تعویق نشست مخالفان طالبان در پاکستان، زمینهها و پیامدها!
غلام علی صارم 
یکشنبه 2سنبله 1404
نشستی که قرار بود با حضور برخی از مخالفان حکومت طالبان در خاک
پاکستان برگزار گردد، بنا بر اعلام مقامات مربوطه به مدت یک ماه به تعویق افتاد.
در ظاهر گفته شد که این نشست نه به میزبانی دولت پاکستان بلکه توسط نهادهای
غیردولتی و شماری از دانشگاهیان سازماندهی میشود. با این حال، بسیاری از ناظران و
فعالان سیاسی این ادعا را جدی نمیگیرند و آن را بیشتر بهانهای برای پوشاندن نقش
مستقیم نهادهای امنیتی پاکستان بهویژه سازمان اطلاعاتی آیاسآی (ISI) میدانند. زیرا در کشوری همچون پاکستان،
دعوت از چهرههای مخالف افغانستانی و فراهمسازی بستر نشستهای سیاسی بدون هماهنگی
و رضایت ساختارهای امنیتی و نظامی، نه تنها دشوار بلکه تقریباً ناممکن است.
این رخداد، پرسشهای مهمی را درباره انگیزههای اسلامآباد، آینده روابط
آن با طالبان و همچنین سرنوشت گروههای مخالف طالبان برمیانگیزد. در ادامه تلاش
میکنیم این موضوع را در سه محور بررسی کنیم: پیشینه روابط پاکستان با گروههای سیاسی
افغانستان، دلایل تعویق نشست و پیامدهای احتمالی آن.
پیشینه روابط پاکستان با جریانهای افغانستانی:
از زمان شکلگیری پاکستان در سال ۱۹۴۷، افغانستان همواره یکی از میدانهای
مهم سیاست خارجی و امنیتی آن کشور بوده است. سیاستمداران و نظامیان پاکستانی،
افغانستان را عمق استراتژیک خود در برابر هند تلقی کرده و همواره کوشیدهاند جریانهای
سیاسی و نظامی نزدیک به خود را در این کشور تقویت نمایند.
در دهه ۱۹۸۰، حمایت گسترده از مجاهدین افغان علیه شوروی یکی از نخستین
جلوههای دخالت مستقیم پاکستان در امور افغانستان بود. پس از خروج شوروی و آغاز
جنگهای داخلی، باز هم اسلامآباد به دنبال ساختن گروههایی بود که بتوانند منافعش
را در کابل تضمین کنند. در این میان، طالبان که در دهه ۱۹۹۰ ظهور کردند، بیشترین
حمایت را از ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان دریافت نمودند و توانستند به سرعت بخشهای
گستردهای از افغانستان را تحت سلطه خود درآورند.
بعد از ۲۰۰۱ و سقوط رژیم طالبان، پاکستان به ظاهر از دولتهای جمهوری افغانستان حمایت میکرد، اما همزمان بخشی از حمایتهای پنهان خود از طالبان را نیز ادامه داد. این سیاست دوگانه باعث شد روابط کابل و اسلامآباد همواره پرتنش و بیاعتماد باقی بماند.
تعویق نشست مخالفان طالبان، دلایل و انگیزهها:
نشستی که قرار بود در پاکستان برگزار شود، در اصل میتوانست بستر تازهای
برای گردهمآوردن نیروهای مخالف طالبان باشد، نیروهایی که پس از سقوط دولت جمهوری
در ۲۰۲۱ هر کدام به نوعی پراکنده یا به حاشیه رانده شدهاند. چنین نشستی، اگر با
حمایت و هدایت پاکستان صورت میگرفت، عملاً پیامی به طالبان بود که اسلامآباد در
پی بازتعریف روابط خود با این گروه است. اما چرا برگزاری آن به تعویق افتاد؟
۱. فشار طالبان بر پاکستان:
طالبان در دو سال اخیر روابط پیچیدهای با پاکستان داشتهاند. در حالی
که در ابتدا انتظار میرفت روابطشان صمیمانه باشد، اما اختلاف بر سر موضوع مرز
دیورند، حملات تحریک طالبان پاکستان (TTP) از خاک
افغانستان که همیشه پاکستان آنرا ادعا داشته و افغانستان رد نموده است و نیز مسأله
مهاجران افغان باعث شد روابط تیره گردد. طالبان احتمالاً به صراحت به پاکستان هشدار
دادهاند که برگزاری چنین نشستی اقدامی خصمانه تلقی خواهد شد.
محاسبات راهبردی پاکستان:
پاکستان به خوبی میداند که مخالفان طالبان در حال حاضر از پایگاه
مردمی و توان نظامی گستردهای در افغانستان برخوردار نیستند. تجربه سالهای گذشته نشان
داده که تکیه بر گروههای منزوی، نتیجهای جز شکست و بیاعتباری در پی ندارد. از این
رو احتمالاً اسلامآباد به این جمعبندی رسیده است که ادامه پروژه حمایت از چنین نشستهایی
سودی نخواهد داشت.
فشارهای بینالمللی:
اسلامآباد همواره تحت نظر قدرتهای جهانی قرار دارد. میزبانی از نشست
مخالفان طالبان میتوانست واکنشهایی از سوی کشورهایی چون چین، ایران و حتی ایالات
متحده به همراه داشته باشد. پاکستان برای حفظ تعادل در روابط منطقهای خود شاید
ترجیح داده باشد از دامن زدن به بحران جدید پرهیز کند.
پیامدهای احتمالی تعویق نشست:
تعویق یکماهه نشست – که از دید بسیاری
در واقع نوعی لغو خاموش آن است – پیامدهای متعددی
دارد:
تضعیف بیشتر مخالفان طالبان:
گروههای مخالف طالبان که امید داشتند از طریق چنین نشستهایی صدای
خود را به گوش منطقه برسانند، اکنون بیش از پیش در انزوا قرار میگیرند.
تقویت نسبی طالبان: طالبان این تحولات
را به مثابه نشانهای از تسلط سیاسی خود تفسیر کرده و احتمالاً با اعتمادبهنفس
بیشتری در برابر خواستههای داخلی و خارجی مقاومت خواهند کرد.
کاهش اعتبار پاکستان در میان جریانهای افغانستانی: تجربه نشان داده که اسلامآباد در تعامل با گروههای
مختلف افغانستانی رویکردی مقطعی دارد. این تعویق بار دیگر بیاعتمادی نسبت به نیتهای
پاکستان را افزایش میدهد.
تأثیر بر روابط دوجانبه: اگرچه تعویق نشست میتواند به معنای تلاش
پاکستان برای کاهش تنش با طالبان باشد، اما اختلافات بنیادین همچون موضوع مرز و
پناه دادن به شورشیان پاکستانی همچنان باقی خواهد ماند.
آیا پاکستان «سر عقل آمده است»؟
یکی از برداشتهایی که از این تحولات صورت میگیرد، آن است که شاید
پاکستان به تدریج دریافته باشد که بازی با گروههای فاقد جایگاه مردمی در
افغانستان، نتیجهای جز شکست و رسوایی ندارد. تجربه تاریخی نیز نشان میدهد که هر زمان
اسلامآباد کوشیده است صرفاً از طریق گروه های دستنشانده در کابل نفوذ یابد، با
ناکامی روبهرو شده است.
با این حال نمیتوان با قطعیت گفت که پاکستان مسیر جدیدی در پیش گرفته
است. سیاست خارجی آن کشور همواره پیچیده، چندلایه و مبتنی بر مصلحتهای کوتاهمدت
بوده است. ممکن است اسلامآباد در مقطع کنونی از روی ناچاری یا فشارهای بیرونی عقبنشینی
کرده باشد، اما در آیندهای نزدیک بار دیگر به سیاستهای مشابه بازگردد.
درنتیجه میتوان گفت که: نشست مخالفان طالبان در پاکستان که قرار بود
نقطه عطفی در ساماندهی دوباره جریانهای سیاسی ضدطالبان باشد، فعلاً به تعویق افتاده
است. بسیاری این تعویق را لغو خاموش و نشاندهنده عقبنشینی پاکستان میدانند. چه این
تحلیل درست باشد چه نه، آنچه روشن است اینکه مردم افغانستان بیش از هر کشور دیگری تجربه
کردهاند که دخالت بیرونی و حمایت از گروههای فاقد پشتوانه مردمی، ثبات و امنیت به
همراه نمیآورد.
اگر پاکستان واقعاً به دنبال روابط پایدار با افغانستان است، بهترین
راهکار حمایت از صلح واقعی، احترام به حاکمیت ملی و تعامل با تمام مردم افغانستان
است، نه صرفاً سرمایهگذاری بر گروههای خاص. آینده نشان خواهد داد که اسلامآباد
تا چه اندازه آماده تغییر در سیاستهای دیرینه خود است.
 
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر