۱۴۰۴ شهریور ۱۳, پنجشنبه

زلزله کنر

 

 

زلزله‌های مرزی افغانستان؛ طبیعت یا دست‌های پنهان؟



غلام علی صارم 

پنجشنبه 13 سنبله 1404

وقتی زلزله هولناک هرات رخ داد و در پی آن هزاران خانواده داغدار و بی‌خانمان شدند، ذهن پرسشگر ما آرام نگرفت. این فاجعه فقط تلفات جانی و خسارات مالی نبود، بلکه زخمی بر روان مردم گذاشت که شاید سال‌ها التیام نیابد. اما در کنار این اندوه، دل بدگمان ما پر از سؤال شد: آیا همه‌چیز را می‌توان تنها به طبیعت نسبت داد؟

زلزله‌های ویرانگر پکتیا، که ده‌ها هزار انسان در آن قربانی شدند و خانه‌ها بر سرشان فروریخت، نیز همین پرسش را در ذهن ما زنده کرد. این بار اما فاجعه کنر، ننگرهار و لغمان، به‌ویژه ولسوالی‌های وایگل و سوکی، بار دیگر ما را به اندیشه فرو برد. قریه‌های کامل زیر آوار رفتند و زندگی هزاران انسان در چشم برهم زدنی خاکستر شد.

نکته‌ای که تردید ما را بیشتر می‌کند این است که چرا اغلب این زلزله‌های ویرانگر در ولایات سرحدی افغانستان رخ می‌دهد؟ در ولایات دیگر هم زلزله می‌آید، اما نه با این شدت و گستردگی در تلفات و خرابی‌ها. آیا این فقط یک اتفاق طبیعی است یا نشانه‌ای از چیزی پنهان؟

شنیدن سخنان استفان دوجاریک، سخنگوی سازمان ملل متحد، بر این شک و تردید صحه گذاشت. او گفت که حدود ۲۵ کیلومتر مربع از مناطق زلزله‌زده آلوده به مواد منفجره بوده است. این جمله، پرسش‌های ما را به یقین نزدیک‌تر ساخت. آیا زلزله‌های اخیر تنها حاصل لرزش زمین‌اند، یا دست‌های پنهانی نیز در پس این فجایع نقش دارند؟

این پرسش، هم‌زمان هم علمی و هم سیاسی است. از یک‌سو، باید نقش واقعی لرزه‌خیزی طبیعی کشور بررسی شود، و از سوی دیگر، ارتباط میان مناطق مرزی، جنگ‌های طولانی‌مدت، مین‌ها و انفجارها با شدت ویرانی‌ها روشن گردد. آنچه مسلم است این‌که مردم بی‌دفاع افغانستان قربانیان اصلی این بازی‌های آشکار و پنهان‌اند.

شاید زمان آن رسیده که پژوهشگران مستقل، سازمان‌های بین‌المللی و رسانه‌ها با شفافیت بیشتری این موضوع را بررسی کنند تا مردم ما بدانند که ریشه این همه ویرانی در کجاست، آیا در دل زمین است یا در دست‌های انسان.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر