۱۴۰۳ بهمن ۸, دوشنبه

ناراندرا مودی چهره شرور و نفاق افگن

 

Bottom of Form

 

 

حکومت هند در پی اشتعال آتش نفاق بین هندو ها و مسلمانان

غلام علی صارم

سه شنبه 9دلو1403



ناراندرا مودی صدراعظم متعصب و تنگ نظر مذهبی، یکبار دیگر اقدام به ایجاد تنش و تفرقه بین ساکنین مسلمان و هندو باور سرزمین هندوستان نموده است. 

او که با طرفداری از هندو های متعصب و تنگ نظری که اقدام به تخریب مسجدبابری نموده و آن مسجد تاریخی را تخریب کردند، حزبش به قدرت رسیده و توانست دومرتبه براریکه قدرت تکیه زند، در همین مکان تخریب شده معبدی را افتتاح نمود و سنگ تهداب آن را بدست خودش گذاشت.

در دورقبلی حکومتش شعله های نفاق را بین هندو ومسلمان چنان شعله ورساخت که باعث قتل و کشتار هزاران انسان گردید.

سخنگوی حزب برسراقتدار بهاراتیاجاناتا  در راس ناراندرا مودی، خانم  نوپور شارما در یک مصاحبه اش به پیامبر اسلام ص علنا توهین نموده و با گفتن سخنانی که هیچ گونه مدرک و منبع تاریخی مستند ندارد قلب میلیون های مسلمان را خونین و احساسات شانرا جریحه دار ساخت.

نارندرا مودی که ظاهرآ یک هندوی مذهبی متعصب میباشد تاهنوز دیده شده که با اینگونه موج سواری ها قدرت و حکومت هند را توانسته بدست گیرد.

او چه بخواهد و چه نخواهد امروز بیش از بیست فیصد مردم ساکن در هند مسلمان هستند و سرزمین هند بعد از اندونیزیا و پاکستان کشوری است که بیشترین جمعیت مسلمان در آن ساکن می باشند. شعله ورسازی نفاق که بار بار این پیر خرفت به آن دست زده است برای سرزمین و مردم هند زهر است اما برای آقای مودی آنگونه که دیده میشود فضله گاو از میلیون ها انسان غیر هندو برایش با ارزشتر است. او یک انسان شرور بوده و هست و شعار های بزرگترین دموکراسی جهان هم با توجه به عملکرد های این مرد نفاق پرورهمه دروغ و شایعه ای بیش نیست.

دراین روز ها بازهم او و حکومتش (دوشنبه8دلو1403) دست به اقدام شرورانه دیگری زده است که در واقع  نمک پاشیدن به زخمی های کهنه و نیمه التیام یافته میباشد.

طبق گزارش آژانس خبری فرانس پرس :

«حکومت هند روز دوشنبه، ۲۷ جنوری (هشتم دلو) اعلام کرد که نشان 'پادما بوشان' یکی از عالی‌ترین نشان‌های دولتی این کشور، به شخصیت مذهبی جنجالی که به تحریک مردم برای تخریب مسجد تاریخی بابری متهم است، اعطا خواهد شد. این تصمیم با واکنش‌ها و انتقادهای گسترده روبرو شده است.

سادوی رتمبارا پیش از این به دلیل نقش‌آفرینی در تخریب مسجد تاریخی بابری در سال ۱۹۹۲ با اتهامات جنایی مواجه شده بود. تخریب این مسجد باعث خشونت‌های گسترده دینی در هند شد که در نتیجه آن نزدیک به ۲۰۰۰ نفر کشته شدند.

سال گذشته، نرندرا مودی، صدراعظم هند، معبد بزرگی را درست در مکانی که مسجد بابری ساخته شده بود، افتتاح کرد. این اقدام به‌عنوان نماد پیروزی پالیسی‌های هندوگرایانه او تلقی می‌شود.»

در عین حال، حکومت هند روز یکشنبه اعلام کرد که به پاس"خدمات اجتماعی" سادوی رتمبارا ، نشان 'پادما بوشان'، سومین و بالاترین نشان ملکی این کشور به او اعطا خواهد شد.

 اولا این حرکت مضحک ونشاندهنده بی ارزشیی این نشان میباشد که در پی یک عمل تفرقه افگنانه بین مردم یک سرزمین اهدا می شود. کشوری که از یک سال به اینطرف برسکوی پرنفوس ترین کشور جهان بجای چین ایستاده، اگر گرفتارنفاق  با حد اقل بیست فیصد از ساکنان خودش گردد واقعا برایش فاجعه و بزرگترین درد سرخواهد بود. البته با توجه به این که باقی نفوس هند همه پیروان هندوئیسم نیستند بلکه ادیان دیگری مثل بودا، جین؛ سیک؛ زردتشت ؛ بهود؛ مسیحی و صدها فرقهء دیگر که با افکار تندروانه مودی مخالف هستند، نیز شامل ساکنین این سرزمین بوده و در این کشور زندگی باهمی دارند، اما اسلام بعد از هندوئیسم دومین دینی است که بیشترین پیروان را از لحاظ نفوس دارند. 

حزب بهاراتیاجاناتا که در راس آن اینک ناراندرا مودی صدراعظم فعلی هند قرار دارد، بعداز سال 1992و تنش های که در پی مسجد بابری ایجاد شد، توانست که براین موج سوار شده و با سوء استفاده از احساسات هندو های متعصب قدرت این کشور را بدست آورده و در دو دور حکومتش آنچه از اعمال او جلب توجه می کند حرکات تفرقه افگنانه و ایجاد تنش بین هندو و مسلمان است و بس . اما بیخبر از اینکه اگر در آن زمان تعداد مسلمانان هند به 14% میرسید، اینک این تعداد بالای بیست فیصد است یعنی تقریبا یک چهارم نفوس هند را مسلمانان تشکیل میدهند به علاوه این تعداد با همه ساکنین هند بجز طرفداران مودی و عده ای قلیل هندو های متعصب با همه رفتار نیک و مسالمت آمیز دارند که با توجه به این وضعیت ادامه تنش آفرینی و حرکات غیر انسانی نفاق افگنانه مودی را  ما هم به ضرر خودش و هم به ضررسرزمین و مردم هند میدانیم.

مودی صدراعظم هند کسی است که در دو دور تصدی حکومت هند نشان داده است که در برابر مسلمانان ساکن در کشورش حرکات کاملا خصمانه داشته و هیچگاهی  در مقابل اینها انسانی فکر نکرده است  شعار های دموکراسی خواهی و کشور هند را بزرگترین دموکراسی جهان خطاب کردن تبلیغاتی است کاملا پوچ و بدور از واقعیت.

ما از مسلمانان هند میخواهیم که بدور از هرگونه اختلافات و با اصل قرار دادن توحید و وحدت کلمه و زندگی مسالمت آمیز با همه ادیان و فرقه های ساکن در هند در برابر حرکات غیر انسانی و نفاق افگنانه این پیر خرفت متعصب ایستادگی نموده و نگذارند که زندگی آرام و بدور از جنگ و نفاق مردم فدای هوسرانی های یک فرد گردد.

 

۱۴۰۳ دی ۲۳, یکشنبه

آتش سوزی در لس آنجلس

 

 

آتش سوزی در لس انجلس یکی از بزرگترین وزیبا ترین شهرهای دنیا

غلام علی صارم

23/10/1403

برمبنای گزارش های پخش شده از رسانه های مختلف آتش‌سوزی مهیب و بس خطرناک و غیر قابل کنترول ‌ از سه‌شنبه هفته پیش شروع شد و با بادهای قدرتمند «سانتا آنا» که در بعضی نقاط با بیش از 70 مایل در ساعت (112 کیلومتر در ساعت) می‌وزید، شعله‌ور شد. بادها روز چهارشنبه ادامه یافت و برای مدتی حمله هواپیماها به آتش از آسمان بسیار خطرناک بود و تلاش آنها را با مشکل مواجه کرد. آتش‌سوزی «پالیسیدس» بین «سانتا مونیکا» و «ملیبو» در بخش غربی لس‌آنجلس و آتش‌سوزی «ایتون» نزدیک «پاسادینا» در شرق شهر، حالا به‌عنوان ویرانگرترین آتش‌سوزی‌ها در تاریخ نه تنها لس‌آنجلس بلکه امریکا شناخته می‌شوند.

گزارش های که لحظات قبل بدست آوردیم تا هنوز به تعداد ی16نفر کشته، سیزده نفر مفقود الاثر، نزدیک به 9 هزار ساختمان ویران،  بیش از 180 هزار نفر مجبور به ترک منزل و برای 200 هزار نفر دیگر هم دستورهای هشدار تخلیه صادر شده است. شعله‌های آتش سریع به خانه‌ها و مغازه‌ها می‌رسند و دود محله‌های زیبایی را که محل زندگی افراد مشهور بسیاری است، در برگرفته است. طی چند روز گذشته این آتش سوزی نه تنها مهار نشده بلکه ساعت به ساعت در حال گسترش است. 

آنطور که خبرگزاری AP گزارش داده، «گوین نیوسام»، فرماندار کالیفرنیا گفته که این ایالت بیش از 1400 پرسنل آتش‌نشانی را برای مقابله با آتش‌سوزی مستقر کرده است. «جیم مک دانل»، کلانتر اداره پلیس شهرستان لس‌آنجلس هم در جریان کنفرانس مطبوعاتی چهارشنبه گفت: «این یک زمان غم‌انگیز در تاریخ ماست. اینها شرایط بی‌سابقه اما همچنین غیرقابل پیش‌بینی‌اند؛ زیرا آتش همچنان در حال گسترش و ظهور در مکان‌های مختلف است و هیچ‌یک از ما نمی‌دانیم که مورد بعدی کجا خواهد بود.

«مجله فوربس بعد از برشمردن دلایل نوشته که این آتش‌سوزی‌ها یادآور این است که هوای شدید آتش‌سوزی نه‌تنها در کالیفرنیا، بلکه در سراسر کشور تهدیدی رو به رشد است. متغیرهای زیادی در فعالیت آتش‌سوزی وجود دارد که کنترل آنها دشوار است، مانند رفتار انسان و برخورد صاعقه. بااین‌حال آنچه قابل اندازه‌گیری، تجزیه و تحلیل است، شرایطی است که اجازه می‌دهد آتش به سرعت گسترش یابد و فاجعه‌بار شود: مفید است که به تفکیک شهربه شهر از تغییرات آب‌وهوایی آتش‌سوزی مطلع شوید که می‌تواند نشان دهد که خطرات آتش‌سوزی محلی در طول زمان چگونه تکامل یافته است. خطراتی که امروز با آن روبه‌روییم با خطرات پنج، 10 یا 30 سال پیش یکسان نیست».

در مورد عوامل این آتش سوزی که نه تنها امریکا بلکه همه جهان را مبهوت ساخته دلایل زیادی نوشته اند، مثل شرایط اقلیمی، عدم رعایت احتیاط در مصرف برق و... که ما روی آن تبصره نداریم اما اینرا متذکر می شویم که خانه های دهها میلیون دالری که اکثرا از ستاره های هالیود و نخبگان سیاسی اقتصادی بوده است که از امکانات ایمنی بالایی برخوردار بودند همه طعمه آتش گردیدند. طوفان بی سابقه و وزش شدید باد در گسترش این آتش نقش اساسی داشته است.

بدون شک شهر و مناطقی که در زیبایی خودش شهره و سر زبانها بود امروز به تل خاکستر تبدیل شده است.

سوال ما اینست که : امریکا کشور قدرتمند جهان هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ نظامی و تکنالوژی و... در جهان حرف اول را میزند چگونه در برابر آتش سوزی یک شهر ناتوان و عاجز می ماند؟

امروز در نقطه نقطه جهان اگر آشوبی و جنگی برپا است یکطرف قضیه قطعا امریکا است و اسلحه این کشور است که در نقاط مهمی همچون اکراین خاور میانه جنگهای خانمان سوز را بپا نگهداشته است. ترامپ رئیس جمهور جدیدآ انتخاب شده این کشور اخطار داد که اگر تا دو روز دیگر اسیران اسرائیلی را حماس آزاد نکند خاور میانه را به جهنم تبدیل می کند. در حالی که همین اسرائیل طی یک سال و چند ماهی که گذشته بیش از 50000نفررا در غزه به توسط بمباران های وحشیانه به قتل رساند، 100000نفر را مجروح کرد، در میان کشته شدگان و زخمی ها هزاران زن و کودک وجود دارد و گفته میشود که بیش از 10000 نفر در زیر آوار ها گیر مانده اند، خرابی شهر و قصبات که حد و اندازه نداردو همین حالاجهان شاهد تشیع جنازه ودفن روزانه دهها تن از ساکنین غزه و لبنان و یمن میباشد، اما این رئیس جمهور حامی جنایات اسرائیل، همه را نادیده انگاشته و تمام توجه اش را به چند نفر اسیر اسرائیلی معطوف داشت، اما روز موعودی که او گفته بود هنوز فرا نرسیده بود که در کشور خودش آتش سوزی به این گستردگی رخ داد که با آن همه قدرتی که این کشور دارد در برابر آن به زانو درآمده است.

علاوه برعوامل طبیعی و غیر طبیعی که در گسترش این آتش سوزی گفته شده و گفته میشود مسایل دیگری نیز هست که ذهن هرپژوهشگری را بخود معطوف میدارد.

به نظر میرسد که موارد ذیل خیلی مهم و قابل دقت است :

1-   لغو بیمه آتش سوزی از سه ماه قبل در این ایالت که این خود بیانگر اینست که زیر کاسه این آتش سوزی نیم کاسه ای هم وجود دارد. زیرا این بیمه با کدام دلیل و برمبنای چه علتی لغو گردیده است . سه ماه قبل بیمه آتش سوزی لغو و به تعقیب آن آتش سوزی به این گستردگی رخ میدهد که در طول تاریخ امریکا آتش سوزی های که صورت گرفته کاملا بی سابقه بوده است و حتی گفته میشود که خطرات آتش سوزی را نباید در سایر شهر ها نادیده گرفت.

نوت: طبق اخباری که بعداز آتش سوزی ها پخش گردیده است احتمالا روی این مورد تجدید نظر صورت گرفته و حدا اقل برای یکسال دیگر تمدید شده و در جهت پرداخت خسارات وارده از ناحیه آتش سوزی همکاری صورت بگیرد.

2-   گفته میشود که در محلات مختلف منباب احتیاط نل های آب نصب شده که مخصوص دستگاه های اطفائیه میباشد و مردمان محل حق استفاده از آن را ندارند. زمانیکه دستگاه های اطفائیه میخواستند از این نل ها آب بگیرند، اکثرآ آب نداشته و بعضا اگر آبی وجود داشته از فشار کافی که بتواند تانکر های مورد نیاز را پر کند برخوردار نبوده است .

3-   برای اکثر مردم گفته شده که فقط خود تان بیرون شوید و حتی موتر های تانرا نبرید که در جریان رفتن با موتر در سرکها ازدحام زیاد شده و باعث بندش و تاخیر در ارائه خدمات آتش نشانی میگردد که از همین موتر های بجا مانده اکثر توسط نیروهای آتش نشانی پرس گردیده و در گوشه ای از سرک پرتاب شده است.

و موضوعات دیگری که زمان آنرا مشخص خواهد کرد.

بهرصورت این آتش سوزی یک فاجعه بزرگ انسانی است که باعث بی خانمانی دهها هزار خانواده گردیده است که ما نسبت به همه آنها حزن و اندوه خود را اعلان می نماییم .

۱۴۰۳ دی ۲۱, جمعه

 

طرحی پیرامون حل تنش های افغانستان و پاکستان

با نگاهی به تاریخ ایجاد پاکستان در هفتاد و هفت سال قبل در می یابیم که روابط ایندو کشور هیچگاهی بدوراز چالش نبوده و اگر زمانی تا حدی ظاهرآ نورمال هم بوده شبیه به آتش زیر خاکستر بوده است. با وجود این همه اگر گاهی روابط تنش زا و شکننده هم بوده ولی قطع رابطه صورت نگرفته است، زیرا روابط ایندو کشور چه از لحاظ اجتماعی و سیاسی و چه از لحاظ فرهنگی و اقتصادی یک ضرورت بوده و هست.

بررسی سیاست های منفی و گاهی حتی خصمانه پاکستان در برابر افغانستان اکثرآ ملموس و یک بحث طولانی است که ما از آنجاییکه در پی حل تنش ها هستیم نمیخواهیم که حتی به آنها اشارتی داشته باشیم زیرا بحث روی آنها فقط به چالش های موجود افزوده و روابط آینده را بیش از پیش مکدر می سازد.

برخورد های که تاهنوز صورت گرفته از جمله انسداد بنادر تجارتی نه تنها برای تاجران افغانستان بلکه برای تاجران پاکستانی بیشتر زیان آور بوده است. بنا براین تامین روابط حسنه را بین این دوکشور یک ضرورت میدانیم و از لحاظ مختلف به آن تاکید می نماییم مثلا:

1-   داشتن فرهنگ دینی و مذهبی مشترک.

2-   داشتن روابط قومی و خانوادگی بصورت خیلی وسیع و گسترده.

3-   داشتن مرز طولانی دوهزارو دوصد کیلومتر و بقولی بیشتر که در دو طرف این مرز خانواده های زندگی میکنند که روابط خیلی نزدیک قومی و فامیلی دارند.

4-   قابلیت عبور و مرور از تمام نقاط مرز مشترک.

5-   داشتن روابط تجارتی که ریشه های آن برمیگردد به قبل از تولد پاکستان.

و دهها مورد دیگر...

پس بنابراین روابط دوکشور باید بصورت جدی بازنگری گردیده و دو طرف صادقانه در جهت تنش زدایی اقدام نمایند. مشخصا ایجاد یک کمیسیون تحت عنوان بررسی وحل روابط دوکشور را پیشنهاد می نمایم که اولاکلیه روابطی را که توآم با تنش بوده مورد بررسی قرار دهند تا نقاط ضعف و نقاط تنش زا مشخص شده و به طرح یک استراتیژی منصفانه اقدام نمایندتا مردم هردو کشور بتوانند به سلامتی و آسایش زندگی کنند. در غیراین صورت مردم و مخصوصا در حال حاضر مردم پاکستان هر روز در برابر ناامنی های که وجود دارد قربانی میدهند اما نظام و ارتش پاکستان بجای تدبیر عقلانی دست به حملاتی علیه مناطق مسکونی افغانستان زده و باعث کشتارزنان و کودکان و مردان سالخورده شده و با ابراز سخنان تخریش آور فقط به تیره گی روابط میافزایند.

با صراحت بگویم که جداسازی مردم افغانستان و پاکستان یک امر محال است و اگر به تاریخ تنش ها هم دقت شود همیشه مشکل از سیاستمداران بوده نه مردم عادی دوکشور.

طرح ما برای بهبود روابط و حل تنش ها همانگونه که ذکرشد ایجاد یک کمیسیون است و افرادی که ازهردو طرف در این کمیسیون استخدام میشوند به مسایل سیاسی تاریخی دوکشور و تنش های که در روابط دوکشور وجود داشته باید آگاه باشند. کمیسیون شامل ده نفر یعنی از هر کشور پنج نفر از نخبگان سیاسی تاریخی باشند.

خوبست که در مورد این کمیسیون توضیح بیشتری خدمت دوستان و کسانیکه علاقه مند حل این تنش ها هستند ارائه نمایم.

اولا از همه بزرگان و دوستان تقاضا می نمایم تا در این طرح که آغاز آن با ایجاد یک کمیسیون بررسی و حل تنش ها است تامل نمایند. من آنچه به نظرم بهترآمده نوشته ام و طرح و نظرم را قابل دقت و نقدو برسی میدانم.

ارزیابی کلی پیشنهاد :

تشکیل یک کمیسیون مشترک از افراد آگاه به مسائل سیاسی و تاریخی برای ریشه‌یابی اختلافات و ارائه راهکارهای جامع، یک رویکرد منطقی و دیپلماتیک برای حل این مسئله پیچیده است. دلایل اصلی که این پیشنهاد را ارزشمند می‌کند عبارتند از:

  • تاکید بر ریشه‌های تاریخی و سیاسی اختلافات: این رویکرد نشان می‌دهد که برای حل یک مشکل دیرینه، باید به ریشه‌های آن پی برد. با شناخت عمیق از عوامل تاریخی و سیاسی که به ایجاد این اختلافات دامن زده‌اند، می‌توان راهکارهای پایدارتری ارائه داد.
  • تاکید بر همکاری و گفتگو: تشکیل یک کمیسیون مشترک به معنای ایجاد یک مکانیزم برای گفتگو و همکاری بین دو کشور است. این امر می‌تواند به افزایش اعتماد متقابل و کاهش تنش‌ها کمک کند.
  • در نظر گرفتن منافع مشترک: با توجه به اینکه دو کشور همسایه و دارای مرز مشترک طولانی هستند، منافع مشترکی نیز دارند. یک کمیسیون مشترک می‌تواند به شناسایی این منافع مشترک و یافتن راهکارهایی برای بهره‌برداری از آن‌ها کمک کند.

چالش‌ها و ملاحظات:

با وجود مزایای این پیشنهاد، باید به برخی چالش‌ها و ملاحظات نیز توجه داشت:

  • اعتمادسازی: ایجاد اعتماد متقابل بین دو طرف، یکی از بزرگترین چالش‌ها است. سال‌ها تنش و اختلاف، به سادگی از بین نمی‌رود و احیای اعتماد نیازمند زمان و تلاش مستمر است. یعنی نباید از طولانی شدن حل تنش ها مایوس شد زیرا این تنش ها و مشکلات عمر بس طولانی دارد.
  • فشارهای داخلی: این یک واقعیت عینی است که هر یک از دو کشور تحت تأثیر فشارهای داخلی و گروه‌های مختلف سیاسی قرار دارند. این فشارها می‌تواند بر تصمیم‌گیری‌های کمیسیون مشترک تأثیر گذاشته و روند حل اختلافات را کند کند. و این بنبست را باید با استقامت و عقلانیت رفع و مدیریت کرد.
  • پیچیدگی مسائل مرزی: مسایل مرزی اغلب بسیار پیچیده و حساس هستند و حل آن‌ها نیازمند مذاکرات طولانی و فشرده است مخصوصا مرز این دو کشور. یعنی نباید توقع داشت که پیچیده گی های مرزی را در کوتاه مدت حل کرد.
  • تضمین اجرای توافقات: حتی اگر کمیسیون مشترک بتواند به توافقاتی برسد، اجرای این توافقات نیازمند اراده سیاسی قوی از سوی هر دو کشور است. یعنی هردو کشور توافق نمایند که برای کمیسیون صلاحیت بیشتر در جهت حل تنش ها تفویض نمایند.

توصیه‌های تکمیلی:

برای بهبود این پیشنهاد، می‌توان موارد زیر را نیز در نظر گرفت:

  • نقش جامعه مدنی: علاوه بر دولت‌ها، می‌توان از ظرفیت جامعه مدنی و نهادهای غیردولتی برای تسهیل گفتگو و ایجاد تفاهم بین دو ملت استفاده کرد.
  • مشارکت بازیگران بین‌المللی: کشور های ثالث و سازمان‌های بین‌المللی می‌توانند نقش تسهیل‌گری را ایفا کرده و به حل اختلافات کمک کنند.
  • مکانیسم‌های حل اختلاف: تعریف مکانیسم‌های مشخص برای حل اختلافات احتمالی در آینده، می‌تواند به ثبات و پایداری توافقات کمک کند.

نوت: تعریف مکانیسم های مشخص برای حل اختلافات زمانی میتواند صورت گیرد که قبل از آن اختلافات ریشه یابی گردیده باشد.

در نهایت، حل اختلافات بین افغانستان و پاکستان یک فرآیند طولانی و پیچیده است که نیازمند تلاش‌های مستمر و همکاری همه جانبه است. به نظر میرسدکه ایجاد این کمیسیون یک گام مهم در این مسیر است و می‌تواند به عنوان پایه و اساس برای تلاش‌های آتی مورد استفاده قرار گیرد.

عمیق‌تر شدن در دلایل تاریخی و کنونی اختلافات

به نظر میرسد که تشکیل کمیسیون مشترک برای حل اختلافات بین افغانستان و پاکستان، بسیار ارزشمند و قابل تامل است. برای اینکه بتوانیم به صورت جامع‌تر به این موضوع بپردازیم، بهتر است به ریشه‌های تاریخی و دلایل کنونی این اختلافات نگاهی دقیق‌تر داشته باشیم.

ریشه‌های تاریخی اختلافات:

  • تقسیم هند و ایجاد پاکستان: تقسیم هند و ایجاد پاکستان بر اساس خطوط قومی و مذهبی، باعث ایجاد مرزهای مصنوعی و اختلافات عمیق بین مسلمانان و هندوها شد. این تقسیم‌بندی، به ویژه در مناطق مرزی مانند مناطق پشتون‌نشین، باعث ایجاد تنش‌ها و درگیری‌هایی شد که تا امروز ادامه دارد.
  • مسئله خط دیورند: خط دیورند که به عنوان مرز بین افغانستان و پاکستان تعیین شده است، از نظر افغانستان هرگز به رسمیت شناخته نشده است. این مسئله، یکی از مهم‌ترین دلایل اختلاف بین دو کشور است.
  • حمایت پاکستان از گروه‌های مخالف دولت افغانستان: پاکستان به طور مکرر متهم به حمایت از گروه‌های مخالف دولت افغانستان، از جمله طالبان، شده است. این حمایت‌ها، باعث بی ثباتی در افغانستان و افزایش تنش بین دو کشور شده است.
  • مسائل قومی و زبانی: وجود اقوام مشترک مانند پشتون‌ها در دو سوی مرز، هم می‌تواند به عنوان عاملی برای اتحاد عمل کند و هم می‌تواند باعث رقابت و اختلاف شود.
  • مداخلات خارجی: مداخلات کشورهای خارجی در امور داخلی افغانستان و پاکستان، به ویژه رقابت‌های ژئوپلیتیکی بین قدرت‌های بزرگ، بر پیچیدگی این اختلافات افزوده است.

دلایل اختلافات موجود:

  • مسائل امنیتی: وجودگروه‌های تروریستی در مناطق مرزی، قاچاق مواد مخدر و حملات مرزی، از جمله مهم‌ترین چالش‌های امنیتی بین دو کشور است.
  • مسائل اقتصادی: رقابت بر سر منابع آب، اختلافات تجاری و عدم همکاری در زمینه‌های اقتصادی، از دیگر دلایل تنش بین دو کشور است.
  • عدم اعتماد متقابل: سالها تنش و درگیری، باعث ایجاد عدم اعتماد عمیق بین دو طرف شده است.
  • تأثیرگذاری قدرت‌های خارجی: رقابت های  ژئوپلیتیکی بین قدرت‌های بزرگ در منطقه، همچنان بر روابط افغانستان و پاکستان تأثیرگذار است.

اینها مسائلی هستند که در مجموع و بعضا به تنهایی باعث ایجاد اختلاف و تنش گردیده است که باید از جانب کمیسیون مورد دقت و ارزیابی قرار گرفته در پی حل منازعه و کشمکش باید برآمد.

راهکارهای پیشنهادی برای حل اختلافات:

البته راهکار های پیشنهادی را باید بعد از بررسی کمیسیون و تثبیت نقاط اختلافی ارائه کرد اما قبل ازآن نیز میخواهم اشارتی داشته باشم :

  • تقویت دیپلماسی: افزایش گفتگوهای دیپلماتیک در سطح بالا و ایجاد مکانیزم‌های هم‌کاری در زمینه‌های مختلف.
  • حل مسائل مرزی: تعیین دقیق مرزها و ایجاد مکانیزم‌های مدیریت مرز مشترک.

نوت: چنانچه به عرض رسید، پیچیدگی مرزی به حدی نیست که به این زودی ها حل گردد و مخصوصا این موضوع به دقت بیشتر نیاز دارد.

  • همکاری در مبارزه با تروریسم: تقویت همکاری‌های امنیتی برای مبارزه با گروه‌های تروریستی که امنیت هر دو کشور را تهدید می‌کنند.
  • توسعه روابط اقتصادی: همکاری‌های اقتصادی، ایجاد مناطق آزاد تجاری و سرمایه‌گذاری مشترک.
  • حمایت از جامعه مدنی: تقویت نقش جامعه مدنی و نهادهای غیردولتی در ایجاد گفتگو و تفاهم بین دو ملت.
  • درگیر کردن بازیگران بین‌المللی: جلب حمایت و مشارکت کشورهای ثالث مخصوصا همسایه ها و بعضا کشور های تاثیر گذار و سازمان‌های بین‌المللی برای تسهیل روند حل اختلافات البته سازمان ها و کشور های که سابقه دخالت های غیراخلاق و برخلاف کنوانسیون های بین المللی در هردو کشور نداشته باشند.
  • شکی نیست که برنامه های سیاسی اجتماعی را افکار عامه جهت میدهد و یا ساده تر عرض شود جهت دهی امورسیاسی اجتماعی بوسیله افکار عامه صورت می گیرد و آنچه افکار عامه را جهت میدهد تبلیغات است که این مهم بوسیله رسانه ها اعم از صوتی، تصویری و چاپی وفضای مجازی  میسر میگردد که در شروع کار باید به این مهم پرداخته شده واز رسانه ها خواسته شود تا در جهت رفع تنش ها هماهنگ با کمیسیون عمل نموده وتبلیغات بصورت کل در جهت آیجاد فضای آرامش و اعتماد سازی به پیش برود.

موضوعات دیگری که می‌توان به آن‌ها پرداخت:

  • تأثیر جنگ در افغانستان بر روابط دو کشور؛
  • نقش هند در این معادله؛
  • چالش‌های پیش روی اجرای توافقات صلح.

