۱۳۹۴ اسفند ۱۱, سه‌شنبه



ضرورت تجدید نظر در استراتیژی موجود افغانستان :
یکطرف تدویر جلسات برای صلح و آرامش و از طرف دیگر تشدید جنگ ها ، قتل عام ها و سربریدن افراد بیگناه و حملات انتحاری و انفجارات عملا مشهود است که این بازی دوگانه است که صلح و امنیت افغانستان را به چالش کشانده و امریکا و چین را نیز در این چرخه بی نتیجه قرار داده است .
ظاهرأ بهانه گیری پاکستان در این استکه : هند در افغانستان نفوذ روز افزون پیدا کرده و آنها از این ناحیه احساس خطر می کنند، و آنطوریکه بعضأ تحلیل گران و سیاستمداران پاکستان می گویند اگر دست هند از افغانستان کوتاه شود و قونسلگری های آن در جلال آباد و قندهار برچیده شود ، مشکلی باقی نخواهد ماند .
سوال اینجاست که پاکستان چگونه و باکدام جرئت و صلاحیت برای کشوری که دارای استقلال است دستور تنظیم روابط خارجی اش را میدهد؟
به نظر ما مشکل اساسی و اولی از ضعف حکومت افغانستان خود ماست، و الا پاکستان هرگز این جرئت را بخود نمی داد که به افغانستان بگوید با کی ارتباط داشته باش و با کی ارتباط نداشته باش.
درحال حاضر می بینیم که بحران های متعدد کشور ما را تهدید می کند ، بحران اقتصادی(تاحدی که جوانان کشور و آنهاییکه حداقل توانایی کار دارند ، رو به کشور های دیگر نموده و از فقر و بیکاری فرار می کنند .
بحران سیاسی و اداری ( در حد شرم آور ، حاکمیت فساد در ادارات به حدی که با هیچ کشوری قابل مقایسه نیست )
بحران فرهنگی و از همه بدتر بحران هویت ( می بینیم که جوانان ما به کشورو به همه دارو ندارکشورش فحش داده و خانه و زندگی را فروخته بخارج سفرمی کنند ) درحالیکه درگذشته های نه چندان دور ، زمان فرا رسیدن خدمت عسکری شان را جشن می گرفتند و خدمت مقدس عسکری می گفتند وموقع بستن کمربند خود اول آنرا می بوسیدند.
کوتاه ترین فاصله های بین شهر ها در حال بی ثبات شدن و بی امنیت شدن  هستند .
برای رفع این مشکل چند مورد را مطرح مینماییم که به عقیده ما اگر عملی شود افغانستان از این بن بست نجات خواهد یافت :
1 – موضوع حاکمیت : حاکمیت در کشور ما زیر سوال است واین مشکل باید حل شود، زیرا : حاکمیت در محدوده جغرافیای مشخص و تعریف شده شکل می گیرد که متاسفانه ما این را نداریم .  موضوع دیورند ظاهرأ مشکل پیچیده ای استکه یک عده به آن دامن می زنند در حالیکه به نظر ما این یک موضوع تمام شده است البته از لحاظ تاریخی .  زیرا پادشاهان گذشته افغانستان در حالیکه حاکمیت کشوررا تمثیل می کردند ، آنرا امضا نموده اند مثل عبدالرحمن خان ، امیر حبیب الله خان و امان الله خان که این سومی دوبار آنرا امضا نموده است ،  و حاکمان بعد از او هم در این قضیه سکوت اختیار نموده اند .  و شاید هم چهار بار یا بیشتر در معاهدات بین المللی امضا شده و اکثر کشور ها هم آنرا به رسمیت شناخته اند ، از جمله امریکا.
 همه میدانند که ریشه اصلی اختلاف بین افغانستان و پاکستان همین موضوع دیورند است و موضوع هند از فروعات قضیه به حساب می آید .
من به آقایانی که به این قضیه جاهلانه دامن می زنند پیشنهاد می کنم که از این موضوع بگذرند زیرا:
الف: از لحاظ تاریخی قضیه حل و مختومه است و دیگر جایی برای دعوا باقی نمانده است .
ب: پاکستان به رضایت خود این منطقه را هرگز نخواهد داد ، و بزور هم شما گرفته نمی توانید زیرا به قول معروف شما امنیت سه پایه برق خود تان را گرفته نمی تواند و او یک قدرت اتمی دنیا است .
ج: اگر انتخاباتی هم  برگزار شود ، مردم و ساکنین مناطق مورد دعوا ی شما هرگز به شما نخواهند پیوست .
بنأ از این موضوع جنجالی صرف نظر نموده و بیش از این مردم افغانستان را در آتش جنگ های تحمیلی و ناخواسته نسوزانید. و به عوض دعوا بالای دیورند  از اینکه بدون دعوا آرام ندارید بخاطر باز پس گیری مرو و پنجده که امان الله خان خائینانه سند واگذاری قطعی آنرا به روسها امضانمود ، دعوا کنید .
2 – امریکا بعد از جنگ دوم جهانی امنیت جاپان را تضمین کرد و برای جاپان مقرر نمود که یک مقدار کمی از بودجه خود را صرف مسایل نظامی اش نماید . جاپان هم پولی را که باید در جهت تامین امنیت خود مصرف می کرد ، در جهت رشد اقتصادی اش سرمایه گذاری کرد و عین موضوع در کوریای جنوبی نیز صورت گرفت که اینک هردوکشور به دوقدرت بزرگ اقتصادی دنیا تبدیل شده است .
اما در حدود چهارده سال حضور امریکا در افغانستان و مبارزه با تروریسم ، نه تنها تروریسم به قول ایشان نابود نشده که اینک عملا به یک قدرت تبدیل گردیده است و از نیرو و امکانات بیشتری برخوردار هستند . و مشکلات مردم افغانستان هم نسبت به دوره های گذشته حتی دوره حکومت طالبان اینک به مراتب بیشتر و بیشتر گردیده است .
جالب تر اینکه بعد از امضای پیمان امنیتی روز بروز مشکلات امنیتی ما زیاد تر و زیاد تر می گردد، شهرهای که امنیت بود، اینک نیست راه های مواصلاتی تقریبأ بصورت کل ناامن است .
سخن ما این است که : امضا کنند گان توافقنامه امنیتی با امریکا این موضوع را جدی گرفته با نماینده ایالات متحده امریکا (سفیرش) و فرمانده ناتو در تماس گردیده و بصورت جدی دو تقاضا را مطرح نمایند تا ایشان به بزرگان خود منتقل کنند:
الف: یا همانگونه که امنیت جاپان و کوریای جنوبی را تضمین و تامین کردید ، امنیت افغانستان را نیزتامین نمایید .
ب: و یا توافقنامه فسخ و افغانستان را ترک نموده بروید و بگذارید که افغانستان خود با رقبا و کشور های همسایه  در ارتباط تامین روابط خود و همچنان با مخالفین خود،  خود تصمیم بگیرد.
3 – شورای عالی صلح ، این مرکز پرخوری و بار اضافی بردوش بودجه دولت بصورت فوری منحل و ملغا اعلان گردد .
شورایی که دو سال تمام با یک آدم مرده طرف بود وبا آن سخن از صلح می زدند و خبر نداشتند که با کسی که میخواهند صلح کنند ، او دوسال قبل مرده است و این ها خبر ندارند ، اینها را نیز مرده بحساب آورید (به قول شاعر برااینها نمرده  به فتوای من نمازکنید) و مخصوصا که اینک با آوردن افراد جدید که واقعا  به مرکز مهره های سوخته و آدم های پسیف تبدیل گردیده است .
4 – طرح استراتیژی با مخالفین :
بعد از بکار بستن و اجرای سه مورد فوق  تعیین استراتیژی شود و آنهم در یک جمله ( کلوخ انداز را پاداش سنگ است ) زیرا توقع صلح از کسانیکه با راکت و بمت و حملات وحشیانه و قتل و سربریدن کودکان و زنان پاسخ می دهند کاملا احمقانه است .
به امید آنروزیکه کشور عزیز ما از این همه بدبختی نجات یافته و با تحکیم صلح پایدار به رشد فرهنگی و اقتصادی لازم دست یا بد.   

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر