۱۴۰۴ اردیبهشت ۳۱, چهارشنبه

روابط افغانستان و هند، ابزاری یا راهبردی!

 

روابط افغانستان و هند، ابزاری یا راهبردی!

غلام علی صارم

1/3/1404

روابط افغانستان با هند، در طول تاریخ معاصر، بیشتر بر پایه مصلحت‌های مقطعی و واکنشی بوده تا یک سیاست خارجی کلان و مدون.

دولت‌های مختلف افغانستان، به ویژه پس از دهه ۵۰ خورشیدی، در زمان تنش با پاکستان به سوی هند متمایل شده‌اند و هر زمان که نیاز به بهبود رابطه با پاکستان احساس شده، از شدت این روابط کاسته‌اند. این نوع روابط "ابزاری" نشانگر نبود یک سیاست خارجی پایدار و راهبردی در افغانستان است، که متأسفانه بیشتر بر پایه منافع شخصی، جناحی یا قومی سیاست‌مداران بنا شده است تا بر اساس منافع ملی بلندمدت.

در شرایط کنونی، با توجه به رویکرد دولت طالبان (یا امارت اسلامی افغانستان)، نزدیکی مجدد به هند پس از یک دوره تنش، می‌تواند در ظاهر تکرار همان الگوی گذشته تلقی شود. اما تفاوت‌هایی نیز وجود دارد:

1.    تحول در ساختار دولت افغانستان: طالبان برخلاف دولت‌های گذشته، سعی در تحکیم مشروعیت بین‌المللی دارد و ممکن است به دنبال ایجاد توازنی پایدار در روابط خارجی خود باشند تا بتوانند خود را بازیگر مستقل منطقه‌ای معرفی کنند.

2.    تحول در سیاست هند: هند نیز پس از خروج نیروهای آمریکا و ناتو، به دنبال بازتعریف جایگاه خود در افغانستان است و تمایل دارد نقش سازنده‌تری در ثبات منطقه ایفا کند، به‌ویژه در رقابت با چین و پاکستان.

3.    مسائل اقتصادی و منطقه‌ای: موضوعاتی چون پروژه چابهار، کریدور شمال-جنوب، و نفوذ اقتصادی چین در منطقه، هند و افغانستان را به سمت همکاری اقتصادی بیشتر سوق می‌دهد، که می‌تواند زمینه‌ساز پایداری بیشتر در روابط باشد.

با این حال، اگر دولت فعلی افغانستان نتواند به یک استراتژی خارجی ثابت، شفاف و غیرشخصی دست یابد، این نزدیکی نیز ممکن است مانند گذشته ناپایدار و موقت باشد.

دراین صورت سوال پیش می آید که در صورت تداوم نزدیکی افغانستان و هند، روابط با پاکستان به کجا خواهد رسید؟

در صورتی که روابط افغانستان و هند وارد یک مرحله پایدار، چندلایه و بلندمدت شود، احتمالاً پیامدهای ذیل را برای روابط با پاکستان به دنبال خواهد داشت:

1.    افزایش بی‌اعتمادی پاکستان: پاکستان به‌صورت سنتی روابط نزدیک افغانستان و هند را تهدیدی مستقیم علیه خود می‌بیند. در چنین شرایطی، ممکن است شاهد افزایش حمایت غیرمستقیم پاکستان از گروه‌های مخالف طالبان در مرزها باشیم.

2.    افزایش تنش در مناطق مرزی (مانند خط دیورند) ممکن است برخوردهای مرزی، انسداد گذرگاه‌ها و فشارهای اقتصادی یا امنیتی از سوی پاکستان بیشتر شود.

3.    تلاش برای موازنه‌سازی مجدد: پاکستان احتمالاً سعی خواهد کرد با چین، ایران یا حتی روسیه برای مقابله با این محور جدید، همکاری نزدیک‌تری برقرار کند.

4.    احتمال تشدید رقابت منطقه‌ای در افغانستان: هند، پاکستان، ایران و چین ممکن است به رقابت بیشتری در حوزه‌های اقتصادی، اطلاعاتی و امنیتی در افغانستان روی بیاورند.

باید اذعان بداریم که آینده روابط افغانستان و هند بستگی مستقیم به اراده دولت افغانستان برای عبور از نگاه ابزاری و تدوین یک سیاست خارجی مبتنی بر منافع ملی دارد. اگر این نزدیکی راهبردی شود، می‌تواند توازن جدیدی در منطقه ایجاد کند، اما پیامدهایی جدی نیز برای روابط با پاکستان خواهد داشت، از جمله افزایش بی‌اعتمادی و احتمال برخوردهای نیابتی.

بنابراین تدوین سیاست خارجی مبتنی برمنافع ملی کشور و احترام به منافع ملی سایرکشور ها مخصوصا همسایگان و تدوین یک استراتیژی به منظور رسیدن به اهدافی که منافع ملی کشور در آن تامین شده باشد بیشتر و پیشتر از همه چیز ضرورت است.  به نظر میرسد که اگر اینکار نشود بعداز مدتی و حوادثی بازهم در روابط ما با همه مخصوصا هند سکتگی رخ داده و راهی را که بارها اقدام به رفتنش کردیم بازهم در نیمه راه مانده و اقدام به آغاز مجدد خواهد شد.  تنها کاری که میتواند روابط ما را

از بحران نجات داده و روابط ما را مبتنی با ارزش ها و منافع ملی ما تضمین کند سیاست خارجی و استراتیژی است که متاسفانه در طول تاریخ معاصر کشور چیزی در این ارتباط وجود نداشته است که ما امیدواریم این نقیصه زمانی رفع و دوستی و روابط ما با کشور های منطقه و فرامنطقه تابع اصول تدوین شده ای باشد.  

==============

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر