قطع روابط تجارتی افغانستان و پاکستان و پیامدهای آن
غلام علی صارم
یکشنبه 25/8/1404
مقدمه
روابط افغانستان و پاکستان در طول چند دهه گذشته همواره تنشآلود اما در
عین حال بهشدت وابسته بوده است. این دو کشور با وجود اختلافات سیاسی، امنیتی و تاریخی،
بیشترین سطح تعاملات اقتصادی و تجارتی را با یکدیگر تجربه کردهاند. پاکستان برای افغانستان
یکی از مهمترین مسیرهای ترانزیتی بوده و افغانستان یکی از بزرگترین بازارهای کالاهای
پاکستانی. در چنین بستری، هرگونه اختلال در روابط تجارتی نه فقط یک حادثۀ اقتصادی،
بلکه یک رویداد سیاسیِ همهجانبه به حساب میآید که پیامدهای آن میتواند از حوزه تجارت
فراتر رفته و بر امنیت منطقه، روابط سیاسی و حتی معیشت مردم دو کشور اثر بگذارد.
قطع اخیر روابط تجارتی میان افغانستان و پاکستان، بار دیگر این مسأله را
بهروشنی نشان داد که اقتصادهای منطقه چقدر به همدیگر وابستهاند و چگونه یک تصمیم
سیاسی میتواند به بحرانهای چندلایه تبدیل شود. در این متن تلاش میشود نگاه عمیقتری
نسبت به پیامدهای این بحران، ظرفیتهای جایگزین ترانزیتی افغانستان، وابستگی پاکستان
به مسیر افغانستان برای دسترسی به بازار آسیای میانه، و پیامدهای اقتصادی و ژئوپولیتیک
این وضعیت ارائه گردد.
۱. افغانستان و مسیرهای بدیل ترانزیتی: از یک کشور محاط
به خشکه تا یک چهارراه بالقوۀ منطقه:
افغانستان بهلحاظ جغرافیایی کشوری محاط به خشکه است و همین امر باعث شده
طی تاریخ معاصر بهشدت به کشورهای همسایه برای تأمین نیازهای تجارتی و ترانزیتی متکی
باشد. برای دههها، پاکستان مهمترین راه دسترسی افغانستان به آبهای آزاد بود و
مبنای این دسترسی هم قرارداد ترانزیتی بود که در 1965 بین هردو کشور امضا شده بود،
اما طی سالهای اخیر افغانستان توانسته بدیلهای قابل توجهی ایجاد کند:
۱.۱. بندر چابهار.
یکی از مهمترین پروژههای راهبردی افغانستان، اتصال از طریق بندر چابهار
ایران است.
مزیتهای کلیدی چابهار:
الف: مسیر کوتاهتر نسبت به بندر کراچی
ب: هزینههای رقابتیتر برای برخی اقلام
ج: وابستگی کمتر به سیاستهای پاکستان
د: مشارکت هند و ایران که موجب ثبات بیشتر پروژه
میشود
هرچند ظرفیت عملیاتی چابهار هنوز کامل نیست، اما در غیاب پاکستان میتواند
نقش مهمی در حفظ جریان تجارت خارجی افغانستان ایفا کند.
۱.۲. دهلیزهای هوایی
بسیاری از کالاهای با ارزش بالا—بهخصوص
خشکبار، محصولات طبی و برخی اقلام تولیدی—میتوانند
از طریق دهلیزهای هوایی صادر شوند.
نقطۀ ضعف: هزینه بسیار بالا.
بنابراین راهحل مناسب برای تجارت سنگین و پرحجم نیست، اما برای جلوگیری
از توقف صادرات، ابزار مهمی است.
۱.۳. مسیر آسیای مرکزی
افغانستان طی سالهای اخیر روابط اقتصادی خود را با ازبکستان، ترکمنستان،
تاجیکستان و قزاقستان گسترش داده است. خطوط ریلی جدید، توافقات ترانزیتی و اتصال به
شبکۀ خطآهن منطقهای، ظرفیتهای بزرگ و در حال توسعهای هستند که در صورت بهرهبرداری
کامل، وابستگی افغانستان به پاکستان را بهشدت کاهش خواهد داد.
۱.۴. مسیر چین (دهلیز
واخان و سیستمهای تجارتی جدید)
گرچه دهلیز واخان هنوز از نظر زیربنایی در سطحی نیست که تجارت گسترده را
ممکن سازد، اما بهلحاظ ژئوپولیتیک پتانسیل دارد که در آینده به یک مسیر مهم تبدیل
شود.
باید اذعان داشت که افغانستان امروز برخلاف دهههای گذشته کاملاً وابسته
به پاکستان نیست. اما این بدیلها هنوز ظرفیت ۱۰۰٪ جایگزینی
ندارند. بنابراین استفاده از آنها به افغانستان کمک میکند بحران را مدیریت کند، اما
حذف کامل نیاز به پاکستان در کوتاهمدت واقعبینانه نیست.
۲. پاکستان و وابستگیاش به افغانستان برای دسترسی به آسیای
میانه:
یکی از محورهای مهم تحلیل که ما به آن باورداریم این است که : پاکستان
برای دسترسی به کشورهای آسیای میانه—که برایش
بازارهای بزرگ و بکر محسوب میشوند—هیچ مسیر واقعی
و عملی جز عبور از افغانستان ندارد.
چند نکته کلیدی:
۲.۱. وابستگی ترانزیتی
پاکستان سالها تلاش کرده است به آسیای میانه صادرات انجام دهد، اما مسیر
افغانستان یگانه راه عملیاتی و اقتصادی برای چنین هدفی است.
گزینههای دیگر پاکستان:
مسیر ایران: از نظر سیاسی و تحریمها دشوار است.
مسیر چین: مسیر بسیار طولانی و پرهزینه، ضمن آنکه برای صادرات پاکستان
رقابتی نیست.
بنابراین توقف روابط با افغانستان، مستقیماً برنامه پاکستان برای توسعه
تجارت با آسیای میانه را فلج میکند.
۲.۲. نقش اقتصادی بازار
افغانستان برای پاکستان
افغانستان یکی از بزرگترین مقاصد کالاهای پاکستانی است. قطع تجارت به
معنای:
الف- از دست رفتن میلیاردها دلار بازار صادراتی
ب- فشار بر تولیدکنندگان
پاکستانی
ج- ازدسترفتن درآمدهای
ترانزیتی
د-تأثیر منفی بر مناطق مرزی پاکستان، خصوصاً خیبرپختونخوا و بلوچستان
۲.۳. هزینه
سنگین دهلیز هوایی
پاکستان اگر بخواهد صادرات خود را از طریق هوا انجام دهد، هزینه آن چند
برابر مسیر زمینی است و عملاً برای تجارت گسترده قابلیت ندارد.
در یک نگاه واقعگرایانه، پاکستان در این بحران از نظر اقتصادی متضررتر
از افغانستان است.
۳. پیامدهای اقتصادی
قطع روابط برای دو کشور
هرچند پاکستان آسیب بیشتری میبیند، اما افغانستان نیز صددرصد مصون نیست.
برای پاکستان:
الف: از دست رفتن بازار بزرگ افغانستان؛
ب: آسیب به صنایع غذایی، ساختمانی، شیمیایی
و نساجی؛
ج: کاهش درآمدهای ترانزیتی؛
د: تقویت رقبای منطقهای مانند ایران و آسیای میانه؛
ه: افزایش بیکاری در مناطق مرزی.
برای افغانستان:
الف: افزایش قیمت برخی کالاهای وارداتی؛
ب: کند شدن روند صادرات از طریق کراچی؛
ج: فشار بر بازرگانان؛
د: مشکلات لجستیک و تأخیر در انتقال کالاها.
اما نکته مهم این است: افغانستان امروز در مقایسه با ۱۰ سال پیش، توان مدیریت
بحران و استفاده از مسیرهای بدیل را بهطور قابلتوجهی به دست آورده است.
۴. نقش سیاست، امنیت و بیاعتمادی در تشدید بحران
این بحران صرفاً اقتصادی نیست. ریشههای آن در سیاست و امنیت نهفته است.
۴.۱. سوءظن تاریخی - افغانستان و پاکستان طی دههها نتوانستهاند
اعتماد سیاسی پایدار ایجاد کنند. هر بحران کوچک به سرعت به سطح ملی کشیده میشود.
۴.۲. تصمیمات احساسی و مقطعی
همانطور که شما اشاره کردهاید، موضعگیریهای خصمانه، غیرتحلیلی و مبتنی
بر احساسات در هر دو طرف دیده میشود.
این فضا باعث میشود که:
الف: بحرانها عمیقتر
شوند؛
ب: راهحلها به تعویق بیفتند؛
ج: جای گفتوگو را فضای احساسی بگیرد.
۴.۳. نبود کانالهای پایدار دیپلماتیک
گاهی یک حادثه کوچک مرزی یا تصمیم اداری باعث تنش بزرگی شده، چرا؟
زیرا روابط بر اساس نهادهای پایدار دیپلماتیک تنظیم نشده و بیشتر به فضای
سیاسی لحظهای وابسته است.
۵. چرا پاکستان بیش از افغانستان متضرر میشود؟
با جمعبندی بخشهای قبلی:
۵.۱. وابستگی ساختاری پاکستان به بازار افغانستان
پاکستان در سالهای اخیر با بحران شدید اقتصادی، تورم بالا و سقوط ارزش
پول روبهرو بوده است. بازار افغانستان یکی از معدود نقاط مثبت برای صادرات پاکستان
بود.
۵.۲. نبود
بدیل ترانزیتی
پاکستان برخلاف افغانستان که بدیل دارد، بدیل واقعی در اختیار ندارد.
۵.۳.کاهش نفوذ سیاسی
پاکستان سالها از نقش اقتصادیاش برای نفوذ سیاسی در افغانستان بهره میبرد.
قطع روابط، این ابزار را نیز از بین میبرد.
۵.۴. رقابت کشورهای دیگر
ایران، ازبکستان، ترکمنستان و قزاقستان علاقهمندند جای پاکستان را در
تجارت با افغانستان بگیرند—و در بسیاری بخشها
موفق هم شدهاند. چنانچه گسترش این روابط عملا بین کشور های
فوق دیده میشود.
۶. راهحل چیست؟
چرا حل این تنش ضروری است؟
به نظر میرسد که حل بحران و تنش زدایی از مجرای دیپلماتیک و مسیر های
واقع بینانه به نفع طرفین بوده و خواهد بود.
۶.۱. مردم قربانیان
اصلیاند
در هر دو کشور مردم عادی بیشترین زیان را میبینند:
الف: افزایش قیمت مواد غذایی؛
ب: رکود بازار؛
ج: بیکاری؛
د: فشار روانی و احساس ناامنی اقتصادی.
۶.۲. منطقه نیازمند ثبات اقتصادی است
هر دو کشور بدون همکاری نمیتوانند مسیر توسعه پایدار را طی کنند.
۶.۳. افغانستان و پاکستان میتوانند مکمل یکدیگر باشند نه
رقیب
جغرافیا، اقتصاد و فرهنگ نشان میدهد که این دو کشور اگر همکاری کنند،
هر دو برندهاند، و اگر دشمنی کنند، هر دو بازنده خواهند بود.
۶.۴. روابط اقتصادی
باید از سیاست جدا شود
همانگونه که کشورهای اروپایی بعد از جنگ جهانی دوم دریافتند، اقتصاد بهترین
ابزار برای جلوگیری از جنگ و تنش است.
افغانستان و پاکستان نیز اگر روابط تجارتی را از سیاست جدا کنند، بسیاری
از اختلافات کاهش خواهد یافت.
۷. پیشنهادهایی برای
بازسازی اعتماد و حل تنش
در پایان چند پیشنهاد عملی:
الف. ایجاد کمیسیون دایمی اقتصاد و ترانزیت میان دو کشور،
ب. چندمرحلهایسازی تصمیمات حساس تا از واکنشهای احساسی جلوگیری شود؛
پ. ایجاد اتاق مشترک تجارتی مستقل از سیاست؛
ت. تضمینهای بینالمللی در توافقات ترانزیتی؛
ث. تقویت مسیرهای بدیل برای کاهش انحصار و افزایش ثبات؛
ج. ایجاد کانالهای رسانهای مسئولانه برای جلوگیری از تحریک افکار عمومی.
در جمعبندی نهایی میتوان گفت:
الف: بلی، در این بحران
پاکستان آسیب اقتصادی بیشتری خواهد دید؛
ب: افغانستان با وجود تحمل فشار، مسیرهای جایگزین مؤثری در اختیار دارد؛
ج: بااینحال ادامۀ تنش به سود هیچکدام نیست؛
د: مردم دو کشور در نهایت بیشترین زیان را خواهند
دید؛
ه: راهحل، نه تشدید
احساسات، بلکه گفتوگو، تحلیل عاقلانه و سیاستگذاری پایدار است.
به نظرمیرسد که باید از موضعگیریهای
خصمانه دور شد و هر دو طرف از خویشتنداری و عقلانیت استفاده نمایندو این دقیقترین
راه ممکن در این شرایط است. افغانستان و پاکستان
دو کشور همسایهاند و همسایه را نمیتوان تغییر داد، اما میتوان نوع رابطه را تغییر
داد. و امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز به این تغییر مثبت وجود دارد.
ودر پایان یک بار دیگر تذکر میدهم که ما راه های عملی اینکار و این
تغییر را در طرح خویش که بخاطر حل تنش های این دو کشور همسایه ارائه کرده ایم،
گفته ایم و به آن تاکید می نماییم . والسلام

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر