انتخاب مجدد
ترامپ به ریاست جمهوری امریکا!
غلام علی صارم
چهار شنبه
16/8/1403
ترامپ یکبار
دیگر با کسب آراء بالا تر از حدلازم، کرسی ریاست جمهوری امریکا را بدست آورد و
یکبار دیگر به قصر سفید راه پیدا کرد.
او دور قبل در
2016 کراسی ریاست جمهوری را بدست آورد که برخلاف دوره های قبلی که هررئیس جمهور
هشت سال یا دو دوره را در کرسی ریاست جمهوری سپری می کردند بعد از چهار سال در
همان دوره اول مقامش را از دست داد و در دور دوم نتوانست که راه یاب قصر رویایی
سفید گردد.
اینک بازهم
توانست که بعد از چهار سال رقیبش را شکست داده و برنده انتخابات گردیده و کرسی
ریاست جمهوری را احراز نماید.
آنچه به نظر
میرسد تفاوت های بین رسیدن او به کرسی ریاست جمهوری در دور اول و اینک که دور دومش
است وجود دارد. او در دور اول زمانی که
قدرت را بدست آورد سابقه ای در امور سیاسی نداشت و یک تاجر البته تاجر موفق بود،
اما بعداز احراز کرسی ریاست جمهوری کاملا در حصار مشاورین سیاسی اش قرار داشت و
آنها بودند که او را راهنمایی می کردند.
اما اینبار
ورودش به کاخ سفید کاملا متفاوت از دور قبلی اش میباشد زیرا او در این دوره یک
رقابت چند ساله سیاسی را پشت سرگذاشته، رقیبش بایدن پیشاپیش از انتخابات کنار رفت،
در کارزار های انتخاباتی دو بار با سوء قصد روبرو گردیده و جان سالم بدربرد. اینک
با کوله باری از تجارب سیاسی وارد کاخ سفید می گردد.
در اینکه در
ختم دور قبل او وقتی با کاخ سفید خدا حافظی کرد و رفت و مقامش را به رقیبش بایدن
سپرد، رفتنش همراه بود با دهها اتهام و دوسیه های که همه قابل باز پرس بودند و
بعضا تا هنوز همچنان به قوت خود باقی است. اما اینبار در ختم دوره کاری اش که
چگونه از کرسی ریاست جمهوری کنار خواهد رفت، آنرا زمان مشخص میکند. بقول شهید بلخی
«دیده شود چه میشود»
در مورد
تاثیرات این انتخاب در خاور میانه، ایران و اوکراین و سایر مناطقی که اخیرآ امریکا
به شرارت های در آنجا ها دست زده اند، به نظر میرسد که ابراز نظر زود خواهد بود.
ولیکن اینرا هم نباید نادیده گرفت که در امریکا معمولا در کارزار های انتخاباتی
سخنان زیادی گفته میشود اما امریکا کشوری است که در آن سیستم حاکمیت می کند نه
افراد و اشخاص، استراتییژی و خط مشی مشخص است و کسی نمیتواند از آن عدول نماید.
به عنوان شاهد
مثال به عرض برسانیم که وقتی بوش پسر با عساکر امریکایی به بهانه جنگ با تروریسم
افغانستان را اشغال کرد، نزدیک انتخابات بود، چندروزی بعد کار زار های انتخاباتی
آغاز گردید، رقیب مقتدرش بارک اوباما که در نهایت رئیس جمهور هم شد، در تبلیغات
انتخاباتی اش میگفت که اگر من رئیس جمهور شدم اولین کارم این خواهد بود که عساکر
امریکارا از افغانستان بیرون خواهم کرد. اما دیده شده که وقتی رئیس جمهور شد نه
تنها عساکر امریکایی را از افغانستان بیرون نکرد بلکه بیست هزار نفر دیگر به
تعدادش افزود.
در همان دوره
قبلی حکومت ترامپ هم شاهد بودیم که وقتی دست به یک سلسله اقدامات غیر متعارف زد
یکی از دادگاه های امریکا با فرمانی او را سرجایش نشاند.
اینبار نیز ما
یقین داریم که قصه از همان قرار است و ترامپ مامور اجرایی همان استراتیژی است که
برای امریکا از قبل تهیه گردیده است، مگر اینکه در اصل استراتیژی تغییراتی
رونماگردیده باشد که به باورما انتخاب غیر
متعارف این دو دوره برای همین خواهد بود، مخصوصا کنارزدن بایدن که در این دوره از
حکومت او سیاست امریکا به ابتذال کشانده شد و امریکا با راه اندازی جنگهای خانمان
برانداز در گوشه وکنار جهان و مخصوصا حمایت از رژیم سفاک اسرائیل که طی یک سال
گذشته مناطق زیادی از فلسطین را به ویرانه مبدل کرده و دهها هزار انسان اعم از زن
و کودک و افراد غیر نظامی را به قتل
رساندو اینک هم همه روز این قتل و کشتار جریان دارد. به کسی پوشیده نیست که اینهمه
جنایات با کمک امریکا صورت گرفته است و این خود برای امریکا شکست فاحشی است در
اذهان بین المللی، چنانچه اگر این نقیصه را استراتیژست های امریکایی برطرف نکنند
یقینا نفرت و انزجار جهانیان در برابر امریکا کمتر از رژیم خونخوار و سفاک اسرائیل
نخواهد بود. آقای ترامپ هم میداند که این دوره از کارش در امریکا کاملا متفاوت
خواهد بود زیرا دراین دوره مشکل اقتصادی چند برابر گردیده، جنگ اوکراین و روسیه به
یک جنگ فرسایشی مبدل شده که این وضعیت جز استراتیژی نظامی روسیه بوده و برای
اوکراین و حامی اش امریکا بی نهایت سنگین است
و همین طور خاور میانه و اسرائیل که تنها حامی منافع امریکا در خاور میانه
است امروز به یک کشور منفور در جهان مبدل شده .
دریای سرخ دیگر برای کشتی های امریکایی امنیت ندارد، سازمان شانگهای با قوت
تر از گذشته عمل می کند . بریکس سازمان دیگری که حتی کشور عربستان یگانه متحد
امریکا هم در آن کسب عضویت کردوتعداد اعضای آن رو به زیاد شدن است و عنقریب پول
واحد این سازمان هم بیرون خواهد آمد. پول متعارف امریکایی یعنی دالر کم کم حاکمیتش
در باز ار های بین المللی روبه سقوط است و دهها و صدها مورد دیگر...
بنابراین آمدن
ترامپ را میتوان برای سیاست خارجی امریکا صفحه جدیدی پنداشت و دیده شود که او
درمیان اینهمه بحران های سیاسی نظامی و
اقتصادی چگونه نقش بازی خواهد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر