۱۴۰۴ شهریور ۱۹, چهارشنبه

امنیت با پول خریده نمیشود

 

موشک‌های قطر نماد پارادوکس امنیت خریداری‌شده از غرب

هشداری به حکام عرب: امنیت با پول خریده نمی‌شود، بلکه دیر یا زود همان پول و سلاح‌ها علیه خودشان به کار خواهد رفت.

غلام علی صارم

پنجشنبه 19/6/1404

آنچه این روزها در فضای رسانه‌ای و سیاسی منطقه مطرح می‌شود، پرسشی است که به شکلی روشن و کوبنده بیان میشود: آیا موشک‌هایی که خبر رسیده به قطر فرود آمده‌اند، محصول همان چرخه‌ی مالی و تسلیحاتی هستند که ایالات متحده از کشورهای عربی گرفته و در نهایت در اختیار اسرائیل قرار داده است؟ و اگر چنین باشد، آیا فردا نوبت امارات و عربستان خواهد بود یا اینکه این حادثه به‌مثابه زنگ خطری، جهان عرب را بیدار خواهد کرد؟

روابط امنیتی و مالی میان ایالات متحده و کشورهای خلیج فارس بر پایه‌ی دو اصل بنا شده است: امنیت در برابر سرمایه. دولت‌های عربی با واگذاری بخشی از درآمدهای نفتی خود در قالب قراردادهای عظیم تسلیحاتی یا سپرده‌گذاری در بانک‌های غربی، چتر امنیتی آمریکا را خریداری کرده‌اند. آمریکا نیز با بازی ماهرانه میان اسرائیل و اعراب، تلاش کرده است هم امنیت اسرائیل را تضمین کند و هم منابع مالی کشورهای عربی را در سیستم مالی خود نگه دارد.

اما همین چرخه، یک پارادوکس ایجاد کرده است: پولی که از جیب اعراب خارج می‌شود، بخشی از آن مستقیم یا غیرمستقیم به پروژه‌های نظامی اسرائیل می‌رسد. اگر خبر اصابت موشک به خاک قطر صحت داشته باشد، این اتفاق از نظر نمادین یادآور همان پارادوکس است: تسلیحاتی که با پول اعراب ساخته شده، امروز می‌تواند امنیت خود آن‌ها را به خطر بیندازد.

از منظر حقوق بین‌الملل، حمله موشکی به یک کشور مستقل آشکارا نقض حاکمیت ملی و قوانین بین‌المللی است. با این حال، برخی تحلیل‌گران چندان ناراحت این اتفاق نیستند، زیرا آن را نتیجه طبیعی ضعف، وابستگی و بی‌عملی حاکمان قطر می‌دانند. در نگاه آنان، قطر سال‌هاست به عنوان "حیات خلوت" مقامات آمریکایی عمل کرده و چهره‌ای از وابستگی کامل به نمایش گذاشته است. حضور مقامات آمریکایی در این کشور، قراردادهای عظیم نظامی و حتی ظواهر عیاشی سیاسی، همه نمادی از این وضعیت است.

از این دیدگاه، موشک‌هایی که امروز بر سر قطر فرود آمدند، دقیقاً همان سلاح‌هایی هستند که با پول خود قطر و دیگر دولت‌های عربی خریداری و در اختیار متحد اسرائیل قرار گرفته‌اند. بنابراین، پیام حمله نه فقط به دوحه، که به همه همسایگان آن است: فردا نوبت امارات یا عربستان خواهد بود، مگر آنکه این کشورها خود را از این چرخه وابستگی و بی‌عملی خارج سازند.

ما شاهد بودیم که در سفرهای مقامات آمریکاییاز جمله ترامپبه عربستان و امارات، نمایش‌های نمادینی مانند رقص شمشیر، مراسم مجلل، و حتی تصاویر بحث‌برانگیز از رفتارهای صمیمی با خانواده‌های سلطنتی پخش شد. این تصاویر برای بسیاری در منطقه به نمادی از فاصله گرفتن اعراب از غیرت سیاسی و استقلال ملی تبدیل شد. آنچه در ظاهر جشن و نمایش قدرت دیپلماتیک بود، در واقع چهره‌ای از عجز و وابستگی به نمایش گذاشت.

همین صحنه‌ها، وقتی در کنار موشک‌های امروز اسرائیل به قطر قرار می‌گیرند، معنایی دوچندان پیدا می‌کنند. چراکه نشان می‌دهند حتی سرمایه‌گذاری‌های کلان در خرید امنیت از غرب، نه تنها امنیت به همراه نمی‌آورند، بلکه منابع خود این کشورها را علیه‌شان به کار می‌گیرد.

اگر دولت‌های عربی از این رویدادها درس بگیرند، ممکن است وارد مرحله‌ای تازه از بازنگری استراتژیک شوند. بیداری در این معنا یعنی درک اینکه امنیت را نمی‌توان خرید، بلکه باید بر پایه وحدت منطقه‌ای، سرمایه‌گذاری در استقلال صنعتی و نظامی، و کاهش وابستگی به غرب بنا نهاد. چنین بیداری می‌تواند پیامدهای مهمی داشته باشد:

·         تقویت اتحاد عربی و اسلامی: تلاش برای نزدیکی میان کشورهای عربی و حتی بازیگران بزرگ اسلامی مانند ایران و ترکیه.

·         بازگشت به استقلال مالی: کنترل بر سرمایه‌های نفتی و جلوگیری از انتقال بی‌حساب آن‌ها به بانک‌های غربی.

·         ساخت قدرت بازدارندگی بومی: سرمایه‌گذاری در صنایع دفاعی بومی به جای خرید از آمریکا.

اما احتمال دیگری هم وجود دارد: اینکه دولت‌های عربی همچنان چشم خود را بر واقعیت‌ها ببندند و مسیر وابستگی را ادامه دهند. در این صورت:

·         اسرائیل و آمریکا همچنان از منابع مالی و نفتی آن‌ها برای تقویت قدرت خود استفاده خواهند کرد.

·         هر رویداد مشابهی می‌تواند به کشورهای دیگر نیز سرایت کند و امنیتشان را تهدید نماید.

·         شکاف میان ملت‌ها و دولت‌های عربی عمیق‌تر خواهد شد، زیرا مردم بی‌اعتمادی بیشتری نسبت به حاکمان خود پیدا می‌کنند.

حمله اسرائیل به قطر، چه یک واقعه محدود و نمادین باشد و چه آغاز مرحله‌ای تازه از تنش، بیش از آنکه مسئله‌ای صرفاً نظامی باشد، هشداری سیاسی و استراتژیک است. این حمله به همه کشورهای عربی خلیج فارس پیام می‌دهد که وابستگی بی‌پایان به آمریکا و اسرائیل، نه تنها ضامن امنیت نیست، بلکه دیر یا زود همان پول‌ها و سلاح‌ها علیه خودشان به کار خواهد رفت. فردا ممکن است امارات و عربستان در موقعیتی مشابه قرار گیرند. تنها راه رهایی، خروج از چرخه وابستگی، بازگشت به استقلال و احیای غیرت سیاسی است؛ وگرنه تاریخ بار دیگر نشان خواهد داد که امنیت خریدنی نیست.

زمانی بینظیربوتو صدراعظم فقید پاکستان در مقاله ای گفته بود که « به غرب نمیتوان اعتماد کرد.» اینکه پاکستان در آن زمان نیز یک وابستگی صددرصدی به امریکا داشت و این خانم سیاستمدار با چه هدف و انگیزه ای این سخن را گفته بود ما نمی دانیم. اما آنچه از معادلات سیاسی روان مشهود است اینست که این جمله ( به غرب نمیتوان اعتماد کرد) واقعیتی است انکار ناپذیر و ما آنرا به حکام عرب مخصوصا محمد بن سلمان که در بین حکام عرب پذیرایی ترامپ را با خانم ها آغاز گر شد یاد آور میشویم که بهوش آید و بداند که واقعا به دوستی غرب نمیتوان اعتماد کرد. قطر سالهاست که بعنوان حیات خلوت و تمویل کننده اکثر برنامه های امریکا در خاور میانه است، حالا که مورد حمله و موشک باران اسرائیل قرار گرفته است، از یک طرف اسرائیل میگوید که امریکا در جریان این حمله بود و ازطرفی امریکا میگوید که این حمله دیگر تکرار نخواهد شد. چه کسی میتواند منکر شود که این بیانات به مسخره گرفتن حکام بی غیرت قطراست؟ ما مخصوصا به محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی تذکرمیدهیم و این را برایش اعاده حیثیت میدانیم که خود را از این ورطه ذلت بار بیرون نماید.

حکام عرب در حال حاضر مزدورانی به امریکا هستند که هم پول میدهند و هم نوکری می نمایند از سالهای بدینسو سرمایه های بزرگ اعراب باعث به حرکت درآمدن چرخه های اقتصادی و برنامه های بانکی غرب گردید که همه با انگیزه خریداری امنیت بوده است. همه حکام عرب مخصوصا محمد بن سلمان میتوانند با یک حرکت و چرخش عزتمندانه خود را از نوکری بدرآرند. ما اینرا به نفع ایشان میدانیم و مخصوصا این پیشنهاد را به محمد بن سلمان ولیعهد و صدراعظم عربستان سعودی می نماییم که: لطفا از نوکری غرب بیرون شده و تصمیم بگیرد که به دلهای یک و نیم میلیارد مسلمان جهان حاکمیت کند، با سرمایه های بزرگ عرب امنیت را از غرب نخرد بلکه خود پیشگام شده و به کشور های دیگر امنیت بدهد. و اینرا هم بداند که اینکار نه با موشک باران یمن حاصل میشود و نه با سکوت ذلت بار در برابر حملات وحشیانه و غیر انسانی اسرائیل و متحدانش ونسل کشی  مردم مظلوم غزه. اینکه چگونه باید این حاکمیت را بدست آورد به موقعش گفته خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر