۱۳۹۴ اسفند ۲۸, جمعه

زن در تفکرسنتی هندوئیسم



زن در تفکر سنتی هندوئیسم
غلام علی صارم 
( اگر هندوئیسم را ازمن بپرسند ، جواب ساده ام این است که آن پی بردن به حقیقت است با وسائلی که عاری از عنف و زور باشد ، شاید فرد به وجود خدا معتقد نباشد ولی باز خود را هندو بشمارد ،  آئین هندو جهد و تلاش پیوسته در راه حقیقت و راستی و بنا برین مذهب حق پرستی است و حق هم عین ذات باری تعالی است ، گاهی انکار وجود خدا از بعضی شنیده شده است ولی احدی منکر حقیقت نیست .(گاندی)
تاریخ هند از شروع زندگی و یا هجوم آریایی ها در این سرزمین آغاز نمی شود ، بلکه قبل از اینها ساکنینی با تمدن و فرهنگ خاص خود شان در این کشور ساکن بوده که نمونه های از تمدن این دوره در موهنجو دارو و بعضأ در سواحل رود معروف گنگ کشف گردیده است .
این سرزمین همواره دارای مکاتب فلسفی و اعتقادی بوده که نمونه های ازهر کدام تاهنوز بدسترس است و هرکدام از غنامندی خاصی برخوردار میباشد .
بحث ما تحت عنوان فوق یک بحث کلی است و اینحا پرداختن به همه مکاتب و مذاهب هند در این مختصر مقدور نیست ، زیرا این کار و مسئله را حتی نمی توان در یکی دو کتاب بررسی کرد چه رسید به یک مقاله کوتاه .
با وجودیکه ازدواج در هند از قدیم الایام یک پیوند مقدس بوده و هست و به پاکدامنی زن قبل از ازدواج و بعد از ازدواج تاکیدات فراوان صورت گرفته و از دوران کودکی به آنها آموزش پاکدامنی داده و از یاد مسائلی که احیانأ تحریک کننده به شمار آید جدأ جلوگیری به عمل می آید ، زن مشکلات خود را در زندگی خصوصی و اجتماعی داشته است .  ازدواج که معمولأ در آجرا آن موضوع طبقه رعایت می شود و وفاداری و مهرورزی به عنوان یک سنت قبول شده است ، با آنهم مسوولیت نهاد خانواده با مرد بوده و زن فرمانبردار مرد می باشد .
از دیدگاه تفکر سنتی هند زن موجود اغواگر و نازل تر از مرد است و در عین حال لطیف ، حساس و دوست داشتنی پنداشته می شود .
منوسمرتی قانون نامه مهم اعتقادی هندوان است که در مورد زن جملات زیادی دارد که ما به عنوان نمونه به چند مورد آن اشاره می کنیم .
1 – سه کس یعنی همسر ، پسر و برده سزاوار داشتن مال و منال نیستند هرچه این سه کس بدست آورند متعلق به ارباب شان می باشد . ( بخش 8 ، 416)
2 – زن خوب باید شوهرش را ( هرگونه که باشد) همچون خدا بپرستد .(بخش 5 ، 154)
همچنان همین کتاب قانون (منو سمرتی ) ستایشات و فرامین عجیبی هم در ستایش زن دارد که می گوید: مرد چون زن را از خدایان می گیرد باید به گونه ای با او رفتار کند که مورد پسند خدایان باشد (بخش 2 ،141 )  
هرمردی با پذیرفته شدن زنش دو باره زاده می شود (بخش 9 ، 10)
در محافل عمومی تاکید شده که نسبت به زنان مسن احترام گذاشته شده و به زنان باردار و دوشیزگان پیش تر از دیگران غذا داده شود. «1»
تاکید بهتر از این هم در قانوننامه منو آمده است : آنان را نباید زد ، حتی با گل ، در کارشان نباید خیلی سخت دقیق شد ، چه آنگاهست که زیرکی شان را گزندی بیابد ، و اگر جامه نیکو می خواهد ، عاقلانه است که به ایشان فراهم کنند زیرا اگر همسر جامه نیکو به تن نداشته باشد شویش را دلشاد نخواهد کرد و بدین گونه چون همسری به گونه شادی بخش آراسته باشد تمام خانه آراسته و زیباست . «2»
با وجود این تاکیدات بازهم همین کتاب در بخش های دیگر با عباراتی از زن نام می برد که یاد آور دوره اولیه الهیات مسیحی است « سرچشمه ننگ زن است ، سرچشمه ستیز زن است ، سرچشمه وجود زیرین زن است ، پس باید از زن پرهیز کرد.»  
در عبارت دیگر آمده است که « زن میتواند در زندگی نه فقط مرد کانا، بلکه مرد دانا را هم از راه راست به در کند، و میتواند او را به بردگی هوس یا خشم بکشاند . و بنا به دستور این قانون نامه زن در تمام عمر باید تحت قیمومت کسی باشد ، نخست پدر، سپس شوهر و سرانجام هم پسرش. «3»
درمجموع زن در هند وضع خوبی نداشت ،  اما در روزگار ودایی (قبل از وضع این قوانین) زن از وضعیت خوبی برخوردار بود که بعد ها در اثر نفوذ عقاید مختلف و یک سلسله افراطی گری های مذهبی، زن کاملا در حصاری از تعصب و بی عدالتی قرار گرفت.
ازدواج های اطفال خورد سال و روان کردن دختران کوچک در خانه شوهر ، بوسیدن پای شوهر، اطاعت بدون قید و شرط از مرد، اینها همه نشانه های بی عدالتی در برابر زنها بود.
بدتر از همه ازدواج با خرد سالان بود که قرنها این وضعیت بصورت ظالمانه اجرا می شد و معمول بود.
در قرن پنجم ق م قانونی برای امور خانوادگی داشتند که به موجب آن برهر دختر لازم بود تا قبل از رسیدن به سن بلوغ ازدواج نماید . این قانون کمابیش تا هشت صد یا نهصد سال پیش در آن سرزمین متداول بوده است ، از آن سبب وضع شده که ما بین پسر و دختر هم از عهد صغرو دوران خرد سالی علاقه و عشق قلبی ایجاد نمایند و علت دیگر ایجاد آن قانون آن بوده است که قاعده محکم و صنوف ممتاز و سیستم کاست ازدواج افراد هر صنف را با اصناف دیگر به شدت حرام میدانست ، از این رو لازم بود پدران برای پسران خود دخترانی را هرچه زود تر پیدا کنند ، تا مبادا که برای فرزند آنها دختری باقی نمانده و او ناچار از افراد صنف دیگر تاهل اختیار کند.  در حقیقت اینگونه ازدواج در عهد طفولیت ، ایجاد یک گونه نامزدی بین دو طفل بوده است که حتی در آوان شیرخوارگی ما بین آنها برقرار می کرده اند ،  و همین که داماد به سن هفت یا هشت سالگی می رسید رسمأ عروسی می نموده و نیزبدین وسیله دختران خرد سال را در خانواده خود می آورده اند تا به آداب و رسوم و تکالیف آن خانواده کاملا آشنا شوند و در آن بکلی مستغرق گردند. «4»
اما اینگونه وضعیت و این همه بی عدالتی که زمانی جزء آئین هندوئیسم بود ، امروز کاملأ تغییر نموده و نه تنها در این مورد که در هزاران مورد دیگر اصلاحات آمده است ،  این اصلاحات در آئین هندوئیسم به نظر ما بعنوان یک اصل  قابل پذیرش بوده و هست .
چنانچه اگر ظهور ادیان و طریقت های مختلف را در کنار این دین می بینیم ، در ابتدأ رهبران هریک از اینها به منظور ایجاد دین جدید قیام نکرده ، بلکه در پی اصلاح برآمده اند و کم کم اندیشه های ایشان باعث ایجاد دین جدید که آنهم بصورت قطع از هندوئیسم متاثر بوده ،  گردیده است .  مثل بودیزم ، جینیسم ، سکیزم و اخیرأ برهموسماج ، آریا سماج و تعدادی مکاتب فلسفی مثل سای بابا و.... که ما ان شاالله در این زمینه نیز مطالبی را به خوانندگان محترم ارایه خواهیم کرد.
هدف از یاد آوری موضوع فوق این  بود که هندوئیسم با توجه به هزاران سال سابقه و با توجه به اینکه بنیان گذار واحدی ندارد ،  اماپذیرش اصلاحات با عث گردیده تا فلسفه این دین نه تنها زنده بماند بلکه همواره در خط رشد قرار داشته و همیشه به عنوان یک دین زنده شناخته شود.
مثلا همینکه در مورد ازدواج خورد سالان گفتیم ، همین قانون با توجه به مشکلات عدیده اجتماعی که قرنها مردم با آن دست و گریبان بودند ،  در سال 1930 میلادی لغو آن تصویب  و حد نصاب سن ازدواج برای دختران 14 سال و برای پسران 18 سال تعیین گردید.
دهها مورد دیگر هم در این زمینه وجود دارد که اصلاح آنها  اکثرا با اندیشه های پدر معنوی هند (مهاتما گاندی ) صورت گرفته است .
درنتیجه : عصر ودایی برای زنان هند یک عصر طلایی بود که بعد ها این دوره بهم خورد و زندگی زنان در هند مخصوصا بعد از تقسیم بندی اجتماع هند به طبقات (کاست ) توأم گشت با بی عدالتی و هزاران گونه ستم .  اما با اصلاحاتی که ( بی انصافی نشود در عصر انگلیسها ) و بوسیله رهبر و پدر معنوی هند ( مهاتماگاندی) بوجود آمد ، اینک زنان هند از حقوق و حیثیت بالایی برخوردار هستند .
البته این تغییرات گرچه برویت اسناد و گزارشها ذکر گردیده ، اما روش تحقیق ایجاب می کند که در ارتباط این موضوع تحقیق و بررسی در محیط مربوطه صورت گرفته و با موضوعات تاریخی گذشته مقایسه گردد ، که امیدواریم این کار زمانی تحقق پذیرد.
منابع :
1 – قرایی داکتر فیاض ادیان هند –ص 143
2 – ویل دورانت  تاریخ تمدن  ج 1 ص 564
3 – همان  ج 1 ص 563
4- جان ناس ترجمه علی اصغرحکمت تاریخ جامع ادیان  ص 204


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر