نقدی بر کارکرد برنامه توسعه سازمان ملل (UNDP) در افغانستان؛ فاصله میان شعار و عمل
غلام علی صارم
مقدمه
برنامه
توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) در سال ۱۹۶۵ بهعنوان
بازوی اصلی سازمان ملل در عرصه توسعه پایدار تأسیس شد. این
نهاد مدعی است که با حضور در بیش از ۱۷۰ کشور و
همکاری با دولتها، نهادهای محلی و سازمانهای مردمنهاد، به مقابله با فقر،
نابرابری، تغییرات اقلیمی و بحرانهای اجتماعی کمک میکند. در
اسناد رسمی، UNDP خود را شبکهای جهانی میداند که «دانش،
تجربه و منابع» را در خدمت بهبود زندگی مردم قرار میدهد. اما
پرسش اصلی اینجاست: آیا این ادعاها در افغانستان واقعیت یافتهاند
یا صرفاً به شعارهایی پرطمطراق بدل شدهاند؟
۱. اهداف و
ساختار جهانی UNDP
UNDP
یکی از مهمترین نهادهای سازمان ملل است که هیئت اجرایی آن زیر نظر شورای اقتصادی
و اجتماعی سازمان ملل فعالیت میکند. مدیر اجرایی این نهاد سومین مقام ارشد سازمان
ملل پس از دبیرکل و معاون دبیرکل به شمار میرود. این
سازمان همهساله «گزارش توسعه انسانی» را
منتشر میکند که بر اساس شاخصهای توسعه انسانی (HDI) وضعیت
کشورهای جهان را رتبهبندی مینماید.(1) از دهه ۱۹۹۰ به بعد، این گزارشها بهعنوان مرجع سیاستگذاری
معرفی شدهاند، هرچند بسیاری پژوهشگران آنها را بیش از آنکه ابزار علمی بدانند،
وسیلهای تبلیغاتی برای جلب بودجههای بیشتر قلمداد میکنند. (2)
2. منابع
مالی و وابستگی به اهداکنندگان
UNDP با
بودجهای کلان اداره میشود. تنها در سال ۲۰۰۵ بودجه آن به ۴۴ میلیارد دلار رسید، که بخش عمدهای از آن توسط
کشورهای ثروتمند تأمین گردید.(3) بریتانیا، ایالات متحده، ژاپن، هلند، نروژ،
سوئد و آلمان از بزرگترین اهداکنندگان این نهاد هستند. این
وابستگی مالی باعث شده است که اولویتهای UNDP نه بر اساس نیاز واقعی کشورهای در حال
توسعه، بلکه در چارچوب منافع سیاسی و اقتصادی کشورهای کمککننده تنظیم شود.(4)
3. شعارهای
جهانی و واقعیتهای متناقض
UNDP
خود را متعهد به «ایجاد دولتهای دموکراتیک»، «کاهش
فقر»، «مقابله
با بحرانها» و «توانمندسازی جوامع محلی» معرفی
میکند. همچنین، در زمینه محیط زیست ادعا دارد که برای
مدیریت آب، انرژی پایدار و مقابله با تغییرات اقلیمی کار میکند.(4)  با این حال، حتی در کابل پایتخت افغانستان،
کمبود شدید آب و انرژی بیداد میکند و دههها حضور UNDP
هیچ تأثیر ملموسی در رفع این بحرانها نداشته است. موضوع
خلع سلاح نیز در فهرست مأموریتهای این نهاد قرار دارد، اما شواهد جهانی – از جمله
در کشورهایی چون آمریکا که بازار سلاح آزاد است – نشان میدهد
که این ادعاها هیچگاه به اقدام عملی منجر نشده است.
4. ناکامیهای
UNDP در
افغانستان
افغانستان
از جمله کشورهایی است که طی دو دهه گذشته بیشترین حجم کمکهای بینالمللی را
دریافت کرده است. با این حال، نتیجه کار UNDP در
افغانستان بسیار ناچیز و حتی در برخی موارد معکوس بوده است. این
نهاد با شعارهایی همچون «ریشهکنی فقر»، «توسعه
پایدار» و «توانمندسازی زنان» وارد
عمل شد، اما در عمل جز چند گزارش آماری و نشست تبلیغاتی، دستاورد ملموسی نداشته است. (5)
در حوزه
مبارزه با فقر، UNDP هیچ پروژه زیربنایی قابل توجهی ارائه نکرده
است که بتواند حتی چند صد نفر را بهطور پایدار شاغل سازد. بحران
اقتصادی کنونی افغانستان، که میلیونها نفر را به فقر و گرسنگی کشانده، گواهی است
بر ناکامی این نهاد. (6) همچنین،
تمرکز بیش از حد UNDP بر مسأله آموزش دختران و زنان – که
البته موضوعی اساسی است – نباید بهانهای برای نادیده گرفتن مشکلات دیگر
چون بیکاری گسترده، مهاجرت، فروپاشی زیرساختهای زراعت و نبود امنیت غذایی باشد.
5. فساد
اداری و هزینههای سنگین
یکی از
بزرگترین انتقادها به UNDP، اتلاف منابع در هزینههای اداری است. معاشهای
بلند کارمندان خارجی، سفرهای نمایشی و مصارف غیرضروری اداری سهم بزرگی از بودجه را
میبلعد.(3) بسیاری بر این باورند که اگر تراز مالی این
نهاد بهدقت بررسی شود، روشن خواهد شد که بخش هزینههای اداری و معاشات نه تنها
کمتر از کمکهای واقعی نیست، بلکه در مواردی حتی از آن پیشی میگیرد.
6. بحران
اعتماد عمومی
افغانستان
امروز کشوری است درگیر فقر گسترده، بیکاری، بحران اقتصادی و انسداد روابط
دیپلماتیک. در چنین شرایطی، انتظار میرفت UNDP
پروژههای زیربنایی واقعی – مثلاً ایجاد صنایع کوچک، بازسازی بخش زراعت یا
توسعه انرژی – را در دستور کار قرار دهد. اما
مردم افغانستان در طول سالها شاهد چیزی جز گزارشهای تکراری و نشستهای رسانهای
نبودهاند. این وضعیت باعث شده است که اعتماد عمومی به UNDP و
دیگر نهادهای وابسته به ملل متحد بهشدت کاهش یابد. (6)
جمعبندی
UNDP در
ظاهر بزرگترین نهاد توسعهای جهان است، اما در افغانستان چیزی جز تکرار شعارها،
گزارشهای آماری و هزینههای گزاف اداری به چشم نیامده است. فقر و
بیکاری همچنان در اوج است، بحران اقتصادی تعمیق یافته و هیچ پروژه زیربنایی قابل
استناد وجود ندارد که بتوان آن را دستاورد این نهاد دانست. اگرچه UNDP
خود را متولی توسعه پایدار میداند، عملکرد آن در افغانستان نشان داده که بیشتر به
سازمانی بوروکراتیک و مصرفکننده بودجههای کلان شباهت دارد تا نهادی تحولآفرین. تا
زمانی که این سازمان از شعارزدگی و وابستگی به منافع اهداکنندگان رها نشود، امیدی
به ایفای نقش مثبت آن در افغانستان و دیگر کشورهای بحرانزده وجود نخواهد داشت. بهدرستی
میتوان گفت: «گر همین مکتب است و این ملا، حال طفلان خراب میبینم».
برای
مطالعه بیشتر: 
1.       UNDP. Human Development Report 2022/23. New
York: UNDP, 2023.
2.       Fukuda-Parr, S. Rethinking the Human
Development Index. Journal of Human Development, 2022.
3.       UNDP. Annual Report 2005. New York: UNDP, 2006.
4.       UNDP. Strategic Plan 2022–2025. New York:
UNDP, 2022.
5.       SIGAR. What We Need to Learn: Lessons from
Twenty Years of Aid to Afghanistan. Special Inspector General for Afghanistan
Reconstruction, 2021.
6.       Ahmad, N. The Political Economy of
International Aid in Afghanistan. Routledge, 2020.
 
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر