چاپلوسی، توهم قدرت و پیامدهای فاجعهبار آن در تاریخ و امروز
غلام علی صارم
28/3/1404
معمولا شاهان و قدرتمندان وقتی به گردابی می افتند و با
شکست های سنگین مواجه میشوند، عامل اصلی همان اطرافیان چاپلوس شان هست. ما در
تاریخ از این دست موضوعات زیاد داریم و میتوانیم به عنوان شاهد مثال متذکر شویم.
کسانی بودند که از همین راه امرار معاش نموده و صاحب سرمایه های گزاف گردیده
بودند. مثلا عنصری بلخی ملک الشعرای سلطان محمود غزنی را میگویند که وسایل
آشپزخانه و حتی دیکدان او از طلای ناب بود.
شاعرانی که اشعار شان بعضا حتی از همان مرحله « غلو» در
مبالغه هم پیشی زده است مثلا:
نه کرسی فلک نهد اندیشه زیرپای
تا بوسه بر رکاب قزل ارسلان نهد
امروز نیز همان جریان است و تعدادی در کنار قدرتمندان خود
را جا زده و با اطلاعات نادرست و روحیه چاپلوسی شخصیت سازی می نمایند.
در همین کشور ما مخصوصا طی چهار دهه اخیر اطرافیان بعضی ها
با هنر چاپلوسی و طراری از یکعده چنان شخصیت سازی کردند و از آنها رهبر ساخته و
دهها و صد ها لقب برایشان تراشیدند که گویا او شخصیت طراز اول این مملکت است.
دانشمند بی بدیل گفتند، رهبر توانا گفتند، متفکر جهان گفتند و صدها لقب کذایی
دیگر، در حالیکه بعضا این بیچاره ها از سواد کافی و حتی از خواندن و نوشتن محروم
بودند.
اینگونه بزرگنمایی ها باعث گردیدند که جنگ های خانمان سوزی
رخ داده و هزاران خانه و خانواده به نابودی کشانده شود.
در دنیای بزرگ هم همین روحیه حاکم است. می بینیم که از
امریکا قدرت بزرگ و قدرتی که هرآنچه بخواهد میتواند انجام دهد، ترسیم کردند و از
رهبران این کشور جنایتکاران قرن ساختند. در 23 سال حاکمیت سه رئیس جمهور امریکا
(کلنتن، بوش پسر و اوباما) به نه کشور اسلامی حمله کردند، یازده میلیون مسلمان را
کشتند. جهان ما حول هم که گرفتار رعب و وحشت بودند به این آقایون نگفتند که اعمال
تروریستی یعنی این.
اطرافیان چاپلوس از امریکا چنان قدرتی ساختند که گویا اینها
از لحاظ توانایی نظامی و قدرت نفوذ در چهان مثل و مانند ندارند و با همین گونه
رفتار های متملقانه پای امریکا را در نقاط مختلف آسیا هم کشاندند و از آن قدرت یکه
تاز دنیا و تام الاختیار تبلیغ کردند. تا جاییکه شکست هایش را هم تاکتیکی توصیف
نمودند.
خاور میانه، قزاقستان، اوزبیکستان «اندیجان» اوکراین و....
همه شاهد شکست های متفضحانه این کشور است. علاوه براین همه، امروز از لحاظ اقتصادی
هم امریکا بدهکار ترین کشور دنیا است.
امریکا بدون اینکه
شکست های پی همش را در آسیاد در نظر داشته و از آن عبرت بگیرد یکبار دیگر اینبار
بوسیله وسوسه های اسرائیل به ایران حمله کرد. من جنگ حاضر را جنگ ایران و اسرائیل
نمیدانم بلکه این جنگ جنگ ایران و جهان غرب در راس امریکا میباشد و آنهاییکه این
جنگ را صرف جنگ ایران و اسرائیل می گویند در واقع میخواهند کوچک نمایی کنند تا
ضربات وارد شده از جانب ایران اگر مورد بررسی قرار گیرد، بگویند که جنگی نبود که
به روی آن حساب باز شود زیرا ایران کشوری با وسعت 1648000 کیلومترمربع و نفوس 89
میلیون با اسرائیلی که از لحاظ وسعت خاک 22000 کیلومتر مریع و از لحاظ نفوس هم 8/9
میلیون یعنی از لحاظ وسعت 75 برابر بزرگتر از اسرائیل و از لحاظ نفوس تقریبا ده
برابر درگیر شده بود که قطعا اسرائیل آسیب پذیر بود و از همان اول این موضوع عملا
مشهود بود، در حالیکه این گونه نبوده و نیست و در مقابل ایران و دفاع از موشک های
ایرانی تمام قدرتها غرب ایستاده بودند و عملا دیدند که ایران چکار کرد و نا
کارآمدی سلاح های جنگی از گنبد آهنین، فلاخن داود، پیکان ، تاد تا هواپیمای اف 35
که برای دنیا مانور میدادند، در میدان عمل
ثابت کرد.
هدف فریب بزرگان است که چگونه اطرافیان شان اینها را به
گرداب انداخته و می اندازند. امریکا و اسرائیل در اولین حمله که در جمعه 23 جوزا
انجام دادند کار ایران را یکسره و تمام حساب کرده بودند و ترامپ با غرور گفت که ما
به ایران دو ماه وقت داده بودیم حالا 61 روز شدو آنها به توافق حاضر نشدند. اما
مدیریت قوی و سالم و متکی بخدا در ایران توانست در همان ساعات اولیه سیستم مدیریت
نظامی خود را با وجود از دست دادن نخبگان نظامی ترمیم و حملات تلافی جویانه را
آغاز کردند و اسرائیل را چنان تحت باران موشک قرار دادند که امروز مردم اسرائیل،
مردمی که طی یک و نیم سال کشتار بیرحمانه و قتل حداقل 60000 کودک را در غزه تماشا
کردند و یک بار به اصطلاح ما « اخ » هم نگفتند امروز زن و مرد به جاده ها برآمده و
شعار میدهند که : iran forgive us ( ایران مارا عفو کن)
با توجه به پیام ها و گفته های ترامپ رئیس جمهور امریکا و
رهبران اسرائیل میتوان گفت که جواسیس و مواجب بگیر های شان با محاسبات غلط و غیر
واقعی پای امریکا و اسرائیل و متحدان شانرا در این گرداب کشاند. و امروز متوجه
شدند که محاسبات شان کاملا غلط بوده و زمانی که مردم در پناه گاه ها گریبان
وزیرامنیت این کشور را گرفتند او با صراحت گفت که ما قدرت موشکی ایران را شناسایی
نکرده بودیم و حمله به غلط صورت گرفته است.
تظاهرات مردم، اعترافات قدرتمندان و شکست در اذهان بین
المللی، جنگ بالای یک گیلن پطرول، وحشت حاکم، سقوط میدان های هوایی و آتش گرفتن
بزرگترین پالایشگاه نفت و دهها و صدها مورد دیگر و مهم تر از همه که دنیا همه به
یک صدا میگویند که حمله اسرائیل که در واقع حمله غرب و ناتو در راس امریکا و به
ظاهر بنام اسرائیل تجاوز کارانه و دفاع ایران و حملات آن مشروع است که این خود
بزرگترین موفقیت ایران میباشد.
ایران هم در حملات خود موضوع مشروعیت و قوانین حقوقی را حفظ
کرد، در حمله به تاسیسات نظامی و اقتصادی اسرائیل همه را در پی تجاوز و حمله
اسرائیل انجام داد.
اینک تاریخ دوباره تکرار شده است. فریب قدرت، اعتماد بیچونوچرا
به مشاوران چاپلوس، و تصویرسازیهای توهمآمیز از دشمن، امروز آمریکا و اسرائیل را
به بحران کشانده است. آنچه بیش از پیش ضرورت دارد، بازگشت به واقعیت، پذیرش حقیقت،
و مسئولیتپذیری در قبال تصمیمهای نادرست است.
اگر جهان خواهان صلح پایدار است، ابتدا باید روشن کند متجاوز
کیست. در صورتی که اسرائیل، آغازگر این جنگ شناخته شود – که شواهد آن آشکار است
–
باید ضمن عذرخواهی رسمی، خسارات وارده به ایران، مردم غزه، لبنان، یمن و دیگر
مناطق را جبران کرده و پاسخگوی جنایات خود در دادگاه بینالمللی باشد.
جوامع باید یاد بگیرند که قدرت واقعی، در راستگویی، عدالت و
خرد جمعی نهفته است، نه در تملق و دروغهای بزرگ. و تا زمانی که چاپلوسی، جای
حقیقت را بگیرد، تاریخ همچنان قربانی خواهد داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر