۱۳۹۴ بهمن ۲۳, جمعه



زن در تفکر هندوئیسم                                                                                      (غلام علی صارم )
مقدمه :
گرچه نهایت مشکل است که در مورد ظهور آئین هندوئیسم و تاریخ دقیق بوجودآمدن این دین اظهار نظرکرد، زیرااکثر متون این دین راوقتی به بررسی بگیری دیده میشود که صد ها سال قبل از میلاد بوجود آمده، توسط فردی آغاز و با گذشت زمان توسط افراد دیگر تکمیل شده است.
با آنهم میتوان با احتیاط گفت که آئین هندوییسم بیش از یکهزار پنجصد سال قبل از میلاد موجود بوده است. که بصورت کل به سه دوره میتوان این آئین را تقسیم بندی نمود.
1.      دوره ودایی
2.      برهمن
3.      هندو
و بعضا گفته می شود که این دین در قدیم برهمایی خوانده می شده.
بحث ما درین نوشتار کوتاه همانگونه که از عنوان پیدا ست صرف در مورد زن است که در تفکر و جامعه هندو چه جایگاهی دارد. قابل ذکر میدانیم که درین قسمت هم با توجه به ظرفیت نوشتار ما نمیتوان از حد کلی گویی بر آییم، اما اینقدر هست که میتوان با این کلی گویی هم در مورد زن در آیین هندوییسم ذهنیتی ایجاد کرد که از نظر ما نکات آموزنده را دارا می باشد.
تفکر سنتی هندوان در مورد زن:
از دید گاه تفکر سنتی هندوان زن موجود اغوا گر و نازل تر از مرد است و در عین حال لطیف، حساس و دوست داشتنی انگاشته می شود. لذا در اساطیر هندو آمده است که آفریدگار مرد بعد ازآفرینش او، خواست زن را بیافریند، ولی دید که هر چه مصالح و مواد داشته در ساختن مرد بکار برده است او بنا چار زن را از آمیزه از خرده ریزه ها و مانده های آفرینش آفرید. بدین گونه که: از گردی ماه، پیچ و خم ساقه گیاه، چسپندگی پیچک، لرزش علف، باریکی نی، شکوفه گل، سبکی برگ، انعطاف خرطوم فیل، نگاه آهو، تکاپوی زنبور، شادی پر نشاط فروغ آفتاب، گریستن ابر، بی قراری باد، هراسانی خرگوش، رعنایی طاووس، نرمی سینه طوطی، سختی خارا، حلاوت عسل، درندگی ببر، گرمی شعله آتش ، سردی برف، چهچه کوتاه زاغ، نغمه کوکوی هندی، دورنگی درنا و فاداری غاز سرخ را گرفته و همه را با هم آمیخت وزن را آفرید و او را بر مرد داد. (1)
کتاب منوسمرتی، کتابی است در مورد احکام که در جریان چهار صد سال (دو صد سال قبل از میلاد و دو صد سال بعد از میلاد) تکمیل گردیده است شامل احکام در موارد مختلف می باشد. درین کتاب در مورد زن چنین نگاشته شده است:
زن خوب باید شوهرش را (هرگونه که باشد) همچون خدا بپرستد، هیچ کاری، حتی کارخیری چون روزه و نذر بی اجازه شوهرش نکند، هر گز چیزی را که ممکن است نا خوشایند شوهر (زنده یا مرده) باشد انجام ندهد. (منو، بخش 5 154 – 156)
و اما از جانب دیگر در توصیف زن در همین کتاب تعابیر بلندی نیز صورت گرفته است که حکایت از درجه بالای زن می نماید به اینگونه: مرد چون زن را از خدایان می گیرد، باید به گونه با او رفتار کند که مورد پسند خدایان باشد (منو بخش 9 – 95) هر مادری بر هزار پدری برتری دارد (منو بخش 2، 141) هر مردی با پذیرفته شدن زنش دوباره زاده میشود (منو بخش 9، 8)  هیچ مردی نمی تواند بازور، از زنش مراقبت کند (منو بخش 9، 10) اگر زن بگونه ای زیبایی آراسته شود سبب روشنی خانه خواهد شد. (منو بخش 3، 62) تعابیری بدینگونه در منابع هندی زیاد است: زنان را نباید زد، حتی با گل، در کار زنان نباید سخت دقیق بود، چه آنگاه است که زیرکی شان گزند یابد، اگر زن جامه نیکو می خواهد بهتر آن است که فراهم شود، زیرا اگر زن جامه نیکو به تن نداشته باشد، شویش را دلشاد نخواهد کرد. همان گونه که مردم برای سالخوردگان و مردان دین راه می گشایند باید برای زنان هم راه گشود. به زنان بار دار، عروسان و دوشیزگان باید پیش از مهمانان دیگر غذا داد. (2) البته باید بخاطر داشت که امروزه اوضاع جامعه هندو، نه چنان است که سنت کهن هندو می گوید و بسیار تغییر کرده است، امروز نه زن چنان خوار شمرده میشود، و نه مرد آنگونه سروری و آغایی دارد.
زناشویی و نهاد خانواده در سنت هندوییزم از ارج و منزلت خاصی برخوردار است. درین سنت با حساسیت خاصی بر پاکدامنی زن، قبل و بعد از از ازدواج تاکید می شود. از دوران کودکی به کودکان آموزش پاکدامنی داده می شود و از آنها مراقبت می شود تا متوجه مسایل تحریک کننده نشوند، به این دلیل سخن گفتن از مسایل جنسی در خانواده ها مذموم شمرده میشود مراسم ازدواج در بین هندوان با توجه به جایگاه طبقاتی زوج ها، دارای تشریفات خاصی است و با افروختن آتش، انجام نیایش و خواندن سرود های ویژه، عقد ازدواج توسط براهمن انجام می شود. درسنت هندویی بر وفاداری و مهر ورزی زوج ها نسبت به یکدیگر تاکید فراوان شده و مقرر گردیده است که مسوولیت در نهاد خانواده با مرد باشد و زن فرمانبردار مرد باشد. (3)
قدیمی ترین دین شایع در بین هندوان آئین برهما است، درین آئین زن در انقیاد کامل مرد می باشد او از ارث محروم است و ارزشی در اجتماعی ندارد. خرید و فروش و ربودن زن، امر معمولی و عادی محسوب می شود، زن چون وجود مستقلی ندارد و فاقد روح انسانی می باشد بنا برین نمی تواند که پس از مرگ همسرش به زیستن ادامه دهد در آئین برهمنی نیز زن در بسیاری از امور هم مرتبه پاریا هاست که به کلی از جامعه رانده شده اند و افراد نا پاک و محروم از حقوق انسانی بودند. (4)
خانواده هندو نوعا مبتنی بر اصل پدر شاهی بوده و در آن پدر بر همسر، فرزندان و بردگانش سلطه کامل داشت. زن موجود ی بود دوست داشتنی اما پست بنا بر افسانه که در خلقت زن بین هندوان وجود دارد و در آن اشاره شد دیدگاه هندوان را نسبت به ارزش و مقام زن روشن می کند.
در قسمت میراث همین قدر کافی خواهد که اصلا ارثی وجود ندارد و زنها ارث نمی برند. پروفیسر اندرا در کتاب «وضع زن در مهابارتا» می گوید: نزد هندو هیچ مخلوقی گناهکار تر از زن نیست، آتش افروز است، زن لبه تیغ تیز است. در حقیقت زن این همه چیز ها را دارد مردان نباید آنها را دوست داشته باشند و حتی طبق دستور کتاب منو درین آئین، زن نباید هیچ وقت در جستجوی استقلال باشد. (5)
روابط زن و شوهر:
مرد در خانواده حاکم مطلق است، زن در ملا عام کمی عقب تر از شوهر باید راه برود و نباید حرفی بزبان آرد، معمولا از غذایی که او برای خانواده تهیه می کند، غذای جا مانده از شوهر و پسرانش رابخورد. بوسیدن پای شوهر به هنگام خواب کار ذلت بار دیگری است که حاکمیت و مالک بودن مرد را نسبت به خانواده به نمایش می گذارد که (حتی در بعضی موارد می توانست آنان را بفروشد و یا آینکه از خانه بیرون کند) (6)
در خانواده های هندو طبق آئین مقدس، زنی که بیوه می شد باید مو هایش را می تراشید و ساری سفید بر تن می کرد و زیورآلاتش را مثل گوشواره، دست بند و انگشتر و خال سرخ پیشانی اش که نماد نیک بختی محسوب می شد از خود دور می کرد. زن پس از فوت شوهر به پسران خود وابسته بود و حضور بیوه زن در مجلس و جشن ها نامبارک تلقی می شد، البته هنوز هم کسانی پیدا می شوند که طرفدار چنین سنتی هستند.
طبق رسم «نیوگا» زن بیوه می توانست با برادر شوهر سابقش ازدواج کند، البته در این اواخر این رسم منسوخ گردیده است. اگر چه امروز یک بیوه هندی می تواند ازدواج کند، اما به دلائل حفظ شان خانوادگی و نا مقبولی جامعه کمتر بیوهء تمایل به ازدواج دارد.
اما در قانون نامه مانو آمده است که سه کس سزاوار داشتن مال و منال نیست : همسر، پسر، و برده ؛  این سه هرچه بدست آورند در تملک سرور شان خواهد بود ، اما همسر میتوانست جهیز و تحفه های را که در وقت عروسی گرفته بود در تملک خود داشته باشد ، و مادر شاهزاده ای  که در خرد سالی به شاهی رسیده است می تواند به جای او پادشاهی کند، شوهر می توانست زنش را به دلیل آلوده دامنی طلاق دهد  اما زن نمی توانست به هیچ علتی از شوهر طلاق بگیرد، زن اگر شراب می نوشید ، یا بیمار ، سرکش، اسرافکار، یا پرخاشجومی شد در این صورت مرد میتوانست ( بی آنکه او را طلاق دهد) زن دیگری بگیرد . همچنان عباراتی در مانو هست که مدافع نرمخویی خردمندانه با زنان است مثلا: آنان را نباید زد « حتی باگل »، در کارشان نباید سخت دقیق شد چه آنگاه است که زیرکیشان را گزندی بیابد و اگر جامه نیکو میخواهند ، عاقلانه است که برایشان فراهم کنند ، زیرا « اگر همسر جامهء نیکو به تن نداشته باشد ، شویش را دلشاد نخواهد کرد. و بدین گونه چون همسری به گونه ای شادی بخش آراسته باشد تمام خانه آراسته و زیباست و همچنان در ارائه بعضی خدمات در محافل و مجالس که فوقا بعرض رسید.
آئین ساتی:
ساتی یا زن پاک دامن، بدین معنی است که وقتی شوهرش فوت می کند، هنگام آتش زدن شوهر او نیز خود را داو طلبانه در همان آتش می سوزاند و این کار را دیگران اوج تقوا می دانستند. قابل ذکر است که این رسم در ودا ها نبود، بعدا در این آئین برای  خود جا باز کرده است.
واژه ساتی در سانسگریت هم بوده و در زبان انگلیسی نیز وجود دارد که اکثرا آنرا همسر وفا دار معنی می کنند.
لغت نامه دهخدا نیز از این کلمه (ساتی) تفسیری بدینگونه دارد: الهه هندی دختر داکشا، همسر شیوا، چون پدرش شوهر او را تحقیر کرد،ساتی خود را در آتش انداخت، (ستی) در زبان فارسی به معنی بانو است که به احتمال قوی تغییر یافته همان ساتی است و فراموش نکنیم که ساتی علاوه بر این که این یک رسم به شمار می رود، به معنای بانوی وفادار و عفیف هم هست. (7)
این رسم باستانی گرچه در عصر حاکمیت شاهان مسلمان نیز در هند به ساتی نمادین بدل شده بود و نه اینکه از بین برود ولی کم شد اما برای نخستین بار در سال 1829 از سوی حکمرانان انگلیسی در هند منع قرار داده شد، و این قانون در 1987 تقویت شد اما نمونه های نادری هنوز هم در گوشه و کنار دیده می شود.
البته یکی از مصلحین هندوییسم نیز سالها بعد (قرن 18) به این رسم اعتراض نموده و گفت که مراد از سوزاندن، سوختن خواهش های نفسانی است نه سوزاندن جسم زن. اگر از حق نگذریم باید بگوییم که انگلیس ها نیز در هنگام تسلط شان در هند علیه این رواج مبارزه کرده اند.
ویل دورانت معتقد است که رسم به آتش انداخته زنان شوی مرده بر تل آتش شوهران (ساتی) از بیرون به هند آمد. هرودوت آنرا رسم سکاهای باستانی و تراکیایی ها میداند. ولی در یک ودا «اثروه – ودا» آنرا رسم کهن میداند.
اشاره شده است که در روز گار ودایی این رسم ملایم تر شده است و به آنجا رسیده بود زن بیوه می بایست قبل از سوزاندن جسد شوهر لحظه بر پشته هیزمی که برای سوزاندن شوهر گرد آمده دراز بکشد. از مهابا را تا پیداست که این کار را بشکل اولش باز گردانده اند،و در این نیز هیچ ندامتی نمی بینند، چندین نمونه از ساتی می آورد و این قانون را بنا می نهد که بیوه پاکدامن نمی خواهد بعد از مرگ شوهرش زنده بماند بلکه با غرور پا به آتش می گذارد.
ویل دورانت در رابطه با این رسم می نویسد: ظاهرا در  آغاز برهمنان با آن مخالف بودند و بعد آنرا پذیرفتند و سر انجام هم برایش یک ضمانت دینی اجرایی تراشیدند، به این معنا که آنرا به پیوند ابدی زناشویی تعبیر کردند. زنی که یکبار با مردی وصلت کرد تا ابد از آن اوست، و در زندگانی های بعدی هم به او خواهد پیوست. گاهی در ویجیه نگر رسم ساتی شکل عمومی به خود می گرفت، نه یکی یا چند تن از همسران، بلکه تمام همسران بسیار امیری یا سرداری با او به کام مرگ می شتافتند. توضیح این نکته که چگونه بیوه هندوی قرون وسطایی را، با تلقین و اعتقاد و امید وصل مجدد با شوهر در زندگانی دیگر به ساتی راضی می کردند،امری دشواراست.
در مراسم (جاهار) که با ساتی متفاوت بود و بیش تر میان زنان بیوه (طبقه راجپوتی) طبقه سلحشوران، رایج بوده است، زنان بیوه دسته جمعی خود را می سوزانند تا عفت خود را حفظ کرده و تسلیم موگل های مهاجم نشوند. (8)
و در تفسیر دیگر از این رسم میخوانیم:
«ساتی» واژه ای است سانسکریت که به معنای «همراه» و «رفیق» می آید. بر اساس اینرسم اگر شوهر زن جوانی بمیرد، زن جوان بایستی خود را زنده زنده در آتش بیاندازد کهجنازه شوهرش در آن، در حال سوختن است. این رسم که ریشه در عقیده هندویی دارد، اشعارمی دارد که زن با قربانی کردن خود در هنگام سوختن جنازه شوهرش باعث می شود که شوهرشرا از آتش جهنم نجات بدهد. با گذشت زمان این رسم نه تنها فراگیر، بلکه به صورت کمالمطلوب خانمها درآمده است. با درگذشت شوهر، بیوه وی خود را در آتش وی می سوزاند و یااگر او را دفن می کردند، بیوه وی نیز زنده زنده همراه وی مدفون می شد. یکی ازاصلاح طلبان مشهور هندی به نام «راجام موهان روی» در اوایل قرن نوزده میلادی مبارزهخود را علیه رسم ساتی آغاز نمود. در نتیجه تلاشهای وی حاکم انگلیسی وقت هندوستان بهنام «لرد ویلیام بنیک» قانون ممنوعیت ساتی را در سال 1271 تصویب کرد. بر اساس اینقانون سوزاندن بیوه شوهر متوفی و یا زنده مدفون کردن وی جرم تلقی می شود و قابل تعقیباست.
بر اساس این قانون در صورتی که شخص متوفی تحت تأثیر تزریق دارو نتواند شخصاتصمیم بگیرد، کسانی که به وی دارو تزریق کرده اند، با عنوان قاتل قابل تعقیب هستند.همچنین هر گونه تعاون و همکاری در اجرای رسم ساتی، به مثابه قتل محسوب می گردد.
با تصویب قانون ممنوعیت ساتی در سال 1361 گرچه بیوه های هند از بلای زنده سوختننجات پیدا کردند، اما آنجا که تعلمات «دین هندو» ازدواج مجدد زنان بود، بسیاری ازبیوه های هند مجبور بودند که زندگی فلاکت باری را تا آخر عمر ادامه دهند. بسیاری ازبیوه زنان بر این عقیده بودند که حداقل با سوزاندن خود از مشکلات بسیاری رهامی شوند، اما زندگی بدون شوهر تا پایان عمر برای آنان مصیبت بزرگتری به حسابمی آید.
در این راستا بود که «اشیوان چاندویدیاساکا» مبارزه خود را برای تصویب قانونازدواج مجدد زنان آغاز نمود. نهایتا در سال 1235 قانون خود را به تصویب رساند. بهتدریج رسم ساتی در میان هندوها کم رنگ گردید. اما صد سال پس از سال 1336 دوباره یکبیوه جوان 22 ساله در شهر «گوالیور» اقدام به خودسوزی همراه با سوختن جنازه شوهرشکرد. حتی در سال 1366 زن جوان 22 ساله ای پس از درگذشت شوهرش در ایالت «راجستان» اقدام به ساتی کرد. هنگامی که روپ، خود را در آتش جنازه شوهرش می انداخت، چندینهزار نفر از جمعیت در برگزاری ساتی حاضر بودند.
هندوها بر این عقیده اند که به مجرد اینکه زنی اقدام به «ساتی» نمود تبدیل به «الهه ساتی» می شود. سپس در محل خودسوزی وی معبدی به نام «الهه ساتی» ساخته می شودو با قرار دادن مجسمه ای از او به عبادت وی می پردازند.
تعلیم و تربیه :
در قسمت تعلیم و تربیه باید بگوییم که زن ازین حق هم بر خور دار نبوده. و اما! طرح آموزش همگانی زنان در هند توسط ویکتوریا ولکوف در اکتبر 1998 به مورد اجرا گذارده شد. با وجودیکه دولت هند به تلاش زیادی در ارائه برنامه های آموزش همگانی مبادرت نموده، اما بااینحال، زنان هند از لحاظ میزان سواد در سطح بسیار پایین  قرار دارند. به نحوی که طی سال 1991 ، از تعداد 330 ملیون زن رده های سنی هفت سال و بالاتر، تنها 40 درصد از سواد خواندن و نوشتن برخور دار بودند. و این بدان معنی است که در حال حاضر 220 ملیون زن بی سواد در کشور هند وجود دارد. قابل ذکر اینکه سطح پایین سواد زنان هندی نه تنها بر زندگی زنان این جامعه بلکه بر خانواده و وضع اقتصادی آنها نیز تاثیر منفی بجا گذاشته است.
طی سال 1981 تنها 22 فیصد زنان از نعمت سواد بر خوردار بودند. در 1991 به 39 در صد افزایش یافت و تا امروز که تعداد زنان آموزش دیده بصورت چشمگیر افزایش یافته است.
طبق آخرین تحقیقات از هر 5 دختر هندی سه نفر آن بخاطر آموزش در مدارس حضور دارند. در حالیکه در گذشته ها کاملا وضعیت بگونه دیگر بوده است. (مگاستنس) یکی از نویسندگان هندی از دوران (چندرا گوپتا) گزارش میدهد: برهمن ها زنان خود را (هر برهمن چندین زن دارد) از هر گونه فلسفه بی اطلاع نگاه میدارند، زیرا اگر زنان تعلیم و تربیت پیدا کنند و با دید فلسفی بر لذت والم، زندگی ومرگ نظر کنند یا فاسد می گردند یا دیگر در انقیاد مرد باقی نمی مانند. (9)
با وجود یکه زن در جامعه هند در نهایت مظلومیت زیسته و فشار های زیادی را که به همه اش رنگ مذهبی هم میدادند تحمل کرده، با آنهم زنانی بعنوان الهه حتی پرستش هم می گردید مانند لکشمی وپرواتی  همسران ویشنو، الهه مادر و ...
اما این همه اوضاع نا بسامانی را که از جامعه هندو نقل کردیم در حال حاضر از بین رفته است.
اکثر ادیان و مکاتب اعتقادی و فلسفی با گذشت زمان و گاهی تسلط عوام و افراد کم سواد به آن دچار یک سلسله مشکلات می گردند. گاهی افراد مغرض و سود جو مثلا آئین مسیحیت، و آئین هندوییزم نیز ازین قاعده مستثنی نیست، گاهی خرافات در اینجا هم به اوج خود رسیده، اما دینی که زود از همه به اصلاحات تن داده و زود تر به رفع نواقص پرداخته همین دین است.
بحث ما صرف در مورد زنهاست، شما دیدید که زن درین جامعه تا چه حد محروم و مظلوم بوده، اما با آمدن اصلاحات این خطوط همه شکسته و از بین رفته.
اینک زن را کسی با فشار به کاری نمی تواند وادار نماید اما تشویق و ترغیب مستثنی است. در سال 1992 به ازدواج در خرد سالی رسما پایان داده شد. دیگر نشانی از رقاصه های معبد دیده نمی شود. یکی از طرفداران گاندی در پیامی برای زنان نوشت: (حجاب کهن را بر اندازید، بیدرنگ از آشپزخانه ها بیرون بیایید، دیک وتاوه را کنار بگذارید، پرده را از پیش چشمان تان بدرید و به جهان نو بنگرید، بگذارید شوهران و برادران تان خود شان پخت و پز کنند، برای اینکه ملت هند سر فراز بشوند خیلی کار ها باید کرد.) (10)
رسم ساتی از بین رفت و امروز زنان بیوه با آزادی کامل میتوانند ازدواج نمایند.
امروز در هند هیچ گونه تبعیض برای آموزش زنها، تحصیل شان در داخل و خارج وجود ندارد، زنان می تواند در مقام های بلند دولتی کاندید شوند و بحیث وزیر، صدر اعظم، رئیس، معلم و آموزگار و مدیر ایفای وظیفه نمایند.
که این همه از نعمت پیشرفت های جامعه بشری، ورود افکار جدید علمی و صنعتی در هند است که بیشتر این همه خطوط سیاه و سرخی را که همه ناشی از جهالت بود شکسته شد و بیشتر به این همه ترقی و پیشرفتی که امروز هند به آن نایل آمد از برکت مبارزات خسته گی نا پذیر مهاتما گاندی است، که به نظر ما ملت هند هیچگاهی او را نباید فراموش کنند.
گاندی که در آستانه کلبه هزاران بینوا می ایستاد و همچون آنان جامه می پوشید، با آنان بزبان خود شان سخن می گفت، او حقیقت مجسم بود نه صرف منقولاتی از کتابها، به این دلیل مهاتما (روح بزرگ) نام حقیقی اوست، و این نامی است که مردم هند به او داده اند.
جز او چه کسی حس کرده است که همه هندیان گوشت و خون او را دارند؟ موقعی که عشق به در خانه هند آمد، آن در کاملا گشاده بود... به ندای گاندی غنچه عظمت نوین هند شفگته شد، کما اینکه در روز گاری که بودا حقیقت مهر و همدردی را در میان موجودان زنده اعلام کرده بود هند شگوفا شد. ندای گاندی در عظمت جدیدی شکوفا شد.
1.      تاریخ  تمدن، ویل دورانت ج 1 ص 563
2.      همان صفحه 564 و 565
3.      ادیان هند، داکتر فیاض قرایی ص 141 و 142
4.      جاهلیت و اسلام، یحیی نوری ص 108
5.      حقوق زن از نظر تاریخ ملتها و اسلام (انترنت)
6.      تاریخ تمدن، ویل دورانت ص 701
7.      لغت نامه دهخدا ردیف (س –ا)
8.      زن در ادیان بزرگ (هولم، جین و بوکرجان) ترجمه علی غفاری – انترنت
9.      تاریخ تمدن ج 1 عصر حکومت چندرا گوپتا موسس سلسله موریایی ها
10.  همان ص 701

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر