و فرا منطقه هستند، امریکا، روسیه، چین، ایران و پاکستان شامل لیست کشور های اشتراک کننده میباشند.

تا هنوز آنچه از طریق رسانه ها بدست آمده اینست که دراین نشست روی موضوعاتی همچون  وضعیت اقتصادی، بحران انسانی، حقوق بشرو حکومت آینده بحث و مذاکره صورت خواهد گرفت.

در قسمت اینکه گفته شده دراین جلسه اعضای جامعه مدنی شرکت خواهند کرد و صدای زنان افغانستان شنیده خواهد شد، جای تامل است! این جامعه مدنی که در این نشست شرکت می کنند کی ها هستند؟ ما درگذشته های دورونزدیک جامعه مدنی به معنی واقعی در افغانستان نداشتیم و آنهاییکه از جامعه مدنی نام میبردند، مجموعه ای از پروژه کارانی بودند که با گرفتن پول از موسسات و نهاد های که اکثرا نهاد های اطلاعاتی بودند، به انجام پروژه های آنها می پرداختند.

یکی از مواردی که درآن اتفاق نظر وجود دارد اینست که جامعه مدنی مجموعه خودجوش بوده و بدون معاش هستند و پل ارتباطی بین دولت و مردم میباشند، اما دیده میشد که در این مجموعه ها از گارد و دریور تا بالاترین سطح همه معاش دالری داشتند، دفاترشان در لوکس ترین خانه ها بود و موترهای مودل سال سوارمیشدند. دقیقا میتوان گفت که این مجموعه ها را جامعه مدنی خطاب کردن، ظلم به جامعه مدنی و فکر مدنی است. و همینطور نمایندگان زنان افغانستان. این نمایندگی ها چگونه و از کدام طریق بدست آمده است. « توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل »

با توجه به کاستی های که ما دراین نشست می بینیم، فکر می کنیم که این نشست نیز کماکان یک نشستی تشریفانی که صرف برای برگذار کنندگان مقداری سود مالی داشته و برای درد افغانستان دوای نبوده و نهایتا با یک سلسله توصیه های اخلاقی به پایان خواهد رسید.

جهت جلوگیری ازاطاله کلام به چالش های که میتواند مانع موفقیت این نشست گردد بصورت مختصر اشاره میکنیم و تفصیل این موضوع را می گذاریم به ختم نشست و نتایج حاصله از آن.

اولین چالش اینست که از حضور طالبان در این نشست خبری نیست، همانگونه که این حزب و تشکیلات سال 2001 در بن نادیده گرفته شدند تا اینکه هرآنچه برایند آن جلسه بود همه دیدیم که هم افغانستان به مرکز فساد تبدیل شد و مخصوصا درفساد اداری مقام اول را در جهان احراز نمود و همچنان طالبان پس از تحمل خسارات زیاد به بازسازی تشکیلاتی پرداخته و امروز عملا در این کشور حکومت می کنند. چنانچه اگرگفته شود که این حکومت ضعیف است و همه شمول نیست و تصمیماتش نمیتواند فراگیرومتعلق به همه مردم افغانستان نیست و نباید در جلساتی که برای این کشور تصمیمی اتخاذ می گردد شرکت کنند، اما واقعیت امر این است که این گروه عملا در این کشور حکومت میکنند، کارهای بنیادی زیادی را انجام داده اند و شناسایی آن بصورت دیفکتو توسط بیش ازبیست کشور منطقه و فرامنطقه صورت گرفته است. واردات و صادرات پررونق تراز گذشته ها است و تجارت افغانستان بهبود یافته و اینکه مشکلاتی دراین روند ازجانب پاکستان ایجاد شده، اینهم مشکل سیاسی است که متاسفانه پاکستان آنرا به تجارت بین دوکشور تسری داده است. به نظر میرسد که با عدم حضور طالبان برایند این نشست هم مثل نشست های گذشته بروی کاغذ خواهد ماند.

بحث دوم این است که تاهنوز ما میکانیزمی را برای این نشست نشنیده وندیدیم که اعلان شده باشد که نشست این دور در دوحه با این مکانیزم است، نمیگوییم که اصلامیکانیزم وجود ندارد، شاید بنا برمصلحت تا آغاز جلسه مکتوم نگهداشته شده باشد. و از همین علت است که بررسی های اصلی خود را معطل می نماییم به ختم جلسه.

کشور های شرکت کننده هیچکدام مثل گذشته ها با یک نیت خالص در این جلسه شرکت نمی کنند، نظریات کشورهای شرکت کننده نه تنها توحید شده نیست بلکه دقیقا همه دنبال منافع خود هستند نه اینکه برای افغانستان جهت اتخاذ یک تصمیم عادلانه شرکت کرده باشند.

عدم استقلالیت برگزار کننده این نشست (ملل متحد)؛ حضور کشورها با نظریات مختلف و حتی کشور های درگیرجنگ، هرگز به حال این کشور سودمند نخواهدبود.

بنابراین با توجه به نکات فوق از جمله منافع متضاد، وضعیت پیچیده افغانستان، عدم اعتماد بین شرکت کنندکان، موفقیت این نشست را در حاله ای از ابهام و پیچیدگی قرارداده است.

شاید اینقدر بحال افغانستان مفید واقع شود که صدای مظلومیت مردم این کشورکه اکثرآ امروز در تنگنای شدید اقتصادی و حتی در مرز قحطی و نابودی قرار دارند بگوش جهانیان برسد و اینکه در این مورد تصمیم عادلانه اتخاذ می گردد یا نه اینهم دلیل واضح و روشن ندارد و میتوانیم بگوییم که والله اعلم. و یا به قول شهید بلخی :

حکم به رنگ کی توان پرده نشین بیضه را

جوجه به بال میرسد دیده شود چه میشود.

۱۴۰۲ بهمن ۲۲, یکشنبه

روایت43

  

 آغاز سال سوم جنگ روسیه و اوکراین


غلام علی صارم

22/11/1402

جنگ روسیه و اوکراین که اینک درآغاز سال سوم آن قرار داریم، همچنان ادامه دارد اما نه به آن داغی روز های نخست جنگ و سال اول.

امریکا با اهداف سیاسی و اقتصادی که دارد در این اواخر با راه اندازی تنش ها و تقابل های در جهت حفظ قدرت هژمونی خودش به اشکال مختلف تلاش نموده است که این جنگ یکی از موارد آن میباشد.

امریکا کشور هایی را درگیر جنگ نموده و با کمک های تسلیحاتی مورد حمایت قرار داده است که از آن کشور بدهکار بوده و با دادن تسلیحات جهت کاهش بدهی هایش کشور مورد نظر را حمایت نموده است. امریکا در حال حاضر بدهکار ترین کشور در سطح جهان میباشد.

جنگ اوکراین و روسیه و تحت حمایت قرار دادن اوکراین نیزضمن سایر اهداف استراتیژیک جزء همین برنامه است.

همانگونه که به مشاهده میرسد پس از جنگ جهانی دوم این خونین ترین جنگی است که هم از لحاظ تلفات انسانی واقتصادی و هم از نظر تاثیرات بین المللی در بالاترین سطح قرار داشته است. 

آماری را که ملل متحددر قسمت کشته شده ها و زخمی ها و آوارگان این جنگ پخش نموده است، ما آنرا دقیق و واقعی نمیدانیم و ارقام این همه تلفات و آوارگی را بالا تر از آنچه میدانیم که این سازمان پخش نموده است و طبق گزارش های پخش شده بیشترین تلفات از اوکراینی ها میباشدکه جریان اخبار یومیه و سایت های مختلف خبری همین حکایت را دارند. روسیه نیز بدون تلفات نیست زیرا از قدیم گفته اند که در جنگ نان و حلوا بخش نمیشود، اما در جانب روسیه تلفات بیشتر در بین نظامیان است و افراد غیر نظامی کمتر صدمه دیده اند.خسارات وارده مخصوصا بیشتر متوجه اوکراین است که ذیلا مختصر اشاراتی به آن داشته و بعد میپردازیم به آنچه میخواهیم در این ارتباط بگوییم. قابل ذکر میدانم که یاداشت های ذیل، یاداشت های روزانه است که از اخبار و گزارشهای رسانه ها یاداشت برداری گردیده است.


درنخست اوکراین :

دربعد اقتصادی

بر اساس برآوردهای بانک جهانی، اقتصاد اوکراین در سال ۲۰۲۲ حدود ۳۰ درصد کوچکتر شده است. این میزان کاهش تولید ناخالص داخلی، بزرگترین کاهش تولید ناخالص داخلی در تاریخ اوکراین است.

خسارات مستقیم جنگ در اوکراین شامل تخریب زیرساخت ها، ساختمان ها و تجهیزات است. بر اساس گزارش بانک جهانی، تخریب زیرساخت های اوکراین در سال 2023 به بیش از 60 میلیارد دلار می رسد. این تخریب شامل تخریب پل ها، جاده ها، فرودگاه ها و ساختمان های مسکونی و تجاری است.

همچنان خسارات غیرمستقیم جنگ در اوکراین شامل کاهش تولید، افزایش بیکاری و کاهش صادرات است بر اساس گزارش بانک جهانی، کاهش تولید در اوکراین در سال 2023 به بیش از 20 درصد می رسد این کاهش تولید ناشی از اختلالات در زنجیره های تأمین، قطع واردات و کاهش تقاضای داخلی است.

افزایش بیکاری در اوکراین در سال 2023 به بیش از 20 درصد می رسد این افزایش بیکاری ناشی از تعطیلی کارخانه ها و مشاغل و خروج سرمایه گذاران خارجی است.

کاهش صادرات در اوکراین در سال 2023 به بیش از 50 درصد می رسد این کاهش صادرات ناشی از بسته شدن بنادر و فرودگاه ها و کاهش تقاضای جهانی است که در مورد عواقب ادامه این جنگ باید به عرض برسانیم که: جنگ در اوکراین می تواند عواقب بلندمدتی بر اقتصاد این کشور داشته باشد این جنگ می تواند منجر به کاهش رشد اقتصادی، افزایش فقر و نابرابری و افزایش آسیب پذیری اوکراین در برابر شوک های خارجی شود. که با این حال میتوان پیش بینی کرد که اگر در 2024اوضاع بسوی بهبودی پیش برود و جنگ هم خاتمه پیدا کند، این تاثیرات منفی سال ها در اقتصاد این کشور مشاهده خواهد شد.

همچنین، بیش از ۳ میلیون نفر از جمعیت اوکراین به دلیل جنگ آواره شده اند، این آوارگان در داخل اوکراین و در کشورهای همسایه، مانند لهستان، رومانی و مجارستان، اسکان داده شده اند.


 

دربعد تسلیحاتی

در دو سال اخیر، اوکراین علاوه بردارایی های خودش، میلیاردها دلار تسلیحات از کشورهای غربی دریافت کرده است.این تسلیحات شامل موشک های ضد تانک، موشک های ضد هوایی، توپخانه و هواپیماهای بدون سرنشین است.

با استفاده از این تسلیحات، اوکراین نیز توانسته است به ارتش روسیه تاحدی آسیب برساند.

علاوه بر تلفات انسان، اقتصادی و تسلیحاتی، جنگ روسیه و اوکراین خسارات زیادی به زیرساخت های این کشور وارد کرده است، تخمین زده می شود که بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار زیرساخت های اوکراین در این جنگ تخریب شده است.

همچنین، جنگ روسیه و اوکراین باعث ایجاد بحران مواد غذایی در جهان شده است،  اوکراین یکی از بزرگترین صادرکنندگان غلات در جهان است و جنگ باعث اختلال در صادرات غلات این کشور شده، این امر باعث افزایش قیمت مواد غذایی در جهان مخصوصا در اروپا شده است.

ودر روسیه:

تلفات انسان در روسیه عمدتاً در میان نظامیان بوده است. ارتش روسیه در دو سال اخیر، تلفات نسبتا سنگینی در جنگ اوکراین متحمل شده است.

دربعد اقتصادی

بر اساس برآوردهای بانک جهانی، اقتصاد روسیه در سال ۲۰۲۲ حدود ۱۰ درصد کوچکتر شده است . این میزان کاهش تولید ناخالص داخلی، بزرگترین کاهش تولید ناخالص داخلی در تاریخ روسیه است.

همچنین، تحریم های غرب علیه روسیه باعث افزایش قیمت کالاها و خدمات در این کشور شده است. این امر باعث کاهش قدرت خرید مردم روسیه شده است.

خسارات اقتصادی روسیه در سال 2023، به دلیل تحریم های گسترده ای که توسط کشورهای غربی اعمال شده است، نسبتا زیاد بوده است. خسارات مستقیم تحریم ها شامل کاهش صادرات انرژی و کالاهای صنعتی، قطع واردات و خروج سرمایه گذاران خارجی است.

خروج سرمایه گذاران خارجی از روسیه در سال 2023، حدود 50 درصد پیش بینی شده بود که آنهم غیرواقعی ثابت شد، این خروج سرمایه گذاران، ناشی از نگرانی ها در مورد آینده اقتصاد روسیه گفته شده بود.

و خسارات غیرمستقیم تحریم ها شامل افزایش تورم، کاهش ارزش روبل و اختلالات در زنجیره های تأمین است. بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول، تورم در روسیه در سال 2023، به بیش از 20 درصد خواهد رسیدو این افزایش تورم، ناشی از افزایش قیمت کالاهای وارداتی و کاهش ارزش روبل است که این هم در حدپیش بینی است و تا هنوز اثبات آن عملا به مشاهده نرسیده است .

یکی دیگر از پیش بینی ها ارزش روبل روسیه در سال 2023، حدود 70 درصد کاهش خواهد یافت. این کاهش ارزش روبل، ناشی از تحریم ها و خروج سرمایه گذاران خارجی است.

اختلالات در زنجیره های تأمین روسیه در سال 2023، ادامه خواهد داشت. این اختلالات، ناشی از تحریم ها و جنگ در اوکراین است.

اینها همه پیش بینی های رسانه های غربی است که تا هنوز هیچکدام به واقعیت نپیوسته و به نظر میرسد که روسیه با همپیمانانش برای این جنگ که دقیقا میدانستند ناتو را به همراه دارد برآورد کاملا دقیق و استراتیژیک داشته و پیش بینی تضعیف روسیه از لحاظ اقتصادی و یا تسلیحاتی در کوتاه مدت دقیقا غیر واقعی ثابت خواهد شد.

دربعد تسلیحاتی

در دو سال اخیر، روسیه میلیاردها دلار تسلیحات در جنگ اوکراین هزینه کرده است. این تسلیحات شامل تانک ها، نفربرهای زرهی، سامانه های موشکی و هواپیماها است.

با این حال، بر اساس برآوردهای وزارت دفاع روسیه، روسیه نیز تلفات تسلیحاتی قابل توجهی در جنگ اوکراین متحمل شده است.

سایر موارد تلفات

در مجموع، جنگ روسیه و اوکراین تلفات انسانی، اقتصادی، تسلیحاتی و سایر موارد زیادی را برای دو کشور به همراه داشته است. این جنگ همچنان ادامه دارد و مشخص نیست که چه زمانی به پایان خواهد رسید.

تاثیرات جنگ روسیه و اوکراین در جهان و اروپا

جنگ روسیه و اوکراین تاثیرات گسترده ای بر جهان و اروپا داشته است. این جنگ باعث شده است که جهان با یک بحران جدید روبرو شود.

جنگ روسیه و اوکراین باعث افزایش قیمت انرژی و مواد غذایی در جهان گردیده و این امر باعث افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مردم شده است.

همچنین، جنگ روسیه و اوکراین باعث اختلال در زنجیره تامین جهانی شده است. این امر باعث افزایش قیمت کالاها و خدمات در جهان شده است.

تاثیرات سیاسی

جنگ روسیه و اوکراین باعث ایجاد تنش میان روسیه و غرب شده است. این تنش باعث افزایش احتمال جنگ سرد جدید ویا جنگ های خیلی مخرب تر و ویرانگر و حتی سقوط ابدی و کامل بشریت گردیده است.

درمواردی هم میتوان از ناامنی ها نیز سخن گفت. اما یک سلسله تاثیراتی که کاملا مشهود است میتوان بصورت ذیل خلاصه کرد:

·         افزایش قیمت انرژی و مواد غذایی: جنگ روسیه و اوکراین باعث افزایش قیمت انرژی و مواد غذایی در اروپا شده و این امر باعث افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مردم شده است.

·         افزایش ناامنیجنگ روسیه و اوکراین باعث افزایش ناامنی در اروپا گردیده ، این جنگ باعث شده است که کشورهای اروپایی برای تقویت دفاع خود تلاش نموده و دست به تحرکاتی بزنند که میتوان اولین جرقه آمادگی را در آلمان مشاهده کرد.

·         افزایش احتمال گسترش ناتو: جنگ روسیه و اوکراین باعث افزایش احتمال گسترش ناتو به شرق شده و این امر باعث افزایش تنش میان روسیه و ناتو شده است.

آنچه را که فوقا گفته آمدیم اشاراتی بود از تاثیرات این جنگ اولا در سطح هردوکشور درگیر و ثانیا در سطح بین المللی مخصوصا در اروپاکه بیشترین مواد سوخت و غله جات مورد ضرورت خود را از این دوکشور وارد می کنند. اما بررسی این خسارات و تلفات ضرورت به یک تحقیق همه جانبه دارد و اینک مطلب کوتاهی که قرار است در سالگرد این جنگ ارائه شود از آن ظرفیت برخوردار نیست. میپردازیم به گفته های خود ما:

سوال اینجاست که روسیه با وجود برتری نظامی و اقتصادی چرا این جنگ را تا هنوز تمام نکرده است ؟

این سوال و وضعیت موجود ما را وادار به این می کند که نگاهی به روش های استراتیژیک و آنطوریکه  در بحث های استراتیژی مطرح شده است داشته باشیم :

«از نظر تهاجمی هشت طرح و حالت وجود دارد که اولی حمله است که میتواند قبل یا پس از یک تهدیدنظامی و سیاسی صورت بگیرید؛ بعد غافلگیری یا حمله خدعه آمیز؛ وانمود حمله یا شبه حمله؛ اغفال و نیرنگ؛ رخنه؛ فرسایش دشمن و بالاخره تعاقب.

از نظر دفاعی هم شش حالت وجود داردکه عبارت اند از: حالت آمادگی دفاعی، دفع حمله یا نوعی طفره و گریزاز مقابله، جواب سریع یا ضربه در مقابل ضربه، حالت متارکه مشکوک و ایجاد بیم و امید دردشمن، متارکه موقت یا ترک صحنه و بالاخره حالت جدا شدن و توقف موقت جنگ.

تا آنجا که نیروی واقعی مطرحند، پنج نوع تفوق وجود داردکه عبارت اند از: تمرکر، گسترش و تفوق، صرفه جویی، تشدید و تخفیف.

بدین ترتیب 19 جز ترکیب کننده و حالات مختلف در اختیار یک استراتیژیست قرار دارد که باید در کنار یکدیگرقرارگیرند و در پرتو عوامل زمان و مکان با یکدیگرمقایسه شوند و این عوامل اند که در حقیقت مقیاس فرمانها و اساس تصمیمات را تشکیل می دهند.»( ر. ک استراتیژی و رویه های استراتیژیک =صارم و حسینی)

در بحث های جنگی و استراتیژی های تهاجمی و تدافعی اینها روشهای علمی و استندرد هستند که در جنگ روسیه و اوکراین صورت عملی آنرا مشاهده میکنید.

ازطرفی هم لینن که یکی از رهبران بلندپایه و متفکر روسها میباشد، میگوید: « مطمئن ترین استراتیژی در جنگ آنست که آن قدر عملیات را به تعویق انداخت تا نیرو های دشمن روحیه خود را از دست بدهند، و آنگاه ، موقع مناسبی برای حمله است. این وضع دشمن بهترین موقعیت را برای یک ضربه مرگبارهم ممکن و هم آسان می سازد.» (مقدمه ای براستراتیژی اندره بوفر-ص 33)

وقتی وارد بحث های استراتیژی شویم می بینیم که طبق بررسی های که محقیقین این خط انجام داده اند لینن هم یکی از استراتیژیست های مطرح در جهان است که تا امروز نظریاتش بکار بسته میشود و ما در جنگ روسیه و اوکراین از جانب روسیه طبق برداشت خود ما همین روش و استراتیژی را دقیقا مشاهده می کنیم.

روش روسیه در این جنگ و به تاخیر انداختن نتیجه نهایی جنگ، چنانچه مطالعه می شود طرفداران این جنگ را که به اصطلاح دار و دسته امریکا هستند از گرمی و داغی های ایام آغاز جنگ به پائین آورده است، کشور های زیاد که در روز های نخست مخصوصا از اروپا وعده های بالا بلندی به اوکراین داده بودند اکثرآ عقب نشسته و دست از کمک کشیده اند و به نظر میرسد که کم کم اوکراین در این جنگ تنها خواهد ماند.

امریکا که در پی باقی ماندن به قدرت هژمونی خودش از راه زور و فشار است و طی سه دهه گذشته خرابی های زیاد را مخصوصا در آسیاد ببار آورده عملا در همه موارد شکست خورده که ما بار ها آنرا بصورت مشروح نوشته ایم.

دانشمندی گفته بود که : کشور گشا ها پولی را که بخاطر گسترش خاک خود در جنگ مصرف می کنند اگر زمین بخرند بیشتر از آنچه هدف شان در جنگ است میشود. امریکا نیز اگر این همه امکانات را در جهت آسایش بشریت هزینه میگرد امروز نفرتی که نسبت بخود در دلهای مردم جهان دارد، نداشت. بلکه در قلب ها حکومت میکرد.

برای جنگ موجود تاریخ ختم تعیین کردن بی نهایت مشکل است اما آنچه به نظر میرسد اینست که در طول سه دهه گذشته تمام فشار های که در کشور های مختلف از جانب امریکا اعمال شده نتیجه همه عکس آن چیزی بوده که امریکا از آن توقع داشته است. بعنون مثال: چهل سال تحریم ایران، ایران را نه تنها وادار به تمکین در برابر امریکا نکرد بلکه به یک قدرت نظامی نه تنها در سطح منطقه بلکه در سطح جهان تبدیل نمود.  9 سال بمبارد حوثی های یمن، گرچه ظاهرا گفته میشد که عربستان است که یمن را بمباران می کند، اما واقعیت امر این بود که طیارات امریکایی و پیلوت های امریکا بودند که این حملات را سازماندهی می کردند، اما نتیجه را می بینیم که امروز حوثی های یمن به یک قدرت نظامی در منطقه تبدیل شده و مرد مردانه در مقابل تجاوز امریکا و اسرائیل ایستاده و حتی یک کشتی امریکایی در دریای سرخ اینک امنیت ندارد و حوثی هم بصورت آشکار می گویند که ما زدیم و باز هم می زنیم. تلاش های در جهت کاهش توان نظامی روسیه و دامن زدن به جنگ اوکراین یکبار دیگر روسیه را بصورت یک بلاک قدرتمند جهانی مطرح ساخت که برای امریکا و متحدینش در حال حاضر بی نهایت مشکل است که ادعای قدرت هژمون جهانی را داشته باشند.

اتحاد ها و روابط تنگاتنگ کشور های چین، ایران، افریقای جنوبی، هندو تعدادی از کشور های قدرتمند اقتصادی دیگر با روسیه عملا خواب قدرت هژمونی جهانی را از سرش بدور ساخته است.

اتحادیه سازمان حوزه شانگهای ، بریکس  در واقع کلید استارد نابودی امریکا است.

گرچه امریکا در همه عملیات های که تاهنوز در شرق انجام داده محکوم به شکست بوده، اما اخیرآ کمک و طرفداری علنی از اسرائیل، این کشور را در اذهان بین المللی کاملا مفتضح ساخت. اسرائیلی که کشور های مختلف جهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان آنرا تروریست میخوانند یگانه حامی اش امریکا است، چه از لحاظ سیاسی و چه از لحاظ مالی و نظامی که این خود بزرگترین ضربه حیثیتی برای امریکا گردیده است.

بحث ما جنگ روسیه و اوکراین است. در آستانه آغاز سال سوم این جنگ هستیم، تلفات انسانی و اقتصادی کماکان ادامه دارد و دنیا همه میدانند که اگر امریکا دست از حمایت اوکراین بکشد دیگر جنگی نیست و روسیه هم بارها اعلان نموده که در پی اضمحلال اوکراین نیست. این جنگ باعث گردیده که میلیون ها انسان در جهان خسارت دیده و توان خرید حتی احتیاجات اولیه خود را از دست بدهند. بنا براین آرزوی ما اینست که جهان غرب و سایر کشور ها بجای فرستادن تسلیحات که باعث تشدید و ادامه جنگ میشود، کمر همت بسته به حل این معضل اقدام نمایند و یا این دو کشور را بحال خود واگذار کنند که در این صورت ما یقین داریم با اعمال هریک از این دو پیشنهاد به این جنگ خانمان سوز نقطه پایان گذاشته خواهد شد و در غیر آن مسئولیت اینهمه تباهی ها بدوش کسانی خواهد بود که در جهت ادامه این جنگ گام برمیدارند.