با وجودیکه ایجاد کمیسیون و حل مشکلات دوکشور یک ضرورت است، تاکید می شودکه در حل موضوعات تنش زا و اختلافات موجود راه اصلی و اساسی از همان مجرای دیپلماتیک باشد و اینرا نیز باید اذعان داشت که این موضوع بسیار پیچیده است و یافتن یک راه حل سریع و آسان برای آن آنقدرهم ساده نیست وحل اختلافات بین افغانستان و پاکستان نیازمند تلاش‌های مستمر و همکاری همه جانبه است. که تنها ایجاد همین کمیسیون میتواند این راه را هموار سازد. والسلام

به امید حل تنش ها و منازعات بین کشور های مسلمان و برادر افغانستان و پاکستان

غلام علی صارم

 

۱۴۰۳ دی ۱۷, دوشنبه

سخنی که نه مبنای انسانی دارد و نه اسلامی !

 

سخنی که نه مبنای انسانی دارد و نه اسلامی !

غلام علی صارم

17/10/1403

با تاسف به عرض برسانیم که همسایه ما کشور اسلامی پاکستان یکبار دیگر با ابراز این جمله به همه مردم افغانستان به اندازه یک پاکستانی نداسته و بی ارزش تلقی نمودند. با تاسف سخن‌گوی ارتش پاکستان احمدشریف چودری گفته است که: ( جان یک پاکستانی نسبت به همه افغانستان اولویت دارد.)

او با ابراز این سخن غیرانسانی چهره و هدف ظالمانه و غیر انسانی را به نمایش گذاشت. این ادعا از طرف سخنگوی ارتش پاکستان در حالی صورت میگیرد که روزانه دهها انسان پاکستانی اعم از نظامی و غیر نظامی بدست مخالفین شان (تی تی پی) به قتل میرسند؛ گروه های که زمانی خود شان به منظور نا امن سازی دیگران ساخته بودند که اینک نیت نا پاک شان همانها را علیه خود شان قرار داده است. و عملا پاکستان به آتشی می سوزد که خود آنرا برای سوختاندن دیگران مشتعل نموده بودند.

در گذشته نیزهمین ادعا از جانب بزرگان آن کشور صورت گرفته بود که گویا همه افغانستان و مردمش را فدای یک پاکستانی می نمایند. ولیکن ما اینگونه فکر نمی کنیم ، ما به انسانیت فکر می کنیم، ما از گرفتاری و پریشانی مردم پاکستان ناراحت هستیم و از کشته شدن و زخمی شدن انسان ها در این کشور رنج می بریم.

ما پاکستان و مردمش را فدای مردم و افغانستان نمی کنیم و همانگونه که برای افغانستان و مردم خود خیر و صلاح و امنیت و آرامش میخواهیم، برای مردم پاکستان نیز چنین استدعا می نماییم. زیرا ما و مردم پاکستان مشترکات زیاد داریم مثلا اقوامی که در دوطرف مرز زندگی می کنند با همدیگر نسبت قومی و فامیلی دارندو با همه مردم آنکشور عقاید و دین و مذهب مشترک وجود دارد، علاوه برآن روابط اقتصادی و تجارتی که بصورت گسترده دهها سال است جریان دارد.

این موضع گیری ما مبنایش انسانیت و اسلامیت است نه از سر عجز و درماندگی، حمله هوایی که اخیرآ صورت گرفت و در مقابل جواب دندان شکن دریافت کردند، ثابت شد که اگر کار به آنجا رسید افغانستانی ها هم به اصطلاح نه کم هستند و نه کم گوی. که در آن صورت هیچ طرفی از آن سود نخواهند برد، زیرا از قدیم گفته اند که " در جنگ نان و حلوا بخش نمی شود".

با وجود این همه چالش ها و کشیدگی های که در طول عمر77 ساله این کشور وجود داشته با توجه به دهها مسئله جهت رفع تنش ها و چالش های موجود تاکید می نمایم و سخن قبلی ام را تکرار می کنم که : کمیسیونی از نخبگان سیاسی تاریخی دوطرف تشکیل شود تا نقاط چالش زا و کشیدگی ها را از گذشته تا حال مورد ارزیابی قرار داده و نکات اختلافی را در طول این مدت مشخص نمایند ، آنگاه در روشنی آن استراتیژیی طرح و تدوین شود که دیگر مردم ایندو کشور مسلمان و برادر را گرفتار رنج و مصیبت نسازد.