۱۳۹۴ بهمن ۲۹, پنجشنبه

مرز ها را بشکنیم





مرز ها را بشکنیم
غلام علی صارم
بشر روزگاری را سپری کرده که زندگی اش  در پناه کوه ها و مغاره هابوده است  ، زندگی کاملا بدوی، اما بدور از هر گونه کشمکش و جنجال و پرداختن به شکار، شب و روز خود را سپری می نموده است.
تولید مثل و کثرت نفوس باعث گردید تا مهاجرت ها صورت گرفته و مناطق غیر مسکونی به مراکز زندگی انسانها و تمدن بشری  تبدیل گردند.
ما در این نوشته در پی این نیستیم که بشر چگونه سیر تکاملی خود را پیموده و تا اینجا که  به تکنالوژی دست یافته و در ساحات مختلف اعم از اجتماعی ، فرهنگی ،سیاسی  و.....  به کار های خارق العاده ای می پردازد .  آنچه را که ما به بررسی آن می پردازیم اولا پرداختن به اینکه بشر چگونه به اسلحه  دست یافته و به قصد جان همدیگر شمشیر از نیام کشیده ، برای خودش محدوده های جغرافیایی را جهت تثبیت حاکمیت خود تعیین نموده  و امروز در این ساحه تاکدام حد به پیش رفته است و در خاتمه هم خواهیم دید که آیا این پیشرفت و این قدرتی که بشر امروز به آن دست یافته تاکجا میتواند نیازمندی های بشری  را رفع نماید ؟  و آیا میتواند با پیشرفت این تکنالوژی برای بشریت و یا حد اقل برای خود زندگی مرفه و بدور از نزاع و جنگ و خطرهای بالفعل و بالقوه  درست نماید ؟
زندگی جمعی ، طبیعت انسان:
کثرت جمعیت باعث شد که ضمن مهاجرت های دسته جمعی و تکی تکی  مراکزی برای زندگی ایجاد شود، و از طرفی محدودیت امکانات یک سلسله مقررات و شیوه های خاصی را برای زندگی ببار آورد.
یکی از مواردیکه توانست بشر را به تکامل و پیشرفت وادار نماید ، موضوع زندگی جمعی و تعاون است . بطور مثال اگر انسانی لقمه نانی را تهیه کرده و بخورد باید هزار کارانجام دهد تا این لقمه نان را تهیه نماید و هزارو یکم همان خواهد بود که به دهن بگذارد .
از همین رو ست که بشر هرکدام کاری را در پیش گرفتند و شغلی را انجام دادند و از همین روست که علما می گویند بشر طبیعتأ مدنی است .
تشکیل مرزها :
روحیه قدرت طلبی و طغیان گری و تعرض و تجاوز از جانب انسان های تنبل و استفاده جو و یا به قولی شارلاتان ها باعث گردید تا بشریت را به سرزمین های مختلف تقسیم نمایند ، تاثیرات محیطی، مسایل و موضوعات زیادی را ببار آورد از قبیل عنعنات مختلف ، فرهنگ و کلتور مختلف ، مذاهب مختلف ، لباس مختلف و دهها موضوع دیگر.
یکی از مواردیکه بشر از ابتدا به فکر آن بوده و از آن زمان برای دفاع و زمانی هم برای حمله  استفاده نموده است ، اسلحه است  که از سنگ و چوب و شاخ حیوانات آغاز و تاامروز که دست به نیروی هسته ای یافته و میتواند زمین را  با این نیرو به خاکستر تبدیل نمایند.  قابل ذکر میدانیم آنعده از کشور های که توانسته اند خود را با این سلاح ها مجهز نمایند ، یقین دارند که در این جنگ ( جنگ هسته ای ) برد  ندارند و الا هیچگاهی از استعمال آن مضایقه نمی کردند .
خوبست مروری کوتاهی بر سلاح های قدیم و جدید داشته باشیم و ببینیم که آینده بشر چگونه در معرض تهدید قرارگرفته و این سلاح ها چگونه انسان ها را در پرتگاه نیستی ابدی قرارداده است و اینکه چه باید کرد در اخیر یادآور خواهیم شد .
تهدید آینده با تغیر شیوه های جنگ
باوجودیکه مردم دنیا به این باور اند که کم کم زمینهء جنگ های فزیکی در حال از بین رفتن است ، اما آنطوریکه عملا به مشاهده می رسد که اگر تغییراتی هم پدید آمده در شیوه های جنگی و استراتیژی هاست .  به عنوان نمونه در جنگ های سابق تکیه بر استحکام مواضع، کندن خندق های طولانی و پوشاندن روی آنها بود، اما اینک عملا ما در کشور های عراق و افغانستان دیدیم که دیگر این حرکت و این تاکتیک برد خود را از دست داده است، امروز میدان جنگ دشت ودمن های وسیع نه بلکه میدان جنگ مغز هاست .
قبل از  آغاز جنگ در عراق ، صدام حسین مسیری که احتمال ورود عساکر امریکایی می رفت خندق بزرگی حفر کرد و لوله های نفت را نیز در آن نصب نمود و اخطار داد که اگر عساکر امریکا بخواهند وارد عراق شوند، به دریایی از آتش مقابل خواهند شد.  اما وقتی که جنگ آغاز شد عساکر امریکایی اصلا توجه به اینکه چگونه وارد عراق شوند نکرده  در مقابل خطوط لوژستیکی عراق را مورد حمله قرار داده و آنها را فلج نمودند، و عساکر عراق وقتی اکمالات شان از بین رفت خود بخود وادار به عقب نشینی گردیدند.
در سال  های اخیر با وجودیکه عملا مشاهده می گردد که تعدادی از کشور ها توجه در بعد نظامی را کم کرده و عملا دست به کاهش بودجه نظامی و پرسونل نظامی زدند .  اما بعد ها متوجه شدند که اگر توجه تنها و تنها در بعد اقتصادی صورت گیرد و رشد نظامی نادیده گرفته شود، اینکار در واقع تهیه گنجی است که نه در دارد و نه دربان . بنأ دو باره توجه را در بعد نظامی خود معطوف داشتند.
به عنوان مثال : چین در اواخر  1350 (1971)یکی از مهمترین دگر دیسی های سیاسی را بخود دید. در این مقطع جناح توسعه گرای حزب کمونیست پس از سه دهه قدرت را در دست گرفت و استراتیژی بزرگ این کشور را از انقلابی گری به توسعه گرایی تغییر داد. این تغییر توسعه اقتصادی به انتخاب استراتیژیک چین تبدیل شد و سایر حوزه ها از جمله حوزه نظامی در سایه و خدمت پیشبرد آن قرارگرفت. ازهمین رو بود که در دهه 1360 (1981) بودجه نظامی این  کشور بیش از 50% کاهش یافت و این بخش به نوعی به حاشیه رانده شد.  اما از ابتدای دهه 1370 (1991) توسعه توان نظامی بار دیگر ( در دوره مائو توسعه نظامی اولویت اساسی بود) از حاشیه به  متن اولویت های حزب کمونیست بازگشت .  اولویت یافتن نوسازی نظامی نزد رهبران چین را میتوان متاثر از سه عامل دانست:
1-    پایان جنگ سرد و تغییر محیط امنیتی چین .
2-    انقلاب در امور نظامی ( انقلاب درا مور نظامی که در واقع شیوع انقلاب اطلاعاتی در حوزه نظامی است که از دهه 1370 (1991) ابعاد وسیعی بخود گرفت ، این تحول همانگونه که ازنام آن پیداست حوزه نظامی راوارد دوران جدیدی ساخت.)
3-    معضل تایوان : (معضل تایوان هم در دوران پس از جنگ سردبزرگترین معضل چین بشمار می رود.) زیرا رقبای چین همه در پی آنند که از این طریق برای چین مشکلات ایجاد نمایند.
البته این تنها در قسمت چین، که امروز به عنوان تنها قدرت برتر در مقابل امریکا، که میخواهد یکه تاز میدان دنیا باشد تبدیل گردیده، نیست ، کشور های دیگری نیز هستند که گاه گاهی فن آوری های نظامی خود را در معرض نمایش قرار داده و دست به آزمایش آنها  می زنند. مثلا هند ، پاکستان ، ایران و.....
خوبست که نگاهی به جنگ افزار های قدیم داشته و فهرست وار از آن یاد آور شویم و بعد بپردازیم به تغییراتی که حالا پیش آمده است.
سلاح ها و جنگ افزار های قدیم :
قبل از اختراع سلاح های فلزی ، انسان بخاطر شکار و دفاع از جان خود سلاح های داشتند و آن عبارت بود از شاخ های حیوانات ، سنگ های تیز ، چوب و..
ما سیر تکامل این سلاح ها را  که چگونه تبدیل به فلز گردیدند در اینجا بحث نمی کنیم و صرف آنچه در نظر داریم این است که در قدیم از چه سلاح های استفاده می شده و حالا چگونه است و بس . و سلاح های قدیمی هم عبارت است از :
گرز هاو چکش :  گرز ها و چکش ها که به آنها سلاح های زره شکن هم می گفتند از قدیمی ترین سلاح های است  که انسان ها  از  آن استفاده می کردند.  گرز ها با  سر بزرگ و دسته باریک بود و بخاطر از بین بردن زره به سر آن میخ های بزرگ نصب می کردند.
سلاح ابتدایی تر از این همانطوریکه عرض شد چوب و سنگ بوده است. در جنوب افریقا تصاویری از 6000 سال قبل از میلاد را کشف کردند که در آنها دونقش انسان با چوب های دراز به مشاهده می رسد.  گرزها  پس از این بوجود آمده و مورد استفاده قرار گرفته است .


تیر ها و سلاح های پرتابی :
انسان تیر را  با داخل کردن سنگ چقماق تیز به درون شاخه های شگافدار یا چنگال دار درست کرد و زمانی که استفاده ازمفرغ ، آهن و فولا د را  آموخت تبر های تیز تر و قوی تر تولید کرد.  تا فرارسیدن عصر آهن ، سر تبر ها را قسمی قالب بندی می کردند تا حفره داشته باشد و دسته تبر در آن داخل شود، مدتی بعد تیزکردن آن نیز بوسیله چکش صورت گرفت .
پادشاهان و زمامداران قوی از تبر به عنوان سمبول قدرت استفاده می نمودند ،  در تمدن مینوان کرت دیده می شود که تبر دو سر مفرغی را به عنوان مظهر این تمدن بکار برده اند.
فلاخن ها ، تیروکمان و کمان های زنبورکی :
پرتاب گر یا فلاخن ها از  جمله کمان بلند زنبورکی سلاح دور از دشمن است. این موضوع به جنگجو اجازه میداد به دشمن حمله کند و در همان حال از دسترس او دور باقی بماند.  در نبرد های دریایی قدیم از پرتاب گر ها استفاده می کردند. انبوهی از سلاح های پرتاب کننده سنگ را در «قلعه میدن» واقع در «دورست » انگلستان کشف کرده اند که در آنجا مدافعان سلتیک زبان ، در سال 44 میلادی با رومی ها جنگیده اند.  کمان در زمره قدیمی ترین سلاح های دنیا  است نقاشی های غاری در عهد قدیم متعلق به 10000 و 5000 سال ق م در کاستلون اسپانیا تصاویری از انسانها  را نشان میدهد که در جنگ از کمان استفاده کرده اند. در دنمارک کمان های متعلق به 2000 تا 1500 ق م  و در مصر به حدود 1400 ق م پیدا کرده اند.
جنگاوران انگلیسی با استفاده از کمان های بلند خود در سه نبرد برضد فرانسه : نبرد کرسی در اوت 1346 ، یواتیه در سپتامبر1356 و آژینکو در اکتبر 1415 به پیروزی رسیدند.  و همینطور سلاح های دیگر همچون دشنه ها و کارد ها ، شمشیر ها ، شمشیر های بلند و شمشیر های هلالی ، میله ها و نیزه ها ، زره ها، و بعد از یک سلسله تحولات و رشدی که بوجود آمد کم کم استفاده از  حیوانات مخصوصا اسپ و فیل رایج شد، و بخاطر ایجاد سنگر های دفاع قلعه هاو سائر استحکامات بوجود آمد که امروز ما شاهد وجود هزاران قلعه و برج های جنگی اکثرأ از دوره قبل از میلاد مخصوصا  در کشور خود افغانستان هستیم.
پرتاب سنگ و آتش بوسیله منجنیق زمانی هم باروت جامد بوجود آمد و برای اولین باز بریتانیایی ها  در نبرد کرسی 1346 باروت را بکار بردند.
اسلحه و جنگ افزار در دوران جدید:
از ابتدای سده  هجدهم تا  کنون ، شیوه های نظامی بیش از حد تصور ما دستخوش دگر گونی گردیده است. تفنگ های چقماقی ، جای خود را به سلاح های پیشرفته خودکار داده اند و بالگرد های نظامی و تانگ های پیشرفته جای اسب های  تند رو را گرفته اند. البته در خلال سده گذشته ، دگر گونی ها  با  سرعت بیشتری صورت گرفته است . در شرایطی که جنگ جهانی اول تقریبأ نبرد تن به تن به شمار می رفت ، جنگ خلیج فارس را هوا  پیما های  پیشرفته نظامی و موشک های دوربرد به پیش بردند.  اختراع ماشین های بخار و موتر های نفتی موجب شد که نظامیان مجبور نباشند برای نقل و انتقال نیرو ها و ادوات جنگی تنها به حیوانات که خستگی و یا جراحت آنها را از پا می انداخت ، تکیه کنند، کشتی های بزرگ که نیروی محرکه آنها بخار بود و با سرعت زیادی در مسیر مخالف باد و یا جریان های آبی حرکت می کردند ، جایگزین کشتی های باد بانی شدند . صفحات زرهی که در قرون وسطی از جان شهسواران ( شوالیه ها ) محافظت می کرد، با گذر زمان برای حفاظت از  کشتی ها، موترها، و حتی هواپیما به کار گرفته شد.  تولید موادی سبک تر ، مقاوم و ایمن در برابر آتش ، افزایش یافت . این مواد جدید در ابتدابرای تهیه لباس های  خدمه کشتی و هواپیما بکار می رفت.
قبل از جنگ جهانی اول، مردم به علم بسیار خوشبین بودند. آنها معتقد بودند که پیشرفت های  فناوری ، بی شک زندگی را امن تر، سالم تر و راحت تر می کند. از زاویه ای ، این باور درست است، اما نباید از نظر دور داشت که دانش امروز در خدمت جنگ است. و به  همین اساس اختراع تفنگ ، تفنگچه ، سلاح های  خود کار ، توپخانه ها و هاوان و انواع موشک ها که در ذیل اشاراتی به آن صورت خواهد گرفت ، اختراع گردیدند و امروز در هر نقطه دنیا هر فردی اعم از زن و مرد روزانه چشم شان به انواع سلاح ها میخورد ، زیرا پولیس و سایر نظامیان هر شهر و دیار همرار با سلاح راه می روند .
تحول در ساخت اسلحه :
نمایشی ترین  تحولاتی که در جنگ رخ داد، محصول تسلیحاتی استاندارد جدیدی بود که امروزه با روشهای تولید انبوه ساخته می شوند . در 1798 در ایالات متحده نو بنیاد ، الای ویتنی (eliwhit ney) مخترع جین  کتانی برای « تولید ده یا  پانزده هزار ساز و برگ نظامی » خواستار عقد قرار دادی با دولت شد . هر فقره  سازو برگ ، شامل یک تفنگ فتیله ای ، یک سرنیزه ، یک سنبه تفنگ و پاک کن و آچار پیچ گوشتی یا پیچ کش بود.  ویتنی همچنان پیشنهاد کرد که با استفاده از « ماشین های آهنگری و غلتگ و سوهان و مته و سایش و جلا» جعبه فشنگ و تپانچه و اقلامی دیگر بسازد .  در آن زمان این پیشنهاد حیرت انگیز بود . تاریخ دانانی چون ژانت میرسکی و آلن نوینز می نویسند: ده یا  پانزده هزار ساز و برگ نظامی ، درست مثل هوا نوردی پیش از  کیتی هاک تصور شگفت انگیز و غیر ممکن بود.
جنگ با گسترش اصل قطعات قابل تعویض خود فرایند صنعتی شدن را  شتاب بخشید.«1» بطور مثال: در جنگ جهانی اول ، اولین تانک جنگی را  انگلیسها ساخته وواردمیدان جنگ نمودند ، که این تانگ مستقم به قلب لشکر دشمن خود را  می زد و به دشمن تلفات وارد می کرد.  آلمانی ها وقتی با این غول وحشتناک روبرو گردیدند که مرمی سلاح های عادی به آن کارگر نبود ، به فکر تولید اسلحه ای شدند که بتوانند این تانک را از  پا در آورند . و اولین تفنگی که به همین منظور ساخته شد تفنگ : (mauser Tgewehn)
بود که این تفنگ پس از  تولید برای رانندگان تانگ های انگلیسی به کابوس تبدیل شده  بود و دیگر نتوانستند خود را  به قلب دشمن بزنند.
اما  اینک در مبارزه با تانگ و جلوگیری از حرکت آن سلاح های مدرنی بوجود آمده که تقریبا اینک سلاح rpg  یا به اصطلاح راکت های ضد تانگ سرشانه ای در زمره قدیمی ها  بحساب میرود ، واقعا موشک های ضد تانگ چینایی موسو م به کرم ابریشم در مقابله با  تا  نگ خطرناک تر از آرپی جی است .

گسترش ’برد سلاح ها  :
بکی از  تلاش های که از جانب جنگ افروزان در طول تاریخ صورت گرفته است ، این است که برد سلاح خود را  گسترش بدهند.
دیودوروس سیکولوس diodorus siculus  مورخ ، در نوشته خود در باره جنگ در قرن چهارم پیش از میلاد گزارش میدهد که ایفیکرات iphicrats سردار یونانی که از جانب ایرانیان بامصریان می جنگید، بار دگر طول نیزه های خود را به نیم رساند و درازی شمشیر ها را تقریبأ دو برابر کرد، بدین ترتیب برد سلاح های خود را افزایش داد.  ابزار قدیمی از نوع سنگ انداز ها یعنی فلاخن  - catapult و منجنیق ballista می توانست سنگ یا گلوله ای به وزن 10 پوند ( معادل حدود 5/4 کیلوگرام ) را تا فاصله 315 متر پرتاپ کند.  کمان زنبورکی در 500 ق م در چین ، که در 1100 م در اروپا هم متداول گردید.  جنگ افزار های با تیر رزمی که برد زیاد هم داشت ( این سلاح آنقدر وحشتناک بود که در 1139 ، پاپ اینوکنتوس دوم سعی کرد استفاده از  آن را ممنوع سازد.) پیکان هادر قرن 14 و 15 به بردی فوق العاده یعنی 342 متر دست یافتند . بعد ها این برد توسط ترکها به 594 متر هم رسید .
در 1942 الکساندر دوسورسکی در کتاب تخیلی خود بنام پیروزی از  راه قدرت هوایی ، ایالات متحده را تشویق به ساختن هوا پیمای کرد که بتواند تاشش هزار مایل پرواز کند. این امر در آن زمان غیر ممکن به نظر می رسید .  امروز حتی به جز پتانسیلهای تسلیحات فضائی تقریبا هیچ نقطه در کره زمین نیست که بطور نظری نتوان آنرا با موشک های بالستیک قاره پیما ، ناو های هواپیما بر، زیر دریایی ها ، بمب افگن های دور برد سوخت گیرنده ، یا ترکیبی از  اینها و دیگر سیستم های تسلیحاتی نشانه گرفت . گسترش  برد سلاح به محدوده های کره خاکی خود رسیده است . و آنچه درمورد برد سلاح بمیان آمده است برای سرعت آن نیز صادق است.  مثلا در ژوئن 1991 ، وزارت دفاع ایالات متحده، لیزر شیمیایی الفای خود را  که قادر به تولید یک میلیون وات نیروست ، به عنوان بخشی از توسعه سیستم ضد موشکی علنی ساخت .  این لیزر اگر درست هدف گیری شود، می تواند با  سرعت نور ، که بالاترین سرعت ممکن است تصور شده ، به موشک دشمن دست یابد.«2» و ا ما در مورد مرگزایی – ظرفیت سلاح های مرسوم ، از آغاز انقلاب صنعتی تا به  امروز ، 100 هزار برابر شده  است . یعنی آن تسلیحات غیر هسته ای کنونی به طور متوسط صد هزار برابر مرگزا تر از  زمانی هستند که موتور بخار وکارخانه به تغییر دادن جهان ما دست یا زیدند.«3»
برنامه retract maple
تجربه های از  این قبیل ، محرک کارروی پروژه هایی شده که به مراتب جاه طلبانه تر است :  نیروی دریایی امریکایی حدود نیم میلیارد دالر صرف برنامه سری بنام retract maple   می کند که به فرمانده کشتی شماره یک اجازه میدهد اطلاعات را داری و دیگر اطلاعات فوری را از  کشتی شماره دو دریافت دارد و به طور خود کار از سومین و چهارمین کشتی و یا هرتعداد که لازم باشد ، موشک شلیک کند. این برنامه همچنین میتواند طعمه بفرستد  و سیستم موشک های در حال پرواز دشمن رامسدود کند و نیز به فرمانده گروه رزمی مشترک امکان میدهد که تمامی اعضای گروه را از شمار عظیمی کشتی و رزم ناو و ناوشکن تا به پائین از راه دور کنترول کند.«4»
موشک های تباه کن:
در قسمتی از مطلبی که تحت عنوان جنگ و دیپلوماسی در مجله اعتصام به نشر رسیده میخوانیم : ( دول قدرتمند اقتصادی به  کمک تکنالوژی معاصر سیستم جنگی قوی ایجاد نموده اند . توانایی تکنالوژی و قدرت جنگی وابسته به  منابع طبیعی و انسانی بوده که در گذشته فولاد و ذغال  سنگ مهم ترین مواد صنعتی بودند ولی اکنون مواد دیگری بنام «یورانیم» ازهمه مواد مهم تر شده است ، زیرا از احتراق یک پوند ذغال سنگ 5/3 کیلو وات برق در یک ساعت تولید می شود. ولی از سوخت یک پوند یورانیم یک میلیون و دوصد هزار کیلووات برق در یک ساعت تولید می گردد. از اشعه رادیواکتیوعنصر یورانیم هم به  مقصد صلح و تولید انرژی و هم به مقصد جنگ و امحای دسته  جمعی میتوان استفاده اعظمی نمود. معلومات های منتشره حاکی از این است که دول قدرتمند جهان ( امریکا، روسیه ، بریتانیا، چین و فرانسه ) هردو نوع انرژی هستوی را در اختیار دارند که میتوانند هم به  مقاصد صلح از نیروی هستوی استفاده کنند و هم به  مقاصدجنگ . طور مثال یک فروند تحت البحری ایالات متحده امریکا را در نظر می گیریم ، این تحت البحری مدرن بنام «اوهایو» یا د می شود که 24 دستگاه پرتاب راکت دارد. راکت بنام ترایدن با  برد بیش از  2000 کیلومتر هرکدام هشت سرگلوله با حق سوق باروت مختلف حمل می کنند که قدرت انفجار شان از بمبی که در هیروشیما انداخته شد و در چند ثانیه 350 هزار  نفر را با  تمامی شهر نابود کرد، به مراتب بیشتر است 8 x 24 =192 پیش از این یک پروند زیر دریایی قدرت تخریب یک کشور بزرگ مثل چین را که 192 شهر بزرگ دارد در چند دقیقه دارد، ایالات متحده امریکا تنها هشت فروند از این زیر دریایی نوع اوها یو در اختیار دارد ، علاوه برآن درهر شش ماه میتواند یک زیر دریایی جدید تولید نماید و موشک های هوایی و زمینی را که امحای دسته جمعی را قادر است «8» کشور بزرگ صنعتی جهان در اختیار دارند و تجهیزات نظامی در کیهان نیز جا بجا می گردند. این ارقام بیانگر نیرومندی فزاینده جنگ در جهان می باشد . «5»
اگر چه وارد شدن به جزئیات این مسایل وقت زیاد بکار دارد تا به درک پیشرفت های صورت گرفته برسیم ، اما نگاهی کوتاه به گذشته بما کمک خواهد کردتا درک کنیم چقدر این ظرفیت های  تازه حیرت انگیز اند . برای مثال در 1881 ، یک  ناوگان  انگلیسی سه هزار گلوله توپ به دژ های نظامی مصر نزدیک اسکندریه شلیک کرد، تنها ده گلوله به هدف  اصابت  کرد.
خلبان امریکایی جنگ ویتنام درحمله ناموفق برای از  کار انداختن پل تان هوا tanh hoa –800 پرواز انجام داده و ده هوا پیما از دست دادند، بعد ها چهار هواپیما ی 4—f مسلح به بمب های هوشمند اولیه ، در یک پرواز این کار را تمام کرد.
در ویتنام سرنشین تانک 60—M می بایست مخفی گاه را پیداکند ، سپس تانک را متوقف سازد و پیش از گشودن آتش ،  هدف را  نشانه گیری کند ، به گفته «رالف آلن بک» کارشناس زرهی ، هنگام شب ، در فاصله 1800 متری احتمال زدن هدف «بسیار ناچیزبود» امروزه سرنشین تانک 1-M می تواند بی وقفه تیر اندازی کند، وسایل کمکی دید شبانه ، لیزر ها و کامپیوتر های  که بطور خود کار تاثیر حرارت و باد و دیگر شرایط را تصحیح می کنند اطمینان میدهند که از هر ده بار 9 بار به هدف بزنند.
هواپیمای 117-F که در هر پرواز یک بمب پرتاب می کند می تواند کاری را انجام دهد که بمب افگن های 17-B با 4500 پرواز و انداختن 9 هزار بمب در جنگ جهانی دوم با 95 پرواز و 190 بمب در اثنای جنگ ویتنام انجام دادند.
چند دیدگاه در مورد جنگها:
یکی از  نویسند گان استدلال نموده که جنگ ها عمدتأناشی از  توهمات غیر عقلانی و ترس های موهومند. در مقابل هرچه عقل اقتصادی گسترش یابد ، مخالفت با جنگ و خشونت افزایش خواهد یافت .
زمانی وینستون چرچیل در گفتاری که به او الهام شده بود چنین گفت: « امپراتوری های آینده، امپراتوری های مغز خواهند بود.»«6» و تعدادی هم هستند که  همه چیز را  وابسته به زور و جنگ میدانند، به  قول شاعر :
بروقوی شو اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پامال است
اوپنهایمر می گوید: به هرجا نظر کنی خواهی دید قبیله ای که از حیث استعداد کارزار برقبیله دیگر برتری دارد، برمی خیزد و نسبت به آن تعدی می کند ، و پس از آن ، در سرزمین قبیله مغلوب ، جماعتی بنام اشراف تشکیل میدهد و برای آن حکومت و دولتی بنیان می گذارد.«7»
راتسنهوفر می گوید: « زور گویی و عنف عامل مولد دولت است»
گامپلوویج می گوید : دولت نتیجه پیروزی است ، و در آن طبقه پیروز شده نسبت به آنها که مغلوب شده اند ، طبقه حاکمه را تشکیل میدهند .
سامنر می گوید : دولت نتیجه نیروست و با نیرو برسر پای خود می ایستد. و همچنان گفته اند که اگر مالکیت ما در حکومت باشد، باید گفت که جنگ هم پدر آن است .
حقوق جنگ:
باید اذعان داشت که جنگ یک  عمل اجتناب ناپذیر در گذشته و حال بوده و هست ، پیشرفت های علمی ، اقتصادی ، تخنیکی و... نه تنها نتوانسته این پدیده را محو کند بلکه به آن ابعاد وسیعتر و گسترده تری بخشیده است . اما کنوانسیونهای بین المللی اقداماتی در این مورد انجام دادند تا حد اقل آنرا تابع یک سلسله مقررات بسازند که حداقل جلوگیری از  خشونت های بیش از حد گردد.
حقوق جنگ یعنی قواعدی که باید بر رفتار متخاصمین  حاکم باشد . در آغاز شکل عرف و رسم داشت ، اما از اواخر قرن نزدهم قرارداد های چند جانبه بین المللی مبنای برای شکل گیری حقوق جنگ تشکیل دادند، از  جمله باید کنوانسیون پاریس مورخ 1856 در خصوص محدود کردن جنگ دریایی ، کنوانسیون ژنو مورخ 1864 در خصوص رفتار انسان دوستانه با مجروحین جنگی ، کنوانسیون لاهه مورخ 1899 در خصوص مقررات جنگ زمینی ، کنوانسیون لاهه مورخ 1907 در خصوص حقوق و تکالیف دولت های متخاصم و بی طرف ، کنوانسیون های ژنو مورخ 1929 در خصوص رفتار انسان دوستانه با زندانیان جنگی ، پروتوکول لندن مورخ 1936 در خصوص محدودیت کار برد زیر دریایی ها و کنوانسیون ناظر بر رفتار با زندانیان و زخمیان را نام برد.
هدف از وضع قوانین حقوق جنگی آن بوده است که با توجه به این که احتمالا نمی توان جنگ را از جامعه بشری ریشه کن کرد، دست کم میتوان آنرا تابع برخی قواعد و رفتار عادلانه نمود.«8»  و اما به  عقیده ما این قواعدی که بخاطر محدودیت استعمال بعضی سلاح ها ، رفتار با  زخمی ها ، اسراء ، زندانیان و ضع گردیده اکثرأ از همان قوانینی هستند که صرف بروی کاغذ اند و بس، واز اجرا  و عمل به آن خبری نیست وخبر های منتشره از برخورد های نگهبانان زندانیان گوانتاناموتایید این مطلب است .  اینک که به پیشرفت های سرسام آور و گیچ کننده در عرصه نظامی تاحدی آشنا شدیم و آنچه را  که یاد آور نشدیم بمب های هستوی که قدرتهای بزرگ در اختیار دارند و هرکدام میتوانند با داشته های اتمی خود چندین بار کره زمین را زیرو رو نمایند ، می باشد که بحث آنرا می گذاریم به فرصت دیگر . اما با وجود این همه سخن از صلح جهانی و استقرار امنیت در کره زمین زده می شود .
آری : این هم  یک واقعیت است که امروز بشر بر سر دوراهی قراردارد و از دوکار یکی را  باید بپذیرد و آندو عبارت است از صلح و نابودی .  بشر امروز یا باید بپذیرد که در صلح زندگی کند و یا سند امحای خود را بدست خود امضا نماید.
من یقین دارم که بحران جدی و شدیدی در راه است که میتواند جهان را نه تنها تهدید ، بلکه به پرتگاه سقوط بکشاند. حلقاتی که میتوانند به راحتی نفوذ نمایند و حوادثی بزرگی را بوجود بیاورند ، به نظر من حادثه یازده سپتمبر زنگ خطری بیش نبود برای امریکا و سایر قدرتها .
من بحرانی را که در به راه بودنش اعتقاد دارم ناشی از  چند عامل میدانم که البته این عوامل در قسمت اول مطلب جنگ و دپلوماسی (مجله اعتصام ) به آن اشاره شده  و من هم نکاتی را به آن اضافه نموده ام . نویسنده مقاله جنگ و دیپلماسی  به  چهار نکته تاکید نموده اند:
1-    در جهان معاصر ما بیش از دوصد دولت و یا کشو ر وجود دارد که هرکدام جای مشخص خود را در نقشه سیاسی جهان داشته ، مشکلات و معضلات مخصوص بخود را دارند و تلاش می کنند از  اوضاع بین المللی به نفع خود استفاده نمایند. علاوه بر دولت ها در مناسبات جهانی باند ها و گروپ های مشخص نیز نفوذ قابل ملاحظه کسب کرده اند که در تشنج جهانی نقش مهم دارند مثلا عاملین فاجعه 11 سپتامبر 2001 .
2-    تولید سلاح هستوی از سوی بعضی از ممالک چون ایران ، پاکستان ، کوریاو.. که بشریت را نگران نموده و ارعاب آور شده است .
3-    بزرگترین ممالک کاتولیک نشین ،  کشور برازیل است. مذهب کاتولیک است که در تمام ممالک جهان بیش از یک میلیارد پیرو دارد که به واتیکان نیز مشکل ساز شده اند. همچنان مسلمانان  تندرو و شامل در باند های تروریستی .
4-    عامل گرسنگی و سوء تغذی بزرگترین مشکل جهانی بوده که طبق آمار ملل متحد در حال حاضر بیش از یک میلیارد گرسنه در جهان وجود داشته که سالانه هزاران کودک از گرسنگی و سوء تغذی جان میدهند. و این وضعیت روبه توسعه است.  و آنچه من اضافه  می کنم:
5-    تراکم سرمایه های جنسی و نقدی در دست افراد قدرتمند و مافیایی.
6-    از بین رفتن شغل های زیاد در اکثر کشور ها و تراکم سرمایه گذاری در کشور های پرنفوس به لحاظ ارزانی نیروی کار.
7-    رشد میزان بیکاری و بیکار سازی .
8-    عدم رعایت رشد متوازن در اکثر کشور های جهان .
9-    رشد سرسام آور تکنالوژی جدید و عدم رسیدگی به افراد شامل کار ، بطور مثال امروز یک پایه کمپیوتر و یکنفر کاراداری صد نفر را  انجام میدهد که در نتیجه 99 نفر دیگر به صف بیکاران جامعه می پیوندند.  و اینجاست که میتوان گفت عوامل فوق دست بدست هم داده جهان را  گرفتار بحران عظیمی خواهد کرد و این بحران ، بحرانی خواهد بود که غیر قابل کنترول ، زیرا مالکین موشک های دور برد و موشک های که قدرت حمل کلاهک های هستوی را دارند ، بمب های  اتم ، و تحت البحری های  همچون اوهایو متحیر خواهند شد  که در کجا و کدام هدف را نشانه گیری نمایند ، اگرهمه را نیست و نابود کنند ، خود در کجا زندگی خواهند کرد.
پس بنا براین پیش از اینکه جهان در ورطهء سقوط دایم قرار گیرد ، باید چاره ای  اندیشید و اندیشیدن چاره هم نیاز دارد به دانش و علم ، عاطفه و تعهد انسانی و طرح استراتیژی صحیح و سالم و همه جانبه .
همانگونه که عرض شد بشر از دو راه یکی را باید انتخاب نماید : یا صلح و یا نابودی .
یقینأ عقل حکم به صلح ، همدیگر پذیری و زیست باهمی می نماید ، و در این ورطه همه مشکلات و پرابلم ها قابل حل هستند.  به عقیده ما این جنگ و نفاق است که هرروز مشکلی برمشکلی می افزاید. به عنوان مثال اگر دنیا یی که در مقابل تروریسم آسیب پذیر هستند ، و در مبارزه با این پدیده صادقانه عمل کنند و دست همدیگر را با اخلاص بفشارند  ، من یقین دارم که این پدیده بزودترین وقت از بین خواهد رفت و همچنان در مبارزه با مواد مخدر .
اتحادیه اروپا ، سازمان کشورهای غیر منسلک ، سازمان کشور های اسلامی، تشکیل مجامع دیگری مثل سارک و سفما و....  اینها همه تجارب خوبی هستند  اما اینها را باید وسیع ساخت و از مرز تشریفات  بیرون کرده و در مسیر برداشتن گامهای واقعا عملی باید قرار داده و در اجرای فیصله هایش متهعد، مصمم و صادق بایدبود . و اینکار را در سایر موارد از سطح شهر ها و کشورها باید آغاز و در گام بعدی در سطح قاره ها و نهایتا در سطح دنیا باید ارتقاداد.
به نظر ما دنیای امروز بخاطر بقای نسل بشر و بخاطر برهم نخوردن شیرازه زندگی بشریت به یک استراتیژی واحدوشکستن مرز های که بشریت را تکه تکه نموده ، ضرورت دارد تا باعث نجات انسان ها و این کره خاکی از خاکستر شدن گردد و همه متعهد به آن عمل نمایند .
رقابت های اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی ، علمی و.... را باید کنترول کرد و الا بحران ایجاد خواهد کرد ، مخصوصا اگر فرهنگ و اقتصاد موازی پیش نرفتند فاجعه ببار خواهند آورد .
باید چنان زمینه سازی کرد که همه تصمیم بگیرند که دیگر کسی به کسی توهین نکند و توجه همه به انسانیت باشد ، یعنی ما چرا به انسانیت فکر نکنیم ، و یا اینکه چرا با همه نباشیم و چرا خود را محدود نماییم .
مارک زدن ها و مصرف هزاران میلیون دالر و پوند ، یورو و.... برای بدنامی دیگران و تضعیف حضور دیگران از صحنه دنیا کارعاقلانه نیست ، همانگونه که عملا مشاهده می گردد باعث ایجاد دشمنی های متعددو برهم خوردن امنیت داخلی و خارجی کشور ها  گردیده است .
واضح است که فقر و تنگدستی باعث ایجاد پرابلم های زیاد گردیده و در آینده نیز بحران بشری غیر قابل کنترول را  بوجود خواهد آورد ، پس بنا براین مبارزه با این مهم از ضروریات است و به این موضوع  بی نهایت جدی باید فکر کرد . زیرا احصائیه های پخش شده از این مشکل واقعأ نگران کننده است .
به گمان ما اگر پای صداقت در بین باشد هیچ مشکلی در این مسیر نخواهد بود . پیوند های فکر و شکستن مرز های تعصبات کورو کاذب و خودخواهی هاو نادیده نگرفتن واقعیت های عینی و ملموس راه را هموار خواهد ساخت .
ما این بحث را مکمل ندانسته و به تکمیل آن و طرح پرابلم های دیگر ی که بشریت را تهدید می کند خواهیم پرداخت و این قسمت را در همین جا نقطه پایان می گذاریم .




منابع :
1-    جنگ ضد جنگ – الوین تافلر..ص 48
2-    همان      ص 36
3-    همان      ص37
4-    همان      ص 155
5-    مجله  اعتصام شماره 61 جوزای 1389 سید اسحق حسینی .
6-    جابجای در قدرت – آلوین تافلر ص 21
7-    تاریخ تمدن – ویل دورانت ج 1 ص31
8-    آموزش دانش سیاسی – حسین بشیریه ص 227


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر