نقد و بررسی عملکرد برنامه جهانی غذا (WFP) با تمرکز بر افغانستان و بحرانهای مشابه
غلام علی صارم 
مقدمه
برنامه جهانی غذا (World
Food Programme - WFP) یکی از بزرگترین نهادهای
بشردوستانه سازمان ملل متحد است که در سال ۱۹۶۱ تأسیس شد و امروز در بیش از ۸۰
کشور فعالیت دارد. مأموریت اصلی این سازمان، مبارزه با گرسنگی، کاهش سوءتغذیه
و کمک به بازسازی جوامع آسیبدیده از جنگها، بلایای طبیعی و بحرانهای اقتصادی
عنوان شده است. با وجود این اهداف بشردوستانه، پرسش کلیدی این است که: آیا WFP در عمل توانسته است به وعدههای خود وفادار بماند و بحران گرسنگی
را بهطور پایدار کاهش دهد؟
مطالعهی تجربهی افغانستان – یکی از بزرگترین گیرندگان کمکهای WFP در دو دهه اخیر – نشان میدهد که این سازمان، علیرغم هزینههای عظیم و
تبلیغات گسترده، در بسیاری موارد ناکام مانده و حتی بخشی از مشکل تلقی شده است.
۱. جایگاه و ساختار WFP
WFP بازوی اصلی سازمان ملل در حوزه امنیت غذایی است، اما ویژگی مهم
آن، وابستگی مالی به کمکهای داوطلبانه دولتها و نهادهای بینالمللی است. برخلاف برخی آژانسهای دیگر سازمان ملل، این نهاد بودجه
ثابت ندارد و به همین دلیل بهشدت تحت تأثیر ملاحظات سیاسی اهداکنندگان قرار میگیرد. بهعنوان مثال، بارها گزارش شده است که توزیع کمکهای غذایی
WFP در کشورهای بحرانزده نه براساس نیاز واقعی مردم، بلکه متأثر از
اولویتهای ژئوپلیتیکی قدرتهای بزرگ شکل گرفته است[1].
۲. افغانستان؛ میدان آزمون ناکام
افغانستان طی دو دهه اخیر یکی از مهمترین عرصههای فعالیت WFP بوده است. جنگ، ناامنی، فساد اداری و فقر گسترده این کشور را به یکی
از بزرگترین دریافتکنندگان کمکهای غذایی جهان بدل کرده است. با این حال، وضعیت امنیت غذایی نهتنها بهبود نیافته، بلکه بنا
بر گزارشها بیش از نیمی از جمعیت کشور دچار ناامنی غذایی حاد هستند[2].
طبق دادههای منتشرشده، حدود ۹.۸ میلیون افغان گرفتار فقر غذایی مزمناند[3]. کودکان دچار سوءتغذیه شدید، زنان باردار و شیرده فاقد تغذیه
کافی و توزیع کمکها بهصورت مقطعی و غیرکارآمد از جمله مشکلات اساسی بوده است. حتی گزارشهای میدانی از توزیع مواد غذایی فاسد، مانند
ماجرای توزیع آرد در ولسوالی بلخاب ولایت سرپل، اعتماد عمومی به این سازمان را بهشدت
تضعیف کرده است.
۳. نقدهای اصلی بر عملکرد WFP
نقدهای وارد بر WFP را میتوان در چند محور اصلی خلاصه کرد. نخست، سیاسیشدن کمکهاست. منابع و کمکها اغلب به مناطقی هدایت شدهاند که برای قدرتهای
خارجی اهمیت استراتژیک داشتهاند، نه لزوماً مناطقی که بیشترین نیاز را داشتهاند[4]. دوم، فساد و ناکارآمدی در توزیع است. موارد متعددی از فروش آرد، برنج و روغنهای اهدایی در
بازارهای محلی ثبت شده است، امری که نشاندهنده ضعف شدید در نظارت و کنترل است[5]. سوم، تداوم وابستگی بهجای توانمندسازی است. بهجای اجرای پروژههای پایدار کشاورزی یا توسعه زیرساختهای
غذایی، بیشتر اقدامات WFP به توزیع بستههای اضطراری محدود شده و مردم را در چرخهای از
وابستگی نگه داشته است. علاوه بر این، بوروکراسی و هزینههای اداری بالا نیز همواره
مورد انتقاد بوده است، چرا که سهم واقعی نیازمندان از کمکها را کاهش میدهد[6].
۴. فراتر از افغانستان: نمونههای مقایسهای
ناکامیهای WFP تنها محدود به افغانستان نیست. در یمن، سودان جنوبی و غزه نیز علیرغم حضور گسترده این
نهاد، بحران سوءتغذیه و مرگ کودکان همچنان در سطح هشدار باقی مانده است. در غزه، گزارشهای نهادهای مستقل نشان دادهاند که علیرغم
فعالیت WFP، کودکان همچنان به دلیل سوءتغذیه جان میبازند[7]. این شواهد نشان میدهد مشکل صرفاً شرایط خاص کشورها نیست،
بلکه به ساختار و رویکرد WFP بازمیگردد.
۵. دلایل ساختاری ناکامی WFP در افغانستان
یکی از مهمترین ریشههای ناکامی برنامه جهانی غذا در
افغانستان، فساد اداری و نبود شفافیت کافی در روند توزیع کمکهاست. بسیاری از گزارشهای مستقل نشان دادهاند که بخش چشمگیری از
مواد غذایی در مسیر انتقال یا توسط مقامات محلی منحرف شده و هرگز به دست نیازمندان
واقعی نرسیده است. در حالی که WFP بهعنوان نهاد ناظر باید سازوکارهای مؤثر برای جلوگیری از این
انحرافها ایجاد میکرد، ضعف در سیستمهای نظارتی و اتکای بیش از حد به واسطههای
محلی باعث شد که فساد به پدیدهای فراگیر در این روند تبدیل شود.
عامل دوم به ماهیت کوتاهمدت و امدادی برنامههای WFP بازمیگردد. این سازمان غالباً به توزیع فوری مواد غذایی بسنده کرده و
سرمایهگذاری چندانی در پروژههای پایدار مانند توسعه کشاورزی، بهبود سیستمهای
آبیاری یا حمایت از تولید داخلی انجام نداده است. در نتیجه، جامعه افغانستان بهجای حرکت به سمت خودکفایی
غذایی، در یک چرخه وابستگی مداوم به کمکهای خارجی گرفتار مانده است.
سومین ضعف اساسی، نبود مشارکت واقعی مردم محلی در طراحی و
اجرای برنامهها بوده است. بسیاری از پروژهها از بالا به پایین و بدون توجه به شرایط
فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع محلی اجرا شدهاند. نادیده گرفتن دانش بومی و ظرفیتهای درونی جامعه باعث شده
است که بخشی از برنامهها یا با شکست مواجه شوند یا نتوانند اثرگذاری پایدار داشته
باشند.
در کنار این موارد، محدودیتهای امنیتی افغانستان نیز
واقعیتی انکارناپذیر است. ناامنی، حضور گروههای مسلح و فقدان زیرساختهای حملونقل،
چالشهای جدی در مسیر امدادرسانی ایجاد کردهاند. با این حال، ناکامی WFP بیش از آنکه ناشی از شرایط جنگی باشد، به ناتوانی این سازمان در
یافتن راهکارهای نوآورانه و متناسب با شرایط بومی بازمیگردد.
۶. پیامدهای ناکامی WFP در افغانستان
پیامدهای این ناکامی چندلایه و گسترده بوده است. نخست، بحران انسانی در افغانستان نهتنها کاهش نیافته بلکه
در بسیاری موارد تشدید شده است. میلیونها افغان همچنان با گرسنگی و سوءتغذیه دست و پنجه
نرم میکنند و کودکان و زنان باردار بیشترین آسیب را متحمل میشوند.
دوم، ناکامیهای مکرر WFP موجب رشد بیاعتمادی عمومی نسبت به نهادهای بینالمللی شده است. بسیاری از مردم افغانستان معتقدند که کمکهای خارجی به جای
آنکه به بهبود وضعیت معیشت آنها بیانجامد، در مسیر فساد یا منافع سیاسی گم میشود. این بیاعتمادی حتی به اصل «کمکهای بشردوستانه» آسیب زده و مشروعیت نهادهای بینالمللی را زیر سؤال برده
است.
سومین پیامد، تداوم وابستگی اقتصادی و اجتماعی به کمکهای
خارجی است. بهجای آنکه جوامع محلی به استقلال غذایی دست یابند،
همچنان در انتظار بستههای غذایی باقی ماندهاند. این وابستگی نه تنها مانع توسعه پایدار شده بلکه نوعی «فرهنگ اتکا به امداد» را در جامعه نهادینه کرده است.
در نهایت، بخشی از کمکهای غذایی از مسیر اصلی خود منحرف و
وارد اقتصاد سیاه شده است. فروش مواد غذایی اهدایی در بازارهای محلی، علاوه بر آنکه
دسترسی محرومان را کاهش داده، به گسترش یک اقتصاد غیررسمی و ناسالم دامن زده است. این امر نشان میدهد که ناکامی WFP تنها یک مشکل انسانی نیست، بلکه پیامدهای اقتصادی و اجتماعی عمیقی
نیز دارد.
۷. راهکارها و پیشنهادها
برای برونرفت از این وضعیت، نیاز به اصلاحات بنیادین در
ساختار و رویکرد WFP وجود دارد. نخستین گام باید تمرکز بر پروژههای پایدار کشاورزی و حمایت
از تولید داخلی باشد. تجربه نشان داده است که سرمایهگذاری در بهبود بذر، آبیاری،
آموزش کشاورزان و ایجاد زنجیرههای تأمین محلی، بهمراتب مؤثرتر از توزیع موقت
مواد غذایی است. چنین رویکردی میتواند جوامع را به سمت خودکفایی و امنیت
غذایی پایدار سوق دهد.
گام دوم، ایجاد شفافیت مالی و نظارت مردمی است. بدون مکانیزمهای شفاف گزارشدهی و مشارکت نهادهای مدنی و
رسانهها، هرگونه کمک خارجی در معرض فساد قرار دارد. شفافیت نه تنها مانع انحراف منابع میشود، بلکه اعتماد
عمومی را نیز بازسازی میکند.
مسئله عدالت در توزیع نیز از اهمیت ویژه برخوردار است. تخصیص منابع باید براساس معیارهای علمی و مستقل از سیاستهای
قدرتهای جهانی انجام گیرد. در غیر این صورت، همواره این خطر وجود دارد که کمکها به
ابزار فشار سیاسی تبدیل شوند.
در کنار این موارد، کاهش هزینههای اداری و بوروکراسی نیز
ضروری است. هر دلار هزینه اضافی در ساختار اداری به معنای کاهش سهم
واقعی نیازمندان است. همچنین WFP باید راهکارهایی برای توانمندسازی زنان و کودکان طراحی کند، چرا
که این گروهها بیشترین آسیبپذیری را در بحرانهای غذایی تجربه میکنند.
در نهایت، تنها با فاصله گرفتن از رویکرد امدادرسانی کوتاهمدت
و حرکت به سمت برنامههای زیربنایی میتوان به ریشههای بحران گرسنگی پرداخت. در غیر این صورت، WFP همچنان در چرخه کمکهای مقطعی گرفتار خواهد ماند و بیش از آنکه
بخشی از راهحل باشد، بخشی از مشکل باقی خواهد ماند.
جمعبندی
برنامه جهانی غذا در ظاهر یکی از بزرگترین نهادهای
بشردوستانه جهان است، اما تجربه افغانستان و دیگر مناطق بحرانزده نشان میدهد که
این سازمان در تحقق اهداف کلان خود ناکام بوده است. وابستگی به سیاستهای جهانی، فساد در توزیع، ناکارآمدی
مدیریتی و ناتوانی در ایجاد پروژههای پایدار باعث شده میلیونها نفر همچنان در
فقر غذایی مزمن باقی بمانند.
اگر WFP اصلاحات بنیادی را نپذیرد، بیش از آنکه بخشی از راهحل باشد،
بخشی از مشکل خواهد ماند. کمکهای اضطراری در شرایطی مانند زلزله یا سیلاب ضروریاند،
اما راهحل پایدار، سرمایهگذاری بر آموزش، توانمندسازی و ایجاد زیرساختهای
تولیدی است. همانطور که یک ضربالمثل قدیمی میگوید: اگر به فقیری نان بدهیم، یک روز سیر میشود؛ اما اگر ابزار
و دانش کار به او بدهیم، زندگیاش برای همیشه تغییر خواهد کرد.
برای مطالعه بیشتر : 
1.     
United Nations World Food
Programme, Annual Report 2022.
2.     
UN OCHA, Afghanistan
Humanitarian Needs Overview 2023.
3.     
رادیو آزادی، گزارش فقر غذایی در افغانستان، ۲۰۲۳.
4.     
Human Rights Watch, Aid
and Politics in Afghanistan, 2021.
5.     
The Guardian, “Food Aid
Diversion in Afghanistan”, 2022.
6.     
Reuters, “WFP Faces
Rising Costs and Funding Gaps”, 2022.
7.     
UNICEF & Save the
Children, Reports on Malnutrition in Gaza and Yemen, 2023.
 
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